lobectomy


معنی: برداشتن قسمتی از یک عضو
معانی دیگر: (جراحی) لب برداری، لبک برداری، جراحی برداشتن قسمتی از یک عضو مثل یک قسمتی ازریه

جمله های نمونه

1. Conclusions The right hepatic lobectomy is ideal and effective treatment for right - sided hepatolithiasis.
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری لوبکتومی کبدی مناسب درمان ایده آل و موثری برای هپاتولیتیازیس سمت راست است
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری The right کبدی یک درمان موثر و موثر برای hepatolithiasis سمت راست است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The quadrate lobectomy is an effective mean of treating patients with hepatolithiasis accompanied with bile stricture near porta hepatis.
[ترجمه گوگل]لوبکتومی ربع یک روش موثر برای درمان بیماران مبتلا به هپاتولیتیازیس همراه با تنگی صفرا در نزدیکی پورتا هپاتیس است
[ترجمه ترگمان]The lobectomy یک میانگین موثر درمان بیماران با hepatolithiasis همراه با stricture bile در نزدیکی porta hepatis است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Objective To study the method of endoscope-assisted thyroid lobectomy through suprasternal mini-incision and its outcome.
[ترجمه گوگل]هدف مطالعه روش لوبکتومی تیروئید با کمک آندوسکوپ از طریق برش کوچک فوقاسترنال و نتیجه آن
[ترجمه ترگمان]هدف مطالعه روش of - کمک به endoscope، از طریق شکاف کوچک - برش کوچک و نتیجه آن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Is there a role for therapeutic lobectomy for emphysema?
[ترجمه گوگل]آیا لوبکتومی درمانی برای آمفیزم نقشی دارد؟
[ترجمه ترگمان]آیا for برای lobectomy برای emphysema وجود دارد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Can VATS lobectomy be the standard operation for early - stage non - small cell carcinoma?
[ترجمه گوگل]آیا لوبکتومی VATS می تواند عمل استاندارد برای سرطان سلول غیرکوچک در مراحل اولیه باشد؟
[ترجمه ترگمان]آیا vats می تواند عملیات استاندارد برای carcinoma سلول غیر کوچک باشد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Conclusion Uniport video-assisted thoracoscopic pulmonary lobectomy requires the effective cooperation of surgical nurses.
[ترجمه گوگل]ConclusionUniport لوبکتومی توراکوسکوپی ریه با کمک ویدئویی نیاز به همکاری موثر پرستاران جراحی دارد
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری Uniport ریوی به کمک video ریوی به هم کاری موثر پرستاران عمل نیاز دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Methods: Lobectomy and pneumonectomy via intrapericardial management or combined with partial resection of left atrium were carried out in 141 patients with lung cancer.
[ترجمه گوگل]روش‌ها: لوبکتومی و پنومونکتومی از طریق مدیریت داخل پریکارد یا همراه با برداشتن نسبی دهلیز چپ در 141 بیمار مبتلا به سرطان ریه انجام شد
[ترجمه ترگمان]روش ها: Lobectomy و pneumonectomy از طریق مدیریت intrapericardial یا ترکیب با resection جزیی دهلیز چپ در ۱۴۱ بیمار مبتلا به سرطان ریه انجام شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. CONCLUSIONS: Unilateral lobectomy plus isthmectomy with or without cervical lymph node dissection should be recommended as the first treatment for DTC with primary focus localized in unilateral lobe.
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری: لوبکتومی یک طرفه به همراه ایستمکتومی با یا بدون برش غدد لنفاوی گردنی باید به عنوان اولین درمان برای DTC با تمرکز اولیه در لوب یک طرفه توصیه شود
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری: تجزیه و تحلیل یک جانبه به علاوه isthmectomy با یا بدون هیچ تجزیه و تحلیل گره lymph باید به عنوان اولین درمان برای DTC با تمرکز اولیه موضعی در بخش یک جانبه توصیه شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Among them, 9 experienced pneumonectomy, 5 lobectomy of lung, 2 pulmonary wedging and 2 bulla ectomy under vadio-assisted-thoracic-surgery(VATS).
[ترجمه گوگل]از این میان، 9 مورد پنومونکتومی، 5 مورد لوبکتومی ریه، 2 مورد وجینگ ریوی و 2 تاول اکتومی تحت عمل جراحی قفسه سینه با کمک وادیو (VATS) تجربه کردند
[ترجمه ترگمان]در میان آن ها ۹ pneumonectomy experienced، ۵ lobectomy ریه، ۲ wedging ریوی و ۲ bulla ectomy تحت جراحی vadio - thoracic (vats)دیده می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Right upper-middle sleeve lobectomy combined with carinoplasty, right pulmonary artery angioplasty and right inferior pulmonary vein sleeve resection and reconstruction in 1 case.
[ترجمه گوگل]لوبکتومی آستین بالا و میانی راست همراه با کارینوپلاستی، آنژیوپلاستی شریان ریوی راست و برداشتن و بازسازی آستین ریوی تحتانی راست در 1 مورد
[ترجمه ترگمان]آستین بالا - میانی راست با carinoplasty، سرخرگ ریوی راست و سیاه رگ ریوی چپ راست resection و بازسازی در یک حالت ترکیب شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Objective To evaluate the therapeutic effects of right lobectomy on the right - sided hepatolithiasis.
[ترجمه گوگل]هدف ارزیابی اثرات درمانی لوبکتومی راست بر هپاتولیتیازیس سمت راست
[ترجمه ترگمان]هدف ارزیابی اثرات درمانی of راست در سمت راست طرف راست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. How did the lobotomy ever become accepted medical practice? And why are people still getting them today, under the less-disturbing name "lobectomy"?
[ترجمه گوگل]چگونه لوبوتومی به یک عمل پزشکی پذیرفته شده تبدیل شد؟ و چرا مردم هنوز هم امروزه آنها را تحت نام کمتر آزاردهنده "لوبکتومی" دریافت می کنند؟
[ترجمه ترگمان]چگونه the تا به حال این عمل جراحی را پذیرفته بود؟ و چرا مردم هنوز هم اکنون تحت نام - \"lobectomy\" قرار می گیرند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Objective To study the cooperation of surgical nurses during uniport video-assisted thoracoscopic pulmonary lobectomy.
[ترجمه گوگل]هدف مطالعه همکاری پرستاران جراحی در حین لوبکتومی ریوی توراکوسکوپی با کمک ویدئویی در یونیپورت
[ترجمه ترگمان]هدف مطالعه هم کاری پرستاران جراحی در حین uniport lobectomy ریوی کمک به thoracoscopic ریوی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Objective To analyze the clinical effects of left lateral lobectomy of liver in patients with hepatolith.
[ترجمه گوگل]هدف بررسی اثرات بالینی لوبکتومی جانبی چپ کبد در بیماران مبتلا به هپاتولیت
[ترجمه ترگمان]هدف تجزیه و تحلیل اثرات بالینی lobectomy جانبی چپ کبد در بیماران مبتلا به hepatolith
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

برداشتن قسمتی از یک عضو (اسم)
lobectomy

انگلیسی به انگلیسی

• surgical removal of a lobe (medicine)

پیشنهاد کاربران

[پزشکی] لوبکتومی: برداشتن یک لوب ( از ریه، مغز یا کبد )

بپرس