To live off the land means to survive by utilizing natural resources, such as hunting, gathering, farming, or fishing, without relying on external systems. زندگی کردن با استفاده از منابع طبیعی محیط اطراف یا زندگی کردن با بهره برداری مستقیم از طبیعت و منابع موجود در محل مانند شکار، جمع آوری منابع طبیعی مانند میوه ها، آجیل ها، توت ها، گیاهان خوراکی و گیاهان دارویی از محیط برای بقا، کشاورزی یا ماهیگیری است، بدون وابستگی به سیستم های خارجی.
... [مشاهده متن کامل]
مترادف: Self - sufficient living, subsistence lifestyle, off - grid living.
مثال؛
The family decided to live off the land by growing their own food and raising livestock.
Indigenous communities have lived off the land for centuries, relying on hunting and gathering.
Living off the land requires knowledge of farming, fishing, and preserving food.
