1. literary criticism
نقد ادبی،سخن سنجی
2. literary garbage
آثار ادبی بی ارزش
3. literary giants beside whom we appear petty
غول های ادبی که در کنار آنان ما فسقلی به نظر می رسیم
4. literary matters are outside his province
مطالب ادبی از قلمرو (دانش) او بیرون است.
5. literary publications
نشریات ادبی
6. literary taste
سلیقه ی ادبی
7. literary texts
متون ادبی
8. literary trash
مهملات ادبی
9. literary varnish
جلای ادبی
10. literary works of merit
آثار ادبی ارزشمند
11. a literary agent
دلال ادبی،رابط میان نویسنده و ناشر
12. a literary confection
اثر ادبی سرهم بندی شده
13. a literary coterie
محفل ادبی
14. a literary critic
منتقد ادبی
15. a literary discussion
یک بحث ادبی
16. a literary history
تاریخ ادبی
17. a literary institution
بنیاد ادبی
18. a literary magazine
مجله ی ادبی
19. a literary society
انجمن ادبی
20. his literary experiments led to the writing of a great novel
تجارب ادبی او منجر به نوشتن رمان بزرگی شد.
21. his literary output was small
بازده ادبی او ناچیز بود.
22. a great literary figure
یک شخصیت بزرگ ادبی
23. a great literary work
یک اثر ادبی بزرگ
24. a long literary tradition
یک سنت ادبی دیر پای
25. a mannered literary style
سبک ادبی پر تصنع
26. a marvellous literary piece
یک اثر ادبی شگفت انگیز
27. a valuable literary text
یک متن ادبی پرارزش
28. an undeniable literary classic
یک کلاسیک ادبی بی نظیر
29. he turned literary prostitute and wrote poems in praise of tyrants
او یک خودفروش ادبی شد و شعر در مدح ستمگران نوشت.
30. a gathering of literary eminences
گردهمایی برجستگان عالم ادبیات
31. a history of literary criticism in america
تاریخ نقد ادبی در امریکا
32. why does one literary work endure while others do not?
چرا یک اثر ادبی پایدار می ماند و آثار دیگر نمی ماند؟
33. a curiosity of the literary world
بدیعه ای از عالم ادبیات
34. an extensive list of literary books
فهرست جامعی از کتاب های ادبی
35. her style is too literary
سبک او بیش از حد ادبی و کتابی است.
36. shahnameh is a monumental literary work
شاهنامه یک اثر جاویدان ادبی است.
37. the new order in literary criticism
روش نوین در نقد ادبی
38. the period of iran's literary and artistic efflorescence
دوران شکوفایی ادبی و هنری ایران
39. according to the canons of literary criticism
طبق اصول نقد ادبی
40. gradually new york became the literary and artistic hub of america
کم کم نیویورک کانون ادبی و هنری امریکا شد.
41. he soon found his own literary niche
به زودی به مقام ادبی شایسته ای دست یافت.
42. she submitted herself to french literary trends
او خودش را در معرض گرایش های ادبی فرانسوی قرار داد.
43. this year's submissions for the literary prize
آثار ارسالی امسال برای (شرکت در) جایزه ی ادبی
44. sa'di's poetry is a mine of literary pearls and gems
شعر سعدی کانی از در و گوهر ادبی است.
45. that young man moves mostly in literary circles
آن مرد جوان بیشتر در محافل ادبی رفت و آمد دارد.
46. drama and short stories are two different literary genres
نمایشنامه و داستان کوتاه دوگونه ی ادبی متفاوت هستند.
47. she spent several years in the preparation of this literary masterpiece
چندین سال را صرف تدوین این شاهکار ادبی کرد.
48. each english b. a. should take a capstone course on methods of advanced literary research
هر لیسانس انگلیسی باید یک درس اصلی در روش تحقیق ادبی بگیرد.
49. the ephemeral glory of a contest winner as compared with the eternal glory of scientific and literary greats
افتخار کوته زی برنده ی یک مسابقه در برابر افتخار ابدی بزرگان علم و ادب