• (1)تعریف: any of numerous reptiles with rough scaly skin, four legs, and a long tapering tail.
• (2)تعریف: the skin of a lizard made into leather.
جمله های نمونه
1. Whom a serpent has bitten a lizard alarms.
[ترجمه ناشناس] مار مار مارمولک را گاز گرفته است
|
[ترجمه گوگل]کسی که مار مارمولکی را نیش زده است هشدار می دهد [ترجمه ترگمان]کسی که یک افعی را گاز گرفته بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Whom a serpent has bitten fears a lizard.
[ترجمه گوگل]کسی که مار او را گاز گرفته از مارمولک می ترسد [ترجمه ترگمان]کسی که یک افعی را گاز گرفته، یک مارمولک است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Whom an adder bites, dreads a lizard.
[ترجمه گوگل]کسی که جمع کننده او را گاز می گیرد، از یک مارمولک می ترسد [ترجمه ترگمان]Whom که نیش زننده دارند از یک مارمولک وحشت دارند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. A little lizard scuttled across the path.
[ترجمه ارشیا] یک مارمولک ریزه میزه در مسیر من است
|
[ترجمه گوگل]یک مارمولک کوچولو در مسیر حرکت کرد [ترجمه ترگمان]یک مارمولک کوچک از کوره راه دور شد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. A lizard can regenerate its tail.
[ترجمه گوگل]یک مارمولک می تواند دم خود را بازسازی کند [ترجمه ترگمان]یک مارمولک می تواند دمش را دوباره احیا کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The lizard darted out its tongue at the insect.
[ترجمه گوگل]مارمولک زبانش را به سمت حشره بیرون کشید [ترجمه ترگمان]مارمولک زبانش را به طرف حشره باز کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The lizard flicked out its tongue at a fly.
[ترجمه گوگل]مارمولک با مگس زبانش را بیرون آورد [ترجمه ترگمان]مارمولک زبانش را به پرواز درآورد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The lizard baked on the hot rocks.
[ترجمه گوگل]مارمولک روی سنگ های داغ پخت [ترجمه ترگمان]مارمولک روی صخره های داغ پخت [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. A lizard will regenerate its tail if it's cut off.
[ترجمه گوگل]مارمولک در صورت قطع شدن دم خود را بازسازی می کند [ترجمه ترگمان]یک مارمولک دنب خود را اصلاح می کند اگر قطع شود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. A lizard without its tail is at a considerable disadvantage.
[ترجمه گوگل]یک مارمولک بدون دم در مضرات قابل توجهی است [ترجمه ترگمان]یک مارمولک بدون دمش به ضرر قابل توجهی است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The Lizard complex is composed mainly of serpentinite with gabbro and metamorphosed basic rocks.
[ترجمه گوگل]مجموعه Lizard عمدتاً از سرپانتینیت با گابرو و سنگهای اساسی دگرگون شده تشکیل شده است [ترجمه ترگمان]مجتمع Lizard عمدتا از serpentinite با gabbro و rocks metamorphosed ساخته شده است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. A lizard was basking in the heat of the afternoon sun.
[ترجمه گوگل]مارمولکی در گرمای آفتاب بعدازظهر در حال غرق شدن بود [ترجمه ترگمان]یک مارمولک در گرمای خورشید بعد از ظهر زیر آب شنا می کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. A small, white-backed lizard waddled and hopped across the hot gypsum, moving away from us.
[ترجمه گوگل]یک مارمولک کوچک با پشت سفید قد علم کرد و از روی گچ داغ پرید و از ما دور شد [ترجمه ترگمان]یک مارمولک کوچک با پشت سفید مثل اردک از کنار ما رد شد و از ما دور شد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. He watched a lizard scuttle furtively along the join between wall and ceiling, and disappear into a crevice.
[ترجمه گوگل]او مارمولکی را تماشا کرد که مخفیانه در امتداد اتصال بین دیوار و سقف حرکت می کرد و در شکاف ناپدید می شد [ترجمه ترگمان]به مارمولک نگاه می کرد که دزدانه از میان دیوار و سقف سرک می کشید و به درون شکاف ناپدید می شد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
• any of a number of four-legged reptiles with scaly skin and long tapering tails a lizard is a reptile with short legs and a long tail.
پیشنهاد کاربران
lizard ( n ) ( lɪzərd ) =a small reptile with a rough skin, four short legs, and a long tail
lizardman : تحت الفظیش میشه مرد سوسماری سوسماریه که مانند انسانها روی دوپا راه میره و صحبت میکنه و دارای هوشِ lizardman ( plural lizardmen ) ( fantasy ) An intelligent man - sized lizard who walks on hind legs and speaks and dresses similar to humans.
مارمولک - افتاب پرست - سوسمار
safe:امن مخالف:dangerous خطرناک
این کلمه به معنای مارمولک و سوسمار است من مشتاق به یادگیری بهتر زبان فارسی هستم متشکرم از سایت شما، مونتاوال آم اس تریدا از کانادا