lithology

/lɪˈθɒlədʒi//lɪˈθɒlədʒi/

معنی: سنگ شناسی، صخره شناسی
معانی دیگر: سنگ شناسی، صخره شناسی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
مشتقات: lithologic (adj.), lithological (adj.), lithologically (adv.)
(1) تعریف: the scientific study of rocks, esp. the physical characteristics that can be studied with little or no magnification.

(2) تعریف: the character of a rock or rock formation, determined by its structure, composition, and classification.

جمله های نمونه

1. The first is that climate swamps structure and lithology, an admission that few geologically trained or biased geomorphologists would make.
[ترجمه گوگل]اولین مورد این است که ساختار و سنگ شناسی باتلاق های آب و هوایی، اعترافاتی که تعداد کمی از ژئومورفولوژیست های آموزش دیده یا مغرض زمین شناسی انجام می دهند
[ترجمه ترگمان]اولی آن است که ساختار مرداب ها و لیتولوژی، پذیرش چند نفری که به لحاظ جغرافیایی تعلیم دیده و یا جانبدارانه از آن استفاده می کنند، باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Generally speaking, the machine system of section-making is so gentle that only very difficult lithologies and loose sediments will need impregnation.
[ترجمه گوگل]به طور کلی، سیستم ماشین برش سازی آنقدر ملایم است که فقط سنگ شناسی های بسیار دشوار و رسوبات سست نیاز به اشباع دارند
[ترجمه ترگمان]به طور کلی، سیستم ماشین بخش - ساخت آنقدر نرم است که only بسیار سخت و sediments شل به اشباع نیاز دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Geological maps have been digitised together with the lithology and stratigraphy derived from over 1250 boreholes and geophysical logs from over 70 boreholes.
[ترجمه گوگل]نقشه های زمین شناسی همراه با سنگ شناسی و چینه شناسی حاصل از بیش از 1250 گمانه و سیاهههای مربوط به ژئوفیزیک از بیش از 70 گمانه دیجیتالی شده اند
[ترجمه ترگمان]نقشه های زمین شناسی به همراه لیتولوژی و چینه شناسی از بیش از ۱۲۵۰ شمسی و logs ژئوفیزیکی از بیش از ۷۰ گمانه استخراج شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Lithology of the Chang-8 oil reservoirs is mainly fine-medium lithic feldspathic sandstone and feldspathic detritus sandstone.
[ترجمه گوگل]سنگ شناسی مخازن نفت چانگ-8 عمدتاً ماسه سنگ فلدسپاتیک لیتیک متوسط ​​و ماسه سنگ ریزه فلدسپاتیک است
[ترجمه ترگمان]ذخایر نفتی (چانگ - ۸)عمدتا \"lithic feldspathic\" و \"feldspathic detritus\" (sandstone detritus)می باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The metallocene is summarized as strata, lithology, structure, and especially brittle - ductile shear zone.
[ترجمه گوگل]متالوسن به صورت طبقات، سنگ شناسی، ساختار و به ویژه ناحیه برشی شکننده - شکل پذیر خلاصه می شود
[ترجمه ترگمان]The به عنوان لایه های سنگ شناسی، سنگ شناسی، ساختار و به خصوص در ناحیه برشی brittle - داکتیل خلاصه شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Host rocks are stable and lithology is similar which is typical marine strata deposit.
[ترجمه گوگل]سنگ های میزبان پایدار هستند و سنگ شناسی مشابه است که رسوب طبقات دریایی معمولی است
[ترجمه ترگمان]تخته سنگ های میزبان پایدار هستند و سنگ شناسی شبیه به رسوب لایه های دریایی معمولی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The paper analysed the relations between various lithology and electrical property detailedly with the core analysis data and the logging data.
[ترجمه گوگل]این مقاله روابط بین سنگ‌شناسی مختلف و خواص الکتریکی را با داده‌های تجزیه و تحلیل هسته و داده‌های ورود به سیستم تجزیه و تحلیل کرد
[ترجمه ترگمان]این مقاله روابط بین لیتولوژی و اموال الکتریکی را با داده های تجزیه و تحلیل اصلی و داده های قطع درختان تجزیه و تحلیل کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. This investigation also finds that different lithology have different physical properties and the slaggy basalt, the amygdaline basalt and the volcanic breccia have the best physical properties.
