1. He called the minister of the interior and, lo and behold, within about an hour, the prisoners were released.
[ترجمه گوگل]او با وزیر کشور تماس گرفت و در عرض یک ساعت زندانیان آزاد شدند
[ترجمه ترگمان]او وزیر کشور را فراخواند و بنگر و بنگر، در حدود یک ساعت، زندانیان آزاد شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Mr. Lorry had been idle a lo and had just poured out his last glassful of wine complete an appearance of satisfaction as is ever to be found in an elderly gentleman of a fresh complexion who has got to the end of a bottle, when a rattling of wheels came up the narrow street, and rumbled into the inn-yard.
[ترجمه گوگل]آقای لوری بیکار مانده بود و به تازگی آخرین لیوان شراب خود را ریخته بود و ظاهری کاملاً رضایتمند را به همراه داشت، همانطور که در یک آقای مسن با رنگ و بوی تازه که به انتهای بطری رسیده بود، در هنگام صدا دادن به نظر می رسید چرخ ها از خیابان باریک بالا آمدند و به داخل حیاط مسافرخانه رفتند
[ترجمه ترگمان]آقای لاری بی کار و بی کار مانده بود و تازه آخرین جرعه شراب را که تازه از ته یک بطری رسیده بود بیرون ریخت، که ناگهان صدای چرخ های کالسکه ای از خیابان باریک بالا آمد و به حیاط مهمانخانه غرید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. An extra skittle was added and, lo, tenpin bowling was born.
[ترجمه گوگل]یک اسکلت اضافی اضافه شد و بولینگ تنپین متولد شد
[ترجمه ترگمان]یک skittle اضافی نیز اضافه شد و، lo، بولینگ tenpin به دنیا آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. I looked and lo! every one of the fifteen men who had been standing with me had disappeared.
[ترجمه گوگل]نگاه کردم و دیدم! هر یک از پانزده مردی که با من ایستاده بودند ناپدید شده بودند
[ترجمه ترگمان]من نگاه کردم و نگاه کردم! هر یک از پانزده نفری که با من ایستاده بودند ناپدید شده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Lo and behold, on Christmas Day their wishes came true.
[ترجمه گوگل]ببینید، در روز کریسمس آرزوهای آنها برآورده شد
[ترجمه ترگمان]در روز کریسمس آرزوی آن ها تحقق یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. I walked into the pub and, lo and behold, there was my boss with his wife.
[ترجمه گوگل]وارد میخانه شدم و ببین، رئیس من با همسرش آنجا بود
[ترجمه ترگمان]من وارد مهمانخانه شدم و در آنجا رئیسم را با زنش دیدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. We had just been talking about John when, lo and behold, he walked into the room.
[ترجمه گوگل]تازه داشتیم در مورد جان صحبت می کردیم که دید، او وارد اتاق شد
[ترجمه ترگمان]همین الان داشتیم در مورد جان صحبت می کردیم وقتی که لو و بنگر، او وارد اتاق شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. As soon as we went out, lo and behold, it began to rain.
[ترجمه گوگل]همین که بیرون رفتیم، دیدم باران شروع به باریدن کرد
[ترجمه ترگمان]به محض اینکه بیرون رفتیم، لو و بنگر، باران شروع به باریدن کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. You breed, willy-nilly, and lo and behold! you find life isn't ever going to be the same again.
[ترجمه گوگل]شما خواه ناخواه پرورش می دهید و ببینید! می بینید که زندگی هرگز دوباره مثل قبل نخواهد شد
[ترجمه ترگمان]تو زاد و ولد می کنی، ویلی - nilly و بنگر! زندگی تو دیگر مثل سابق نخواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Treat the wasps with an antibiotic and, lo and behold, two genders reappear among the offspring.
[ترجمه گوگل]زنبورها را با آنتی بیوتیک درمان کنید و ببینید دو جنس دوباره در بین فرزندان ظاهر می شود
[ترجمه ترگمان]با آنتی بیوتیک درمان کنید و ببینید که دو جنس در بین فرزندان ظاهر می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Andrea Lo Cicero was another who gave his all, a prop who could run and tackle and still do the basics.
[ترجمه گوگل]آندره آ لو سیسرو یکی دیگر از کسانی بود که همه چیزش را به کار گرفت، یک تکیه گاه که می توانست بدود و تکل بزند و هنوز هم اصول اولیه را انجام دهد
[ترجمه ترگمان]\"Andrea\" کس دیگری بود که به همه او یک تکیه گاه داد که می توانست بدود و تکل کند و هنوز اصول اولیه را انجام دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. And lo, there was a whole lot of shaking going on.
[ترجمه گوگل]و ببینید، لرزش زیادی در جریان بود
[ترجمه ترگمان] و \"لو\"، یه عالمه لرزش در جریان بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Whereupon, lo! the animals began coming over, tumbling and falling to their deaths.
[ترجمه گوگل]در نتیجه، ببینید! حیوانات شروع کردند به نزدیک شدن، غلت خوردن و افتادن تا مرگ
[ترجمه ترگمان]در نتیجه، لو! حیوانات شروع به آمدن و افتادن و افتادن به سوی مرگ کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. So he started exercising regularly and eating low-calorie foods and, lo and behold, trimmed down to a svelte 290.
[ترجمه گوگل]بنابراین او شروع به ورزش منظم و خوردن غذاهای کم کالری کرد و ببینید، به 290 کاهش یافت
[ترجمه ترگمان]بنابراین او شروع به ورزش منظم و خوردن غذاهای با کالری پایین کرد و، بنگر و ببین، که با یک ۲۹۰ اینچی بسته شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. And, lo and behold, it was another rich guy.
[ترجمه گوگل]و ببینید، آن مرد ثروتمند دیگری بود
[ترجمه ترگمان]و ببین، یه آدم پول دار دیگه هم بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید