liza

جمله های نمونه

1. He put his hand out formally, and Liza took it.
[ترجمه گوگل]دستش را رسما بیرون آورد و لیزا آن را گرفت
[ترجمه ترگمان]دستش را به صورت رسمی درآورد و لیزا آن را گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. There's something really strange about Liza.
[ترجمه گوگل]یک چیز واقعا عجیب در مورد لیزا وجود دارد
[ترجمه ترگمان]لایزا \"یه چیز خیلی عجیبی در مورد\" لایزا \"هست\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Liza was so frightened she couldn't make a sound.
[ترجمه گوگل]لیزا آنقدر ترسیده بود که نمی توانست صدایی در بیاورد
[ترجمه ترگمان]لیزا چنان ترسیده بود که نمی توانست صدایی در بیاورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Every week she wrote to Liza, letters to which she received brief erratic replies.
[ترجمه گوگل]او هر هفته به لیزا نامه می‌نوشت که پاسخ‌های نامنظم کوتاهی دریافت می‌کرد
[ترجمه ترگمان]هر هفته نامه ای به لیزا می نوشت و برایش نامه می نوشت و جواب های کوتاهی به او می داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. He'd be crazy to leave Liza - it's about time he came to his senses.
[ترجمه گوگل]او دیوانه است که لیزا را ترک کند - وقت آن رسیده که به خود بیاید
[ترجمه ترگمان]او دیوانه بود که لیزا را ترک کند - وقتش بود که حواس او را پرت کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. That Liza did not appear to share these sentiments was something which Harriet grieved over and found hard to accept.
[ترجمه گوگل]این که لیزا به نظر نمی‌رسید این احساسات را داشته باشد، چیزی بود که هریت از آن ناراحت بود و به سختی می‌توانست آن را بپذیرد
[ترجمه ترگمان]این که لیزا به نظر نمی رسید این احساسات را به اشتراک بگذارد، چیزی بود که هریت ناراحت و ناراحت بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. By refraining from questioning I've allowed Liza to go on living a lie.
[ترجمه گوگل]با خودداری از بازجویی به لیزا اجازه دادم به دروغ زندگی کند
[ترجمه ترگمان]با آن اعتراض که من به لیزا اجازه دادم دروغ بگوید،
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. I was alone; even Liza looked on as the snowballs rained down.
[ترجمه گوگل]من تنها بودم؛ حتی لیزا در حالی که گلوله های برفی می بارید نگاه می کرد
[ترجمه ترگمان]من تنها بودم؛ حتی لیزا هم به من نگاه می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. If Liza had been racked by guilt, now, in a way, so was she.
[ترجمه گوگل]اگر لیزا با احساس گناه درگیر شده بود، اکنون، به نوعی، او نیز همینطور بود
[ترجمه ترگمان]اگر لیزا احساس گناه می کرد، همین طور هم بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. In the days which followed, Liza went about in a kind of limbo.
[ترجمه گوگل]در روزهای بعد، لیزا در نوعی برزخ به سر می‌برد
[ترجمه ترگمان]در روزهایی که او را تعقیب می کرد، لیزا در یک نوع برزخ زندگی می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Liza was racked by guilt.
[ترجمه گوگل]لیزا از احساس گناه غرق شده بود
[ترجمه ترگمان]لیزا احساس گناه می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Liza was near to turning 18 when the accident happened.
[ترجمه گوگل]لیزا در آستانه 18 سالگی بود که تصادف رخ داد
[ترجمه ترگمان]لایزا \"نزدیک بود ۱۸ سالش بشه\" وقتی تصادف اتفاق افتاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Liza is already spoken for .
[ترجمه گوگل]قبلاً برای لیزا صحبت شده است
[ترجمه ترگمان]لایزا \"از قبل براش حرف زده\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. She could only hope and pray that Liza would be back to her normal self the next time she saw her.
[ترجمه گوگل]او فقط می توانست امیدوار باشد و دعا کند که دفعه بعد که لیزا او را دید، به حالت عادی خود بازگردد
[ترجمه ترگمان]فقط می توانست امیدوار باشد که لیزا، دفعه بعد که او را می دید، به حالت عادی خود برگردد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• female first name; united states white mullet (fish)

پیشنهاد کاربران

بپرس