lithic

/ˈlɪθɪk//ˈlɪθɪk/

معنی: سنگی، وابسته به ریگ، وابسته به لیتوم
معانی دیگر: وابسته به سنگ، حجری، (شیمی) وابسته به لیتیم، ریگی، وابسته به لیتوم
lithic_
پسوند: وابسته به عهد حجر، - سنگی [neolithic]

بررسی کلمه

پسوند ( suffix )
• : تعریف: of or pertaining to a particular period of the Stone Age.

- Mesolithic.
[ترجمه گوگل] میان سنگی
[ترجمه ترگمان]
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. The reservoir is mainly composed of lithic arkoses, some lithic feldspathic sandstones, and feldspathic litharenite sandstones.
[ترجمه گوگل]این مخزن عمدتاً از آرکوزهای سنگی، برخی از ماسه‌سنگ‌های فلدسپاتیک لیتیک و ماسه‌سنگ‌های لیتارنیت فلدسپاتیک تشکیل شده است
[ترجمه ترگمان]این مخزن عمدتا مرکب از lithic arkoses، some lithic sandstones و feldspathic litharenite sandstones است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The reservoir sandstones consist mostly of lithic sandstones and feldspathic litharenite with lower mineral maturity.
[ترجمه گوگل]ماسه سنگ های مخزنی بیشتر از ماسه سنگ های لیتیک و لیتارنیت فلدسپاتی با بلوغ معدنی کمتر تشکیل شده است
[ترجمه ترگمان]این مخزن شامل of sandstones و feldspathic litharenite با بلوغ آب معدنی کم تر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. This is China's neo - lithic period.
[ترجمه گوگل]این دوره نئولیتیک چین است
[ترجمه ترگمان]این دوره lithic چین است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Lithic associations composed chiefly of quartzose sandstones were developed in delta plains and delta distributary channels with good physical properties to provide available reservoir space.
[ترجمه گوگل]انجمن‌های سنگی که عمدتاً از ماسه‌سنگ‌های کوارتزوز تشکیل شده‌اند در دشت‌های دلتا و کانال‌های توزیع دلتا با خواص فیزیکی خوب برای فراهم کردن فضای مخزن در دسترس توسعه یافته‌اند
[ترجمه ترگمان]انجمن های Lithic که عمدتا از quartzose sandstones تشکیل شده اند در دشت های دلتا و کانال های دلتا delta با ویژگی های فیزیکی خوب برای فراهم آوردن فضای مخزن در دسترس توسعه داده شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Lowstand is characterized by basin margin downslope miscellaneous lithic turbidites, and gravity flow is relatively less in shelf marginal systems.
[ترجمه گوگل]Lowstand با توربیدیت‌های متفرقه سنگی در پایین‌شیب حاشیه حوضه مشخص می‌شود و جریان گرانشی در سیستم‌های حاشیه قفسه نسبتاً کمتر است
[ترجمه ترگمان]Lowstand با حاشیه حوزه downslope lithic miscellaneous turbidites مشخص می شود و جریان جاذبه نسبتا در سیستم های حاشیه ای باقی می ماند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The cardium sandstone is lithic, being composed of grains of chert, quartz, quartzite, silicified argillite, and other rock fragments.
[ترجمه گوگل]ماسه سنگ کاردیوم سنگی است و از دانه های چرت، کوارتز، کوارتزیت، آرژیلیت سیلیسی شده و سایر قطعات سنگی تشکیل شده است
[ترجمه ترگمان]ماسه سنگ \"cardium\" از دانه های of، کوارتز، quartzite، silicified argillite و دیگر قطعات سنگی ساخته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Lithology of the Chang-8 oil reservoirs is mainly fine-medium lithic feldspathic sandstone and feldspathic detritus sandstone.
[ترجمه گوگل]سنگ شناسی مخازن نفت چانگ-8 عمدتاً ماسه سنگ فلدسپاتیک لیتیک متوسط ​​و ماسه سنگ ریزه فلدسپاتیک است
[ترجمه ترگمان]ذخایر نفتی (چانگ - ۸)عمدتا \"lithic feldspathic\" و \"feldspathic detritus\" (sandstone detritus)می باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The Jurassi reservoir in Wu-Xia area is dominated by lithic sandstone and feldspathic litharenite under alluvial fan, fan delta and braided river sedimentary environments.
[ترجمه گوگل]مخزن ژوراسی در منطقه Wu-Xia تحت سلطه ماسه سنگ سنگی و لیتارنیت فلدسپاتیک تحت مخروط افکنه، دلتای بادبزن و محیط‌های رسوبی رودخانه بافته شده است
