listen in

/ˈlɪsn̩ɪn//ˈlɪsn̩ɪn/

معنی: استراق سمع کردن
معانی دیگر: 1- (به حرف دیگران) دزدکی گوش کردن، استراق سمع کردن 2- (رادیو و تلویزیون و غیره) گوش دادن، استراق سمع کردن بوسیله تلفن وغیره

بررسی کلمه

عبارت ( phrase )
• : تعریف: to hear a communication not necessarily intended for one's hearing; overhear.
مترادف: eavesdrop
مشابه: wiretap

جمله های نمونه

1. People used to listen in regularly before the days of television.
[ترجمه گوگل]مردم قبل از روزهای تلویزیون به طور مرتب به آن گوش می دادند
[ترجمه ترگمان]مردم قبل از روز تلویزیون به طور منظم گوش می دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. He assigned federal agents to listen in on Martin Luther King's phone calls.
[ترجمه گوگل]او مأموران فدرال را مأمور کرد تا به تماس های تلفنی مارتین لوتر کینگ گوش دهند
[ترجمه ترگمان]او به نمایندگان فدرال دستور داد تا به تماس های تلفنی مارتین لوتر کینگ گوش دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. I often listen in to music programmes.
[ترجمه گوگل]من اغلب به برنامه های موسیقی گوش می دهم
[ترجمه ترگمان]من اغلب به برنامه های موسیقی گوش می دهم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. I must remember to listen in to the news.
[ترجمه گوگل]باید به یاد داشته باشم که به اخبار گوش کنم
[ترجمه ترگمان]باید به خاطر داشته باشم که به اخبار گوش بدهم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. It's rude to listen in on other people's telephone calls.
[ترجمه گوگل]گوش دادن به تماس های تلفنی دیگران بی ادبانه است
[ترجمه ترگمان]خیلی گستاخانه است که به تماس های تلفنی دیگران گوش بدهم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. I listen in to their conversations and store it all up to tell you later.
[ترجمه گوگل]من به مکالمات آنها گوش می دهم و همه را ذخیره می کنم تا بعداً به شما بگویم
[ترجمه ترگمان]به گفتگوی آن ها گوش می دهم و بعدا همه چیز را برای شما نقل می کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. If you listen in tonight, you'll hear my brother talking about his new play.
[ترجمه گوگل]اگر امشب گوش کنید، صحبت های برادرم درباره نمایشنامه جدیدش را خواهید شنید
[ترجمه ترگمان]اگر امشب به حرفم گوش کنید، صدای برادرم را می شنوید که در مورد نمایش جدیدش حرف می زند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. You shouldn't listen in on other people's conversations.
[ترجمه گوگل]شما نباید به مکالمات دیگران گوش دهید
[ترجمه ترگمان]تو نباید به صحبت های دیگران گوش بدی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. We could only listen in mono.
[ترجمه گوگل]ما فقط می توانستیم به صورت مونو گوش کنیم
[ترجمه ترگمان]ما فقط می تونیم به mono گوش بدیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. You listen in vain for any recognition of the enormous harm tobacco does.
[ترجمه گوگل]شما بیهوده گوش می دهید برای هر گونه تشخیص آسیب عظیم تنباکو
[ترجمه ترگمان]شما به عبث گوش می دهید که هر شناخت عظیم تنباکو چه کار می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. We tried to listen in on their conversation, but they were talking too quietly.
[ترجمه گوگل]سعی کردیم به مکالمه آنها گوش دهیم، اما آنها خیلی آرام صحبت می کردند
[ترجمه ترگمان]سعی کردیم به مکالمه آن ها گوش دهیم، اما آن ها خیلی آرام صحبت می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. We organise to meet later and listen in to Radio
[ترجمه گوگل]ما سازماندهی می کنیم تا بعداً ملاقات کنیم و به رادیو گوش دهیم
[ترجمه ترگمان]سازماندهی می کنیم و به رادیو گوش می دهیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. He would listen in, showing more powers of concentration than he ever did at work.
[ترجمه گوگل]او به صحبت‌هایش گوش می‌داد و بیش از همیشه در محل کار قدرت تمرکز نشان می‌داد
[ترجمه ترگمان]او به حرف او گوش می داد و قدرت تمرکز بیشتری نسبت به کاری که در کار بود نشان می داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. I ask the House to listen in reasonable silence for the next two minutes.
[ترجمه گوگل]من از مجلس می خواهم تا دو دقیقه آینده در سکوت معقول گوش دهد
[ترجمه ترگمان]از هاوس خواهش می کنم تا دو دقیقه دیگر به سکوت گوش بدهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

استراق سمع کردن (فعل)
eavesdrop, overhear, listen in

انگلیسی به انگلیسی

• eavesdrop, listen to someone else's conversation

پیشنهاد کاربران

بپرس