1. Her cleverly disguised lob completely wrong - footed her opponent.
[ترجمه گوگل]لوب مبدل هوشمندانه او کاملاً اشتباه بود - حریف او را پا گذاشت
[ترجمه ترگمان]او به طور ماهرانه خود را کاملا اشتباه به طرف حریف پرتاب کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Many types occur just once in the LOB corpus.
[ترجمه گوگل]بسیاری از انواع فقط یک بار در بدنه LOB رخ می دهند
[ترجمه ترگمان]بسیاری از انواع فقط یک بار در پیکره LOB رخ می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. We could lob the ball in to Katrina and Lisa.
[ترجمه گوگل]می توانستیم توپ را به سمت کاترینا و لیزا بزنیم
[ترجمه ترگمان] ما می تونیم توپ رو به \"کاترینا\" و \"لیسا\" پرت کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Seles admits she can't lob or serve very well to save her life.
[ترجمه گوگل]سلز اعتراف میکند که نمیتواند برای نجات جانش به خوبی لوب کند یا خدمت کند
[ترجمه ترگمان]سلز تصدیق می کند که او قادر به پرتاب کردن یا خدمت بسیار خوب برای نجات جانش نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Installing 1E x's Web Accessories pack will lob an image toggle switch on your toolbar.
[ترجمه گوگل]نصب بسته لوازم جانبی وب 1E x یک سوئیچ تغییر تصویر را در نوار ابزار شما لو می کند
[ترجمه ترگمان]نصب بسته لوازم جانبی شبکه ۱ E x s یک کلید ضامن تصویر را به نوار ابزار شما پرتاب می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The tags in the LOB corpus and Text710 dictionary were then substituted for those of the combined tagset.
[ترجمه گوگل]سپس تگ های موجود در لغت نامه LOB و Text710 جایگزین برچسب های ترکیبی شدند
[ترجمه ترگمان]برچسب ها در پیکره زبانی LOB و فرهنگ لغت Text۷۱۰ برای آن دسته از the ترکیب شده جایگزین شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. He smashed the lob.
8. He hit the crossbar with an audacious lob a minute before Chelsea took the lead.
[ترجمه گوگل]او یک دقیقه قبل از اینکه چلسی پیش بیفتد، با یک لوب متهورانه به تیر دروازه برخورد کرد
[ترجمه ترگمان]یک دقیقه قبل از اینکه چلسی رهبری تیم را به دست بگیرد به تیرک دروازه اصابت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. O'Connell seized on a bad back-pass to lob the winner.
[ترجمه گوگل]O'Connell از یک پاس بد به عقب استفاده کرد تا برنده را از بین ببرد
[ترجمه ترگمان]O Connell یک پاس بد را برداشت و winner را به سوی او پرتاب کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The files contained a single document, his lob application, filled out in block letters and unsigned.
[ترجمه گوگل]پرونده ها حاوی یک سند واحد بود، درخواست لوب او، که با حروف اصلی و بدون امضا پر شده بود
[ترجمه ترگمان]پرونده حاوی یک سند واحد بود که application را به دنبال داشت و آن را با حروف درشت و بدون امضا پر کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Just lob shells into the middle of the enemy's advance and watch them die.
[ترجمه گوگل]فقط گلوله ها را در میانه پیشروی دشمن پرتاب کنید و مرگ آنها را تماشا کنید
[ترجمه ترگمان]فقط کلک را به وسط دشمن پرتاب می کنم و آن ها را تماشا می کنم که می میرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. You can lob a firebomb through the window.
[ترجمه گوگل]میتوانید یک بمب آتشزا را از پنجره بیرون بیاورید
[ترجمه ترگمان]تو می تونی یکی از firebomb رو به سمت پنجره پرت کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. All his attempts to get a lob have failed.
[ترجمه گوگل]تمام تلاش های او برای گرفتن لوب شکست خورده است
[ترجمه ترگمان]تمام تلاش او برای به دست آوردن یک lob شکست خورده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. All his attempt to get lob have fail.
[ترجمه گوگل]تمام تلاش های او برای گرفتن لوب شکست خورده است
[ترجمه ترگمان]همه تلاش هاش باعث شکست ما میشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. You should lob the ball high.
[ترجمه گوگل]شما باید توپ را به سمت بالا بفرستید
[ترجمه ترگمان]تو باید توپ رو پرت کنی بالا
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید