live feed

پیشنهاد کاربران

🔸 مثال ها:
• The concert was available through a live feed.
کنسرت از طریق پخش زنده در دسترس بود.
• The police monitored the live feed from the CCTV cameras.
پلیس تصاویر زنده ی دوربین های مداربسته را کنترل می کرد.
...
[مشاهده متن کامل]

• Social media platforms offer live feeds for events.
پلتفرم های اجتماعی برای رویدادها پخش زنده ارائه می دهند.

live feed
وقتی تماس تصویری اینترنتی که بصورت زنده و همزمان بدون تاخیر زمانی باشد.
در فیلم زیبای expanse "گستره" وقتی از سفینه خدمه ای با خانواده خود روی زمین یا مریخ یا سیارات وطن خود تماس زنده و بی وقفه میگرفتند بر روی مانیتور همیشه کلمهء livefeed دیده میشد. ولی اگر بدلیل فاصله سیارات تماس ضبط شده میفرستادن، دیگر این کلمه روی مانیتور وجود نداشت.
...
[مشاهده متن کامل]

پخش صدا یا فیلم از طرق اینترنت که منبع آن زنده ( ظبط نشده ) است.
مثل کنسرت یا رویداد ورزشی و. . .