loaves


جمع واژه ی: loaf

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: pl. of loaf

جمله های نمونه

1. He bought two loaves of bread.
[ترجمه Sina] او دو قرص نان خریداری کرد
|
[ترجمه گوگل]دو قرص نان خرید
[ترجمه ترگمان]دو قرص نان خرید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Two brown loaves and one large white one, please.
[ترجمه گوگل]لطفا دو نان قهوه ای و یک نان سفید بزرگ
[ترجمه ترگمان]دوتا قرص نان قهوه ای و یه دونه سفید بزرگ لطفا
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The boys went through two whole loaves of bread.
[ترجمه گوگل]پسرها از دو قرص نان عبور کردند
[ترجمه ترگمان]بچه ها دو قرص نان را از میان دو قرص نان بیرون کشیدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Slash the tops of the loaves with a sharp serrated knife in a criss-cross pattern.
[ترجمه گوگل]روی نان ها را با یک چاقوی دندانه دار تیز به صورت ضربدری برش دهید
[ترجمه ترگمان]نوک قرص نان را با چاقوی دندانه دار تیز در یک الگوی متقاطع رها می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. My father progged the top of the loaves with a chopstick.
[ترجمه گوگل]پدرم بالای نان ها را با چاپستیک بالا آورد
[ترجمه ترگمان]پدرم چند قرص نان را با یک تکه نان تست کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. I'd like one of the round loaves, please.
[ترجمه گوگل]من یکی از نان های گرد را می خواهم، لطفا
[ترجمه ترگمان]یکی از قرص های گرده نان را دوست دارم، لطفا
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Skin pulled aside as though cloth napkins off loaves of bread.
[ترجمه گوگل]پوست کنار کشیده شد، انگار دستمال‌های پارچه‌ای از روی قرص‌های نان
[ترجمه ترگمان]پوست مثل دستمال سفره از روی تکه نان به کناری کشیده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. She makes six loaves a week.
[ترجمه گوگل]او در هفته شش نان درست می کند
[ترجمه ترگمان]او شش قرص نان در هفته درست می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. He counted nine loaves of bread on the highest shelf and a dozen tins of meat stacked on the dresser.
[ترجمه گوگل]او نه قرص نان را در بالاترین قفسه شمرد و یک دوجین قوطی گوشت را که روی کمد چیده شده بود
[ترجمه ترگمان]او نه قرص نان را روی قفسه بالایی گذاشت و ده قوطی کنسرو گوشت روی میز چیده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Punch down the dough and form it into loaves.
[ترجمه گوگل]خمیر را سوراخ کرده و به شکل نان درآورید
[ترجمه ترگمان]نان را بزن و آن را به چند تکه نانی تبدیل کن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Punch dough down and shape into two loaves.
[ترجمه گوگل]خمیر را سوراخ کرده و به دو نان در آورید
[ترجمه ترگمان]پانچ زیر دو قرص نان می گذارد و شکل می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The kitchen bread-bin yielded three loaves of wrapped sliced white bread, and a single granary loaf.
[ترجمه گوگل]سطل نان آشپزخانه سه قرص نان سفید ورقه ای پیچیده و یک نان غله به دست می داد
[ترجمه ترگمان]نان آشپزخانه سه قرص نان سفید به تن کرد و یک قرص نان به دست آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Place the loaves in a 9-inch-by-4 1 / 2-inch-by-3-inch pan.
[ترجمه گوگل]نان ها را در یک تابه 9 اینچ در 4 1 / 2 اینچ در 3 اینچ قرار دهید
[ترجمه ترگمان]قرص های نان را در ظرف ۹ اینچی تا ۴ اینچ و در یک ماهی تابه ۳ اینچی قرار دهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Fortunately, even flawed loaves are usually delicious and can often be consumed with great joy.
[ترجمه گوگل]خوشبختانه، حتی نان های معیوب نیز معمولاً خوشمزه هستند و اغلب می توان آنها را با لذت فراوان مصرف کرد
[ترجمه ترگمان]خوشبختانه، حتی قرص های ناقص، معمولا خوش مزه هستند و اغلب می توانند با شادی فراوان مصرف شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• loaves is the plural of loaf.

پیشنهاد کاربران

Loaf برای یکی استفاده می شود مثل I have one loaf of bread
Loaves برای بیش از دوتا استفاده میشه مثل I have tow loaves of bread
چند قرص نان
چند کله قند
چند تکه نان
جمع کلمه loaf به معنی قرص ( نان )

بپرس