1. she affected a lisp
او وانمود کرد زبانش شل است.
2. he has a bad lisp
خیلی نوک زبانی حرف می زند.
3. We should help those students who lisp.
[ترجمه گوگل]ما باید به دانش آموزانی کمک کنیم که لحن می گویند
[ترجمه ترگمان]ما باید به آن دسته از دانش آموزانی که زبان به لب دارند کمک کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. She speaks with a slight lisp.
[ترجمه گوگل]با لحن خفیفی صحبت می کند
[ترجمه ترگمان]با صدای خفیفی شروع به حرف زدن می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. He has a slight lisp.
6. LISP is the standard research tool of artificial intelligence scientists in the United States.
[ترجمه گوگل]LISP ابزار تحقیقاتی استاندارد دانشمندان هوش مصنوعی در ایالات متحده است
[ترجمه ترگمان]LISP ابزار تحقیقاتی استاندارد دانشمندان هوش مصنوعی در ایالات متحده آمریکاست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. She spoke with a slight lisp.
8. Its note had none of the lisp of a flute but was bell-like in its clarity.
[ترجمه گوگل]نت آن هیچ صدای فلوت نداشت، اما در وضوح آن زنگ مانند بود
[ترجمه ترگمان]این نت هیچ یک از نوک زبانی که نوک زبانش بود، چیزی شبیه فلوت به گوش نمی رسید، اما به وضوح در آن طنین می انداخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Henry's lisp is so endearing.
[ترجمه گوگل]لب های هنری خیلی دوست داشتنی است
[ترجمه ترگمان]زبان lisp خیلی دوست داشتنی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The man with the lisp joined him.
11. He spoke with a slight lisp and greeted Louis with respect but without subservience.
[ترجمه گوگل]با لحن ملایمی صحبت کرد و با احترام اما بدون تسلیم به لویی سلام کرد
[ترجمه ترگمان]با اندکی لکنت زبان صحبت کرد و با احترام، اما بدون تملق، به لویی سلام کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. He had a slight lisp that used to be more pronounced