گل از گلش شکفت
در طول شب، آسمان شهر نیویورک در سایه ای آبی فراطبیعی روشن شد
گذشته light up
. E. g
. . .
Goodbye Olivia Newton - John, you ⭐lit up my life
. . .
اینجا به معنی روشن شدنه.
یعنی وقتی تاریکی روشن شد، اونا ( اردک و خروس ) دیدند که کاملاتوسط پری های دریایی محاصره شده اند.
سیگار روشن کردن
his eyes lit up . چشماش برق زد ( یا درخشید ) .
جرقه زدن
روشن شدن
من برای او سیگاری آتش زدم
درخشیدن
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١١)