1. People who took football too seriously aroused deep loathing in me.
[ترجمه گوگل]افرادی که فوتبال را خیلی جدی می گرفتند، نفرت عمیقی را در من برانگیختند
[ترجمه ترگمان]مردمی که فوتبال را خیلی جدی می گرفتند از من نفرت داشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. She felt an intense loathing for her boss.
[ترجمه گوگل]او احساس نفرت شدیدی نسبت به رئیسش داشت
[ترجمه ترگمان]نسبت به رئیسش احساس نفرت شدیدی می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. He approached his rival with fear and loathing.
[ترجمه گوگل]او با ترس و نفرت به رقیب خود نزدیک شد
[ترجمه ترگمان]با ترس و نفرت به رقیب خود نزدیک شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. She looked at her attacker with fear and loathing .
[ترجمه گوگل]او با ترس و نفرت به مهاجم خود نگاه کرد
[ترجمه ترگمان]با ترس و نفرت به مهاجم نگاه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. He regarded drug dealers with loathing.
[ترجمه گوگل]او به فروشندگان مواد مخدر با نفرت نگاه می کرد
[ترجمه ترگمان]او دلال مواد مخدر را با نفرت می نگریست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. His article was full of loathing and bile.
[ترجمه گوگل]مقاله او پر از نفرت و صفرا بود
[ترجمه ترگمان]مقاله او پر از نفرت و صفرا بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Many soldiers returned with a deep loathing of war.
[ترجمه گوگل]بسیاری از سربازان با انزجار عمیق از جنگ بازگشتند
[ترجمه ترگمان]بسیاری از سربازان با نفرت از جنگ بازگشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. She looked at him with loathing.
9. Fearful of Steve Jobs's loathing of slots, however, they kept things quiet.
[ترجمه گوگل]با این حال، از ترس نفرت استیو جابز از اسلات، همه چیز را ساکت نگه داشتند
[ترجمه ترگمان]با این حال، ترسی که از loathing استیو جابز داشت، همه چیز را ساکت نگه داشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. They will hate you with a loathing reserved for lottery winners.
[ترجمه گوگل]آنها با انزجاری که برای برندگان لاتاری محفوظ است از شما متنفر خواهند شد
[ترجمه ترگمان]آن ها با تنفری که برای برندگان لاتاری در نظر گرفته می شود از شما متنفر خواهند شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Stein and I have a mutual loathing.
[ترجمه گوگل]من و استین یک نفرت متقابل داریم
[ترجمه ترگمان] من و \"اشتاین\" از هم متنفریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Then he looked back, anger and fear and loathing rising in him like bile.
[ترجمه گوگل]سپس به پشت سر نگاه کرد، خشم و ترس و نفرت مانند صفرا در او بالا آمده بود
[ترجمه ترگمان]سپس به عقب نگاه کرد، خشم، ترس و نفرت در او، مانند bile
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. In spite of his loathing for her, in spite of the wickedness that had taken hold of him, Beth would persevere.
[ترجمه گوگل]بث علیرغم تنفری که از او داشت، علیرغم شرارتی که او را فراگرفته بود، استقامت میکرد
[ترجمه ترگمان]بت علی رغم نفرتی که از او داشت، با وجود of که از او گرفته بود، بت ادامه می داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. It muddles facile loathing of a parody bureaucracy with the great issues of statesmanship.
[ترجمه گوگل]این انزجار آسان از یک بوروکراسی تقلید آمیز را با مسائل بزرگ دولتمردی درهم میریزد
[ترجمه ترگمان]این امر ناشی از یک بروکراسی مضحک و مضحک با مسائل بزرگ کشورداری است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Louis, El Jefe, the Chief . . . Trent's loathing for the man was suddenly unbearable.
[ترجمه گوگل]لوئیس، ال جفه، رئیس تنفر ترنت از مرد ناگهان غیر قابل تحمل شد
[ترجمه ترگمان]لوئیس، آل Jefe، نفرت ترنت نسبت به آن مرد ناگهان غیرقابل تحمل شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید