litmus

/ˈlɪtməs//ˈlɪtməs/

معنی: تورنسل
معانی دیگر: (شیمی) تورنسل (ماده ی قرمز رنگی که از گلسنگ به دست می آید و در آزمایش ها و فراکافت های شیمیایی کاربرد دارد: در محیط بازی آبی می شود و در محیط اسیدی سرخ می شود)، ماده ابی رنگی که از بعضی گلسنگ ها بدست میایدودر اثر اسید زیاد برنگ قرمزتبدیل میشود وهرگاه قلیا بدان بزنند باز برنگ ابی در میاید

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a powder derived from lichens that turns blue in alkaline solutions and red in acid solutions, used as an indicator.

جمله های نمونه

1. litmus is an indicator of the presence of acid in a solution
لیتموس نشانه وجود اسید در محلول است.

2. a litmus test for election candidates
آزمون نهاد نمای نامزدهای انتخاباتی

3. Litmus paper can be used as an indicator of the presence of acid in a solution.
[ترجمه گوگل]از کاغذ تورنسل می توان به عنوان نشانگر وجود اسید در محلول استفاده کرد
[ترجمه ترگمان]کاغذ Litmus را می توان به عنوان شاخصی برای حضور فسفریک اسید در محلول مورد استفاده قرار داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The success of wind power represents a litmus test for renewable energy.
[ترجمه گوگل]موفقیت انرژی باد نشان دهنده یک آزمون تورنسل برای انرژی های تجدیدپذیر است
[ترجمه ترگمان]موفقیت نیروی باد نشان دهنده یک آزمایش قطعی برای انرژی های تجدیدپذیر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Litmus paper turns red in the presence of an acid.
[ترجمه گوگل]کاغذ تورنسل در حضور اسید قرمز می شود
[ترجمه ترگمان]کاغذ Litmus در حضور اسید قرمز می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The outcome will be seen as a litmus test of government concern for conservation issues.
[ترجمه گوگل]نتیجه به عنوان آزمون تورنسل برای نگرانی دولت در مورد مسائل حفاظتی در نظر گرفته خواهد شد
[ترجمه ترگمان]این نتیجه به عنوان یک آزمایش آرام از نگرانی های دولت برای مسائل حفاظت از محیط زیست دیده خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The mayoral election is regarded as the litmus test for the integrity of the electoral process.
[ترجمه گوگل]انتخاب شهردار به عنوان آزمونی برای یکپارچگی روند انتخابات تلقی می شود
[ترجمه ترگمان]انتخابات شهرداری به عنوان آزمونی برای انسجام روند انتخابات در نظر گرفته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Comparison is the only true litmus test of objectivity.
[ترجمه گوگل]مقایسه تنها آزمون تورنسل واقعی برای عینیت است
[ترجمه ترگمان]مقایسه تنها نمونه ای واقعی از بی طرفی واقعی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. In a drawer the litmus paper mused upon which way to turn.
[ترجمه گوگل]در یک کشو، کاغذ تورنسل فکر می کرد که به کدام سمت بچرخد
[ترجمه ترگمان]شربت بنفشه روی یکی از کشوها بود که سر راهش قرار می گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The litmus paper turned red when immersed in the liquid.
[ترجمه گوگل]کاغذ تورنسل وقتی در مایع فرو رفت قرمز شد
[ترجمه ترگمان]هنگامی که غرق در مایع بود، کاغذ litmus قرمز شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The case of travellers is something of a litmus test. Which way is implementation of the Children Act going?
[ترجمه گوگل]مورد مسافران چیزی شبیه آزمون تورنسل است اجرای قانون کودکان به کدام سمت می رود؟
[ترجمه ترگمان]پرونده مسافران، چیزی از آزمایش litmus است کدام راه اجرای قانون کودکان است؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The case of travellers is something of a litmus test.
[ترجمه گوگل]مورد مسافران چیزی شبیه آزمون تورنسل است
[ترجمه ترگمان]پرونده مسافران، چیزی از آزمایش litmus است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. What clearer laboratory or litmus test could there be to show that our methods are genuinely additional?
[ترجمه گوگل]چه آزمایشگاهی یا آزمایش تورنسل واضح تری می تواند وجود داشته باشد که نشان دهد روش های ما واقعاً اضافی هستند؟
[ترجمه ترگمان]چه آزمایش clearer یا litmus می تواند نشان دهد که روش های ما واقعا اضافی هستند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Forbes, meanwhile, has made winning Arizona his litmus test for capturing the nomination.
[ترجمه گوگل]در همین حال، فوربس برنده شدن در آریزونا را آزمون تورنسل خود برای گرفتن نامزدی قرار داده است
[ترجمه ترگمان]در همان حال، او در حال برنده شدن برای کسب کاندید شدن در ایالت آریزونا است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The use of litmus paper furnishes another example of such a transformation.
[ترجمه گوگل]استفاده از کاغذ تورنسل نمونه دیگری از چنین تحولی را ارائه می دهد
[ترجمه ترگمان]استفاده از کاغذ litmus نمونه دیگری از این تحول را عرضه می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

تورنسل (اسم)
litmus

تخصصی

[زمین شناسی] شناساگر ،تورنسل ماده آبی رنگی که از برخی گلسنگ ها بدست می آید و در اثر اسید به رنگ قرمز و در اثر قلیا (باز) به رنگ آبی در می آید.
[نساجی] تورنسل

انگلیسی به انگلیسی

• blue coloring substance extracted from lichens which turns red in acids and is restored to blue in alkalis (used as a chemical indicator)

پیشنهاد کاربران

بپرس