1. The loanwords written in your article were overdone.
[ترجمه گوگل]وام های نوشته شده در مقاله شما زیاده روی شده است
[ترجمه ترگمان]واژگانی که در مقاله شما نوشته شده، اغراق آمیز بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. At last, it expatiated the new trend of loanword in modern chinese.
[ترجمه گوگل]در نهایت، روند جدید واژههای قرضی در چینی مدرن را تشدید کرد
[ترجمه ترگمان]سرانجام، روند جدید of را در چین مدرن به تفصیل شرح داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. It'shall be followed the loanword principle of free and simple translation.
[ترجمه گوگل]این باید از اصل وام واژه ترجمه رایگان و ساده پیروی شود
[ترجمه ترگمان]از اصل loanword ترجمه آزاد و ساده پیروی خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Although & quot ; sofa & quot ; is a loanword, everyone knows its meaning.
[ترجمه گوگل]اگرچه, quot; مبل, quot; یک کلمه قرضی است، همه معنی آن را می دانند
[ترجمه ترگمان]اگر چه & quot، sofa، loanword است، همه معنی آن را می دانند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The word - building ways mainly consist of homonym, overlap, metaphor, metonymy, abbreviation, loanword or explaining a word in another way.
[ترجمه گوگل]راههای ساختن کلمه عمدتاً از همنام، همپوشانی، استعاره، کنایه، مخفف، وام واژه یا توضیح یک کلمه به روشی دیگر تشکیل شده است
[ترجمه ترگمان]روش های ساخت کلمه عمدتا شامل homonym، همپوشانی، استعاره، metonymy، abbreviation، loanword یا توضیح دادن یک لغت به روش دیگری است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The vogue words can be divided into three kinds: metaplasm, derogatory sense translate into commendatory, new loanword.
[ترجمه گوگل]واژههای مرسوم را میتوان به سه نوع تقسیم کرد: متاپلاسم، معنای تحقیرآمیز به ستایشآمیز، وامواژه جدید
[ترجمه ترگمان]کلمات متداول را میتوان به سه نوع تقسیم کرد: metaplasm، حس توهین گرا به commendatory، loanword جدید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. It is not necessary that the meaningful transliteration a loanword of semantic transliteration.
[ترجمه گوگل]لزومی ندارد که آوانویسی معنادار وام واژه ای از آوانگاری معنایی باشد
[ترجمه ترگمان]لازم به ذکر است که معنی دار بودن معنی دار بودن معنایی transliteration معنایی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید