( اصطلاح )
در دیکشنری انگلیسی:
ترجمه:
برای گفتن اینکه کسی نمیدونست یا فکرشو نمیکرد که چیزی که واقعی باشه استفاده میشه
... [مشاهده متن کامل]
ترجمه:فکرشم نمیکردم / نمیدونستم ( این ندونستن با حالت تعجب و شوکه شدنه یعنی اصلا انتظار چنین چیزیو نداشته )
مثال:
ترجمه : فکرشم نمیکردم که اونها از حقه های کثیف استفاده کنن تا سعی کنن من و بترسونن.
Little didrealize/realize , his ex_girlfriend had bought him the exact same one!
ترجمه: برای دوست پسرم ادکلن خریدم.
فکرشم نمیکردم دوست دختر سابقش دقیقا همینو براش خریده بود.
( در گذشته ( قبل اینکه ادکلن و بدم ) نمیدونستم . حالا میدونم )
خواهرم واقعا از ازدواج با همسرش پشیمون شد.
فکرشم نمیکرد که که وقتی باهاش ازدواج کنه اون ( شوهرش ) همه اش بهش خیانت کنه.
تا حدودی تشخیص دادم
غافل از اینکه. . .