liter

/ˈliːtər//ˈliːtə/

معنی: لیتر
معانی دیگر: (سنجه ی آبگونه ها) لیتر (حجم یک کیلو آب مقطر در حرارت 4 درجه سانتی گراد)

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: the basic unit of capacity of the metric system, equal to one cubic decimeter or 1.056 liquid quarts or 0.908 dry quart. (abbr.: l)

جمله های نمونه

1. this bottle holds half a liter
این بطری نیم لیتر می گیرد.

2. The bottle can hold a liter of beer.
[ترجمه گوگل]بطری می تواند یک لیتر آبجو را در خود جای دهد
[ترجمه ترگمان]بطری می تواند یک لیتر آبجو نگه دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The bottle holds a liter of beer.
[ترجمه گوگل]بطری یک لیتر آبجو را در خود جای می دهد
[ترجمه ترگمان]بطری یک لیتر آبجو دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. They had a single liter of vodka left, a treasured object from the way they fondled it.
[ترجمه گوگل]یک لیتر ودکا برایشان باقی مانده بود، شیء ارزشمندی که از روشی که آن را نوازش می کردند
[ترجمه ترگمان]یک لیتر ودکا و یک شی گران بها از طرز نوازش آن بو جود آمده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. This bottle holds one liter.
[ترجمه گوگل]این بطری گنجایش یک لیتر را دارد
[ترجمه ترگمان]این بطری یک لیتر جا دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The result is that the liter pop bottle you tossed out six months ago may be on your back today.
[ترجمه گوگل]نتیجه این است که بطری لیتری پاپ که شش ماه پیش بیرون انداختید ممکن است امروز روی پشت شما باشد
[ترجمه ترگمان]نتیجه این است که یک بطری liter که شش ماه پیش به بیرون پرتاب می کنید ممکن است امروز به پشت شما برسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. On opening the pericardium half a liter Blood was evacuated and a Bimanual cardiac massage commenced.
[ترجمه گوگل]با باز كردن پريكارد، نيم ليتر خون تخليه و ماساژ قلبي Bimanual شروع شد
[ترجمه ترگمان]در باز کردن نیم لیتر خون یک لیتر جا خالی و یک ماساژ قلبی شکسته شروع شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. It will have a 4 - liter inline four - cylinder engine.
[ترجمه گوگل]این خودرو دارای یک موتور چهار سیلندر خطی 4 لیتری خواهد بود
[ترجمه ترگمان]این موتور یک موتور چهار لیتری چهار لیتری خواهد داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Mixing with liter polypropylene fiber and glass fiber, the behavior of cracks-resisting of is marked improved, and the cracks are controlled and smeller .
[ترجمه گوگل]با اختلاط با الیاف پلی‌پروپیلن لیتری و الیاف شیشه، رفتار مقاوم در برابر ترک‌ها بهبود یافته و ترک‌ها کنترل شده و بو می‌شوند
[ترجمه ترگمان]مخلوط کردن با فیبر پلی پروپیلن و فیبر شیشه ای، رفتار ترک های مقاوم در برابر ترک ها بهبود یافته و ترک ها کنترل شده و smeller هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. A liter of gas have less mass than a liter of water.
[ترجمه گوگل]جرم یک لیتر گاز کمتر از یک لیتر آب است
[ترجمه ترگمان]
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. They put zooplankton and phytoplankton into 4 - liter tubs and let them sit for 8 days.
[ترجمه گوگل]آنها زئوپلانکتون و فیتوپلانکتون را در وان های 4 لیتری قرار می دهند و به مدت 8 روز می گذارند
[ترجمه ترگمان]آن ها zooplankton و phytoplankton را به ۴ لیتری قرار داده و به آن ها اجازه می دهند ۸ روز بنشینند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. ATS liter was measured by indirect immunofluorescence method.
[ترجمه گوگل]لیتر ATS با روش ایمونوفلورسانس غیر مستقیم اندازه گیری شد
[ترجمه ترگمان]لیتر ATS بوسیله روش غیرمستقیم indirect اندازه گیری شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. It now charges around $1 per liter of gasoline -- more than the 85 cents per liter U. S. drivers pay. The government has indicated it has no plans to change tack on fuel prices.
[ترجمه گوگل]اکنون هر لیتر بنزین حدود 1 دلار است - بیش از 85 سنت در هر لیتر که رانندگان آمریکایی می پردازند دولت اعلام کرده است که برنامه ای برای تغییر رویه قیمت سوخت ندارد
[ترجمه ترگمان]هم اکنون حدود ۱ دلار برای هر لیتر بنزین است - - بیش از ۸۵ سنت در هر لیتر بنزین اس رانندگان پول می دهند دولت اعلام کرده است که هیچ برنامه ای برای تغییر رویه در قیمت سوخت وجود ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The Aqua AquaStar device is a one - liter butter bottle with an ultra violet ultraviolet lamp inside.
[ترجمه گوگل]دستگاه Aqua AquaStar یک بطری کره یک لیتری با لامپ فرابنفش فرابنفش داخل آن می باشد
[ترجمه ترگمان]دستگاه دستگاه تنفس غواصی، یک بطری کره یک لیتری با یک لامپ بنفش فرابنفش در داخل آن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress every day!
[ترجمه گوگل]ای کاش می توانید از فرهنگ لغت جملات آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

لیتر (اسم)
liter, litre

تخصصی

[کامپیوتر] لیتر .
[ریاضیات] لیتر، واحد حجم

انگلیسی به انگلیسی

• metric unit of capacity

پیشنهاد کاربران

بپرس