load up

جمله های نمونه

1. The ship is now lying off, ready to load up.
[ترجمه farshad assarpour] کشتی هم اکنون لنگر گرفته، آماده بارگیری است.
|
[ترجمه گوگل]کشتی اکنون دراز کشیده و آماده بارگیری است
[ترجمه ترگمان]کشتی اکنون دراز کشیده است و آماده است تا بار را پر کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. You load up the car and I'll sort the kids out.
[ترجمه farshad assarpour] تو ( وسایل ) بار ماشین کن، منم بچه ها ( روی صندلی ها ) رو جاگیر می کنم.
|
[ترجمه گوگل]تو ماشین را بار کن و من بچه ها را مرتب می کنم
[ترجمه ترگمان]تو ماشین را پر می کنی و من بچه ها را بیرون می کشم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Let's load up the car and then we can go.
[ترجمه گوگل]بیایید ماشین را بارگیری کنیم و سپس می توانیم برویم
[ترجمه ترگمان]بیا ماشین رو بار کنیم و بعد می تونیم بریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The boat called at Lerwick to load up with fresh vegetables.
[ترجمه farshad assarpour] قایق در Lerwick ایستاد ( پهلو گرفت ) تا سبزیجات تازه بار بزند.
|
[ترجمه گوگل]قایق به لرویک زنگ زد تا سبزیجات تازه را بارگیری کند
[ترجمه ترگمان]قایق از Lerwick خواست که با سبزیجات تازه بار بیاورند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The next Friday they load up the bus and set off for Oxford.
[ترجمه گوگل]جمعه بعد اتوبوس را بار می کنند و راهی آکسفورد می شوند
[ترجمه ترگمان]جمعه آینده اتوبوس را پر می کنند و عازم آکسفورد می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. As he waits for the computer to load up the programmes, he scans the rolls of newly arrived faxes.
[ترجمه گوگل]همانطور که منتظر می ماند تا کامپیوتر برنامه ها را بارگیری کند، رول فکس های تازه وارد را اسکن می کند
[ترجمه ترگمان]در حالی که او منتظر کامپیوتر است تا برنامه ها را بار کند، فهرست های faxes arrived را بررسی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. So load up on their stock.
[ترجمه گوگل]بنابراین سهام آنها را بارگذاری کنید
[ترجمه ترگمان]بنابراین بار بر روی سهام خود بارگذاری کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. After a thirty-second pause to let us load up, Shaker took off over the forward tree line.
[ترجمه گوگل]پس از سی و ثانیه مکث برای بارگذاری، شاکر از روی خط درختان جلو بلند شد
[ترجمه ترگمان]شاکر، پس از سی ثانیه سکوت، به ما اجازه داد که از روی درخت پیش برویم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. This giant machine can load up a 10-ton truck every few minutes.
[ترجمه گوگل]این ماشین غول پیکر می تواند هر چند دقیقه یک کامیون 10 تنی را بارگیری کند
[ترجمه ترگمان]این ماشین غول پیکر هر چند دقیقه یک بار می تواند یک کامیون ۱۰ تنی را بار کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Load up on the protein bulk up and build your muscles!
[ترجمه گوگل]مقدار زیادی پروتئین را بارگیری کنید و عضلات خود را بسازید!
[ترجمه ترگمان]در بخش پروتئین بار کنید و ماهیچه های خود را بسازید!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Load up Windows faster by using Startup Delayer, a free program that will speed up the boot time of Windows by delaying the startup of programs.
[ترجمه گوگل]با استفاده از Startup Delayer، یک برنامه رایگان که با تاخیر در راه اندازی برنامه ها، زمان بوت ویندوز را افزایش می دهد، ویندوز را سریعتر بارگذاری کنید
[ترجمه ترگمان]با استفاده از راه اندازی Startup راه اندازی کنید، یک برنامه آزاد که زمان راه اندازی ویندوز را با تاخیر انداختن راه اندازی برنامه ها افزایش می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Load up a CD or a flash drive with maintenance software, such as antivirus, disk checking, various spyware scanners, and so on, and keep in reach of your computer.
[ترجمه گوگل]یک سی دی یا یک درایو فلش را با نرم افزارهای تعمیر و نگهداری، مانند آنتی ویروس، بررسی دیسک، اسکنرهای جاسوس افزارهای مختلف و غیره بارگیری کنید و در دسترس رایانه خود قرار دهید
[ترجمه ترگمان]سی دی را بار کنید و یا یک دیسک نرم با نرم افزار تعمیر و نگهداری مانند آنتی ویروس، چک دیسک، اسکنرهای جاسوس افزار گوناگون، و غیره را بار کنید و به کامپیوترتان نگاه کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Jane: Help me load up the car.
[ترجمه گوگل]جین: کمکم کن ماشین را بار کنم
[ترجمه ترگمان] کم کم کن ماشینو پر کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Of course, don't load up on an antioxidant - rich food if you are allergic to it.
[ترجمه گوگل]البته، اگر به یک ماده غذایی سرشار از آنتی اکسیدان حساسیت دارید، آن را مصرف نکنید
[ترجمه ترگمان]البته اگر به آن حساسیت داشته باشید، غذاهای غنی از آنتی اکسیدان را بار نکنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• fill with cargo, load with material; stock up, fill an inventory; (slang) take illegal drugs

پیشنهاد کاربران

بار زدن ( انسان یا وسیله )
put a large quantity of things or people onto or into sth
مثال:
i load up the car the night before the journey
یک شب قبل از سفر ماشین را بار زدم ( وسیله هارو داخل ماشین گذاشتم )
پر کردن با اجناس
بار زدن
وسیله زدن

بپرس