[ترجمه ترگمان]مخزن Jurassi در منطقه وو - Xia تحت کنترل lithic sandstone و feldspathic litharenite تحت مخروط افکنه، دلتا fan و محیط های رسوبی رودخانه ای می باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The main types of clastic sandstones are feldspathic litharenite and lithic arkose in the Cretaceous of the Songliao basin.
[ترجمه گوگل]انواع اصلی ماسه سنگ های آواری لیتارنیت فلدسپاتیک و آرکوز سنگی در کرتاسه حوضه سونگلیائو هستند
[ترجمه ترگمان]انواع اصلی of sandstones عبارتند از: feldspathic litharenite و lithic arkose در the حوضچه آرام کننده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Analysis results of a number of testing data indicated that: sandstone reservoir of Fu-Yang oil-bearing layer has lower composition maturity, mainly are feldspathic arenite and lithic arkose.
[ترجمه گوگل]نتایج تجزیه و تحلیل تعدادی از داده‌های آزمایش نشان داد که: مخزن ماسه سنگ لایه نفت‌دار فو یانگ بلوغ ترکیبی پایین‌تری دارد، عمدتاً آرنیت فلدسپاتیک و آرکوز لیتیک است
[ترجمه ترگمان]تجزیه و تحلیل نتایج تعدادی از داده های آزمایش نشان می دهد که: مخزن ماسه سنگ \"فو - یانگ\" دارای بلوغ ترکیب پایینی می باشد و عمدتا \"feldspathic arenite\" و \"lithic arkose\" می باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. This gas field locates in Chuanxi sag, Sichan basin. Reservoir lithology is mainly brown-gray, gray and gray-green with granule lithic sandstone and lithic quartz sandstone. sentence dictionary
[ترجمه گوگل]این میدان گازی در چوانشی ساگ، حوضه سیچان واقع شده است سنگ شناسی مخزن عمدتاً خاکستری قهوه ای، خاکستری و سبز خاکستری با ماسه سنگ لیتیک گرانول و ماسه سنگ کوارتز لیتیک است فرهنگ لغت جمله
[ترجمه ترگمان]این میدان گازی، افتادگی Chuanxi، لگن Sichan را مشخص می کند lithology ذخیره عمدتا قهوه ای - خاکستری، خاکستری و خاکستری - سبز با ماسه سنگ lithic lithic و lithic کوارتز است فرهنگ لغت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The results show that the Interval 6 of Yanchang Formation is composed of lithic feldspathic sandstones, feldspathic lithic sandstones and feldspathic sandstones.
[ترجمه گوگل]نتایج نشان می دهد که فاصله 6 سازند یانچانگ از ماسه سنگ های فلدسپاتیک سنگی، ماسه سنگ های لیتیک فلدسپاتیک و ماسه سنگ های فلدسپاتیک تشکیل شده است
[ترجمه ترگمان]نتایج نشان می دهد که فاصله ۶ از تشکیل Yanchang از lithic feldspathic sandstones، feldspathic lithic sandstones و feldspathic sandstones تشکیل شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Reservoir rock of Jurassic and lower Cretaceous in Beishan Basin group is mainly feldspathic litharenite and lithic arkose, Secondly is lithic sandstone, Both mineral and textural maturity are poor.
[ترجمه گوگل]سنگ مخزن ژوراسیک و کرتاسه زیرین در گروه حوضه بیشان عمدتاً لیتارنیت فلدسپاتیک و آرکز لیتیکی است، ثانیاً ماسه سنگی سنگی است، بلوغ معدنی و بافتی ضعیف است
[ترجمه ترگمان]سنگ مخزن ژوراسیک و Cretaceous کم تر در گروه حوضه Beishan عمدتا \"feldspathic litharenite\" و \"lithic arkose\" می باشد ثانیا lithic lithic، هم کانی و هم بلوغ بافتی، ضعیف هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The cower unit of the Eagle is a wellsorted lithic and glauconitic marine sandstone.
[ترجمه گوگل]واحد کاور ایگل یک ماسه سنگ دریایی لیتیک و گلوکونیتی است
[ترجمه ترگمان]واحد cower عقاب یک صخره wellsorted lithic و sandstone دریایی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. By path snaky but on, can see gold melon lithic a corner.
[ترجمه گوگل]در مسیر مارپیچ اما در، می توانید گوشه ای از خربزه طلایی را ببینید
[ترجمه ترگمان]از راه رفتن به snaky، می توان هندوانه را در گوشه ای از آن دید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

سنگی (صفت)
fossiliferous, of stone, stony, lithic, petrous

وابسته به ریگی (صفت)
lithic

وابسته به لیتیوم (صفت)
lithic

تخصصی

[زمین شناسی] سنگی

انگلیسی به انگلیسی

• stony, pertaining to stone; of stony formations in the body (pathology); (chemistry) pertaining to or containing lithium (metallic chemical element)

پیشنهاد کاربران

بپرس