[ترجمه گوگل]این بررسی همچنین نشان می‌دهد که سنگ‌شناسی مختلف خواص فیزیکی متفاوتی دارند و بازالت سرباره، بازالت آمیگدالین و برش آتشفشانی بهترین خواص فیزیکی را دارند
[ترجمه ترگمان]این تحقیق همچنین نشان می دهد که سنگ شناسی متفاوت ویژگی های فیزیکی متفاوتی دارد و بازالت slaggy، بازالت amygdaline و the آتشفشانی دارای بهترین خواص فیزیکی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The lithology of JZ25-1S ribbons with dominated gneiss and cataclasite and partly metamorphosed granite.
[ترجمه گوگل]سنگ شناسی نوارهای JZ25-1S با گنیس و کاتاکلاسیت غالب و گرانیت تا حدی دگرگون شده
[ترجمه ترگمان]سنگ شناسی The of - ۱ S dominated cataclasite and granite partly partly metamorphosed and and and and and and and and and and and and and and metamorphosed metamorphosed metamorphosed metamorphosed metamorphosed metamorphosed metamorphosed metamorphosed metamorphosed metamorphosed metamorphosed metamorphosed metamorphosed metamorphosed metamorphosed metamorphosed metamorphosed metamorphosed metamorphosed metamorphosed metamorphosed metamorphosed metamorphosed metamorphosed metamorphosed metamorphosed metamorphosed metamorphosed metamorphosed metamorphosed
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. In lithology, the calcareous sandstone is of coarse grain and fairly well sorted.
[ترجمه گوگل]در سنگ شناسی، ماسه سنگ آهکی از دانه درشت و نسبتاً خوب طبقه بندی شده است
[ترجمه ترگمان]در لیتولوژی، ماسه سنگ calcareous از دانه زبر و نسبتا مرتب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The feature of topography, lithology and formation of stratum as well as intensity of earthquake for the yard of tank storage area of hazardous goods, Zhuhai Port are described in the paper.
[ترجمه گوگل]ویژگی توپوگرافی، سنگ شناسی و تشکیل لایه و همچنین شدت زلزله برای محوطه مخزن انبار کالاهای خطرناک بندر ژوهای در مقاله توضیح داده شده است
[ترجمه ترگمان]ویژگی توپوگرافی، سنگ شناسی و شکل گیری لایه و همچنین شدت وقوع زلزله در محوطه انبار مخزن کالاهای خطرناک در این مقاله شرح داده شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The sediment thickness and lithology are variable.
[ترجمه گوگل]ضخامت رسوب و سنگ شناسی متغیر است
[ترجمه ترگمان]ضخامت رسوب و لیتولوژی متغیر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The lithology of deep volcanic reservoir in Xingcheng area of Xushen gas field is complex.
[ترجمه گوگل]سنگ شناسی مخزن آتشفشانی عمیق در منطقه Xingcheng میدان گازی Xushen پیچیده است
[ترجمه ترگمان]سنگ شناسی منطقه آتشفشانی عمیق در ناحیه Xingcheng از میدان گازی Xushen پیچیده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The lithology and structure traps habitat ed in the center of depression was the best trap.
[ترجمه گوگل]زیستگاه تله سنگ شناسی و سازه در مرکز فرورفتگی بهترین تله بود
[ترجمه ترگمان]سنگ شناسی و تله های ساختاری که در مرکز افسردگی قرار دارند بهترین تله است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

سنگ شناسی (اسم)
lithology, petrology

صخره شناسی (اسم)
lithology

تخصصی

[زمین شناسی] سنگ شناختی خصوصیت یک سنگ از نظر ساختار، رنگ، ترکیب کانی شناسی، اندازه دانه و نظم بخشهای آن
[آب و خاک] سنگ شناسی

انگلیسی به انگلیسی

• scientific study of the composition and nature of stones and rocks (mineralogy); study of calculi in the human body (medicine)

پیشنهاد کاربران

lithology ( زمین‏شناسی )
واژه مصوب: سنگ شناسی 1
تعریف: توصیف خواص فیزیکی سنگ با چشم یا ذره بین دستی براساس رنگ، ساختار، اجزای کانی شناختی و اندازۀ دانه های آن

بپرس