lithotomy

/lɪˈθɑːtəmiː//lɪˈθɒtəmɪ/

معنی: برش مثانه برای خروج سنگ
معانی دیگر: (جراحی - برداشتن سنگ مثانه و غیره) سنگ برداری، سنگاک برداری، طب برش مثانه برای خروج سنگ

بررسی کلمه

اسم ( noun )
حالات: lithotomies
مشتقات: lithotomic (adj.), lithotomical (adj.), lithotomist (n.)
• : تعریف: surgery to remove mineral deposits from the bladder.

جمله های نمونه

1. Results:The lithotomy successful ratio in the upper ureter was 100%(27/ Calculi of 2 cases moved upward into renal calices and were treated by choledochofiberscope.
[ترجمه گوگل]یافته‌ها: نسبت موفقیت آمیز لیتوتومی در حالب فوقانی 100% بود (27/2 سنگ 2 مورد به سمت بالا به داخل کالیس‌های کلیوی حرکت کردند و با کولدوکوفیبرسکوپ درمان شدند)
[ترجمه ترگمان]نتایج: نسبت موفق lithotomy در the بالایی ۱۰۰ % بود (۲۷ \/ calculi از ۲ مورد به سمت بالا در calices کلیوی منتقل شدند و توسط choledochofiberscope درمان شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Methods The improved lithotomy position and the herringbone position were taken before 11 patients who underwent laparoscopic surgery for rectal cancer were anesthetized.
[ترجمه گوگل]MethodsThe بهبود موقعیت لیتوتومی و موقعیت استخوان شاه ماهی قبل از 11 بیمار که تحت عمل جراحی لاپاراسکوپی برای سرطان رکتوم بیهوش شدند گرفته شد
[ترجمه ترگمان]روش های بهبود وضعیت lithotomy و موقعیت herringbone قبل از ۱۱ بیمار که تحت عمل جراحی laparoscopic برای سرطان مقعد تحت عمل جراحی laparoscopic قرار گرفتند گرفته شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Conclusion: The modified lithotomy position may reduce the incidence of postoperative complications.
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری: موقعیت لیتوتومی اصلاح شده ممکن است بروز عوارض بعد از عمل را کاهش دهد
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری: موقعیت تغییر یافته تغییر یافته ممکن است رخداد عوارض جانبی را کاهش دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Objective To improve the method of traditional lithotomy position and to explore the influence of lithotomy position for postoperative complications.
[ترجمه گوگل]هدف: بهبود روش لیتوتومی سنتی و بررسی تأثیر موقعیت لیتوتومی برای عوارض بعد از عمل
[ترجمه ترگمان]هدف بهبود روش موقعیت lithotomy سنتی و بررسی تاثیر موقعیت lithotomy برای عوارض جانبی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Two patients were unable to assume a lithotomy position for the conventional cystoscopic procedure.
[ترجمه گوگل]دو بیمار قادر به گرفتن موقعیت لیتوتومی برای روش سیستوسکوپی معمولی نبودند
[ترجمه ترگمان]دو بیمار قادر به تعیین موقعیت lithotomy برای روند عرفی cystoscopic نبودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Patients were put in a dorsal lithotomy position. The surgeons placed one camera port, two robotic ports, and two standard laparoscopic ports transperitoneally.
[ترجمه گوگل]بیماران در وضعیت لیتوتومی پشتی قرار گرفتند جراحان یک پورت دوربین، دو پورت رباتیک و دو پورت استاندارد لاپاراسکوپی را به صورت ترانس صفاقی قرار دادند
[ترجمه ترگمان]بیماران در جایگاه lithotomy قرار گرفتند جراحان یک بندر دوربین، دو بندر روباتیک و دو پورت laparoscopic استاندارد را نصب کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Conclusion The improved method for lithotomy position can reduce the postoperative complications.
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری روش بهبود یافته برای موقعیت لیتوتومی می تواند عوارض بعد از عمل را کاهش دهد
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری روش بهبود یافته برای موقعیت lithotomy می تواند عوارض جانبی را کاهش دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Methods The patient was placed in lithotomy position, a transperineal puncture done under local anesthesia, the needles were then inserted into both lateral lobes of the prostate for the therapy.
[ترجمه گوگل]روش ها: بیمار در موقعیت لیتوتومی قرار گرفت، یک سوراخ ترانس پرینال تحت بی حسی موضعی انجام شد، سپس سوزن ها برای درمان در هر دو لوب جانبی پروستات قرار گرفتند
[ترجمه ترگمان]روش هایی که بیمار در موقعیت lithotomy قرار داده شد، یک puncture transperineal که در بی هوشی موضعی انجام شد، سپس سوزن ها در هر دو بخش جانبی پروستات برای درمان وارد شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. B. Maternal position. The mother is usually placed in the dorsal lithotomy position with left lateral tilt.
[ترجمه گوگل]ب- موقعیت مادری مادر معمولاً در وضعیت لیتوتومی پشتی با شیب جانبی چپ قرار می گیرد
[ترجمه ترگمان]B موقعیت اجتماعی مادر معمولا در جایگاه lithotomy پشتی با شیب جانبی چپ قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. EST and ENBD were carried out in 48 cases, with 44 cases of successful lithotomy.
[ترجمه گوگل]EST و ENBD در 48 مورد، با 44 مورد لیتوتومی موفق انجام شد
[ترجمه ترگمان]در ۴۸ مورد از استاندارد EST و ENBD با ۴۴ مورد of موفق انجام شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Objective To probe into the effect of psychological therapy on urinary calculus patients with extracorporeal shock-wave lithotomy.
[ترجمه گوگل]هدف بررسی تأثیر درمان روانشناختی بر بیماران سنگ ادراری با لیتوتومی با موج شوک خارج از بدن
[ترجمه ترگمان]هدف تحقیق در مورد تاثیر درمان روان شناختی بر بیماران calculus ادراری همراه با extracorporeal موج ضربه ای -
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Of the 15 cases, 9 cases were undergone EST, 7 lithotomy, and another 9 ENBD.
[ترجمه گوگل]از 15 مورد، 9 مورد تحت EST، 7 مورد لیتوتومی و 9 مورد دیگر ENBD قرار گرفتند
[ترجمه ترگمان]در ۱۵ مورد، ۹ مورد از EST، ۷ lithotomy و ۹ مورد دیگر نیز تحت فشار قرار گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Patients undergoing cytoreductive surgery combined with intraperitoneal chemotherapy are required to be in the lithotomy position for many hours.
[ترجمه گوگل]بیمارانی که تحت عمل جراحی سیتوتومی همراه با شیمی درمانی داخل صفاقی قرار می گیرند، باید ساعت های زیادی در وضعیت لیتوتومی باشند
[ترجمه ترگمان]بیماران تحت عمل جراحی cytoreductive با شیمی درمانی ترکیب می شوند و برای بسیاری از ساعت ها در جایگاه lithotomy قرار می گیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Objective To probe into the effect of nursing intervention in upper urinary calculus patients with low-energy extracorporeal shock-wave lithotomy (ESWL).
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی تأثیر مداخله پرستاری در بیماران دیفرانسیل ادراری فوقانی با لیتوتومی با موج شوک برون بدنی کم انرژی (ESWL)
[ترجمه ترگمان]هدف تحقیق در مورد تاثیر مداخله پرستاری در بیماران دیفرانسیل و انتگرال با انرژی پایین (lithotomy)با انرژی پایین (ESWL)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

برش مثانه برای خروج سنگ (اسم)
lithotomy

انگلیسی به انگلیسی

• surgical removal of stones from the body (medicine)

پیشنهاد کاربران

بپرس