lithographic

جمله های نمونه

1. The book's 85 colour lithographic plates look staggeringly fresh and bold.
[ترجمه گوگل]صفحات لیتوگرافی 85 رنگی کتاب به طرز خیره کننده ای تازه و جسور به نظر می رسند
[ترجمه ترگمان]ورق ۸۵ رنگی کتاب به طرز عجیبی تازه و جسورانه به نظر می رسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The lithographic stone is made of a slab of almost pure limestone, which easily absorbs grease.
[ترجمه گوگل]سنگ لیتوگرافی از تخته ای از سنگ آهک تقریبا خالص ساخته شده است که به راحتی چربی را جذب می کند
[ترجمه ترگمان]سنگ لیتوگرافی از سنگ آهک almost ساخته شده است که به راحتی چربی را جذب می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Advanced lithographic techniques can yield parts 100 times smaller than what is currently available.
[ترجمه گوگل]تکنیک های لیتوگرافی پیشرفته می توانند قطعاتی را 100 برابر کوچکتر از آنچه در حال حاضر موجود است تولید کنند
[ترجمه ترگمان]تکنیک های لیتوگرافی پیشرفته قادر به تولید قطعات ۱۰۰ برابر کوچک تر از آنچه در حال حاضر موجود می باشد، می باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. No ink overall quality is not traditional lithographic light and fast dry ink quality is good.
[ترجمه گوگل]کیفیت کلی بدون جوهر نور لیتوگرافی سنتی نیست و کیفیت جوهر خشک سریع خوب است
[ترجمه ترگمان]کیفیت کلی جوهر به صورت سنتی روشن نیست و کیفیت جوهر خشک هم خوب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Shortly after the 1870 Franco-Prussian war, began the use of the chromolithography (lithographic printing) introduced in France by Engelmann, with the purpose of doing advertising.
[ترجمه گوگل]مدت کوتاهی پس از جنگ 1870 فرانسه و پروس، استفاده از کرومولیتوگرافی (چاپ لیتوگرافی) که توسط انگلمان در فرانسه معرفی شد، با هدف انجام تبلیغات آغاز شد
[ترجمه ترگمان]کمی پس از جنگ ۱۸۷۰ - فرانکو - (چاپی)، استفاده از the (چاپی لیتوگرافی)در فرانسه توسط Engelmann با هدف انجام تبلیغات آغاز شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Lithographic tools for transferring Lilliputian circuitry onto a wafer cost up to $ 50 m a pop.
[ترجمه گوگل]ابزار لیتوگرافی برای انتقال مدار لیلیپوتی روی ویفر تا 50 میلیون دلار در هر پاپ هزینه دارد
[ترجمه ترگمان]ابزارهای lithographic برای انتقال مدارات Lilliputian بر روی یک ویفر بیش از ۵۰ میلیون دلار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. For example, lithographic printing, offset and collotype.
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال، چاپ لیتوگرافی، افست و کلوتایپ
[ترجمه ترگمان]برای مثال چاپ لیتوگرافی، افست و collotype
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Blind image: An image on a lithographic plate which does not accept ink. Also called Blinding.
[ترجمه گوگل]تصویر کور: تصویری روی صفحه لیتوگرافی که جوهر نمی پذیرد کور کردن نیز نامیده می شود
[ترجمه ترگمان]تصویر کور: تصویری بر روی صفحه لیتوگرافی، که جوهر را نمی پذیرد همچنین Blinding نامیده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Any metal or paper lithographic printing plate which has been precoated with a photosensitive material.
[ترجمه گوگل]هر صفحه چاپ لیتوگرافی فلزی یا کاغذی که از قبل با مواد حساس به نور پوشش داده شده باشد
[ترجمه ترگمان]هر فلزی یا کاغذی لیتوگرافی، که با ماده حساس به نور پوشانده شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. STEVE EMBER: The lithographic process was invented in the late eighteenth century by the German writer Aloys Senefelder.
[ترجمه گوگل]استیو امبر: فرآیند لیتوگرافی در اواخر قرن هجدهم توسط نویسنده آلمانی آلویس سنفلدر ابداع شد
[ترجمه ترگمان]استیو ember: فرآیند لیتوگرافی در اواخر قرن هجدهم توسط نویسنده آلمانی Aloys Senefelder اختراع شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. He would take a successful picture by Ge rme and purchase its lithographic and photographic reproduction rights.
[ترجمه گوگل]او یک عکس موفق توسط Ge rme می گرفت و حقوق تکثیر لیتوگرافی و عکاسی آن را می خرید
[ترجمه ترگمان]او با Ge rme یک عکس موفق به دست خواهد آورد و اثر لیتوگرافی و لیتوگرافی آن را خریداری می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. It should not be difficult to distinguish between the genuine work and the more shoddy effects produced by lithographic reproduction.
[ترجمه گوگل]تمایز بین اثر واقعی و جلوه‌های نامرغوب‌تر تولید شده توسط بازتولید لیتوگرافی دشوار نیست
[ترجمه ترگمان]تشخیص بین کار واقعی و اثرات بد تولید شده توسط تولید مثل لیتوگرافی دشوار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The paper also emphatically studies some main applications of interferometric lithographic technology.
[ترجمه گوگل]این مقاله همچنین برخی از کاربردهای اصلی فناوری لیتوگرافی تداخل سنجی را به طور جدی مورد مطالعه قرار می دهد
[ترجمه ترگمان]این مقاله همچنین به طور جدی برخی از کاربردهای اصلی فن آوری لیتوگرافی را مورد مطالعه قرار می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. A novel method for measuring - line depth of focus ( DOF ) of a lithographic projection system is proposed.
[ترجمه گوگل]یک روش جدید برای اندازه‌گیری عمق فوکوس خط (DOF) یک سیستم پیش‌بینی لیتوگرافی پیشنهاد شده است
[ترجمه ترگمان]یک روش جدید برای اندازه گیری عمق خط فوکوس (dof)از یک سیستم افکنش تصویر لیتوگرافی پیشنهاد شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• of or pertaining to lithography (printing process)
lithographic processes and equipment are used in lithography.

پیشنهاد کاربران

lithographic ( هنرهای تجسمی )
واژه مصوب: سنگ‏نگاشتی
تعریف: مربوط به سنگ‏نگاری

بپرس