1. litmus is an indicator of the presence of acid in a solution
لیتموس نشانه وجود اسید در محلول است.
2. a litmus test for election candidates
آزمون نهاد نمای نامزدهای انتخاباتی
3. Litmus paper can be used as an indicator of the presence of acid in a solution.
[ترجمه گوگل]از کاغذ تورنسل می توان به عنوان نشانگر وجود اسید در محلول استفاده کرد
[ترجمه ترگمان]کاغذ Litmus را می توان به عنوان شاخصی برای حضور فسفریک اسید در محلول مورد استفاده قرار داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The success of wind power represents a litmus test for renewable energy.
[ترجمه گوگل]موفقیت انرژی باد نشان دهنده یک آزمون تورنسل برای انرژی های تجدیدپذیر است
[ترجمه ترگمان]موفقیت نیروی باد نشان دهنده یک آزمایش قطعی برای انرژی های تجدیدپذیر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Litmus paper turns red in the presence of an acid.
[ترجمه گوگل]کاغذ تورنسل در حضور اسید قرمز می شود
[ترجمه ترگمان]کاغذ Litmus در حضور اسید قرمز می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The outcome will be seen as a litmus test of government concern for conservation issues.
[ترجمه گوگل]نتیجه به عنوان آزمون تورنسل برای نگرانی دولت در مورد مسائل حفاظتی در نظر گرفته خواهد شد
[ترجمه ترگمان]این نتیجه به عنوان یک آزمایش آرام از نگرانی های دولت برای مسائل حفاظت از محیط زیست دیده خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The mayoral election is regarded as the litmus test for the integrity of the electoral process.
[ترجمه گوگل]انتخاب شهردار به عنوان آزمونی برای یکپارچگی روند انتخابات تلقی می شود
[ترجمه ترگمان]انتخابات شهرداری به عنوان آزمونی برای انسجام روند انتخابات در نظر گرفته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Comparison is the only true litmus test of objectivity.
[ترجمه گوگل]مقایسه تنها آزمون تورنسل واقعی برای عینیت است
[ترجمه ترگمان]مقایسه تنها نمونه ای واقعی از بی طرفی واقعی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. In a drawer the litmus paper mused upon which way to turn.
[ترجمه گوگل]در یک کشو، کاغذ تورنسل فکر می کرد که به کدام سمت بچرخد
[ترجمه ترگمان]شربت بنفشه روی یکی از کشوها بود که سر راهش قرار می گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The litmus paper turned red when immersed in the liquid.
[ترجمه گوگل]کاغذ تورنسل وقتی در مایع فرو رفت قرمز شد
[ترجمه ترگمان]هنگامی که غرق در مایع بود، کاغذ litmus قرمز شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The case of travellers is something of a litmus test. Which way is implementation of the Children Act going?
[ترجمه گوگل]مورد مسافران چیزی شبیه آزمون تورنسل است اجرای قانون کودکان به کدام سمت می رود؟
[ترجمه ترگمان]پرونده مسافران، چیزی از آزمایش litmus است کدام راه اجرای قانون کودکان است؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The case of travellers is something of a litmus test.
[ترجمه گوگل]مورد مسافران چیزی شبیه آزمون تورنسل است
[ترجمه ترگمان]پرونده مسافران، چیزی از آزمایش litmus است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. What clearer laboratory or litmus test could there be to show that our methods are genuinely additional?
[ترجمه گوگل]چه آزمایشگاهی یا آزمایش تورنسل واضح تری می تواند وجود داشته باشد که نشان دهد روش های ما واقعاً اضافی هستند؟
[ترجمه ترگمان]چه آزمایش clearer یا litmus می تواند نشان دهد که روش های ما واقعا اضافی هستند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Forbes, meanwhile, has made winning Arizona his litmus test for capturing the nomination.
[ترجمه گوگل]در همین حال، فوربس برنده شدن در آریزونا را آزمون تورنسل خود برای گرفتن نامزدی قرار داده است
[ترجمه ترگمان]در همان حال، او در حال برنده شدن برای کسب کاندید شدن در ایالت آریزونا است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. The use of litmus paper furnishes another example of such a transformation.
[ترجمه گوگل]استفاده از کاغذ تورنسل نمونه دیگری از چنین تحولی را ارائه می دهد
[ترجمه ترگمان]استفاده از کاغذ litmus نمونه دیگری از این تحول را عرضه می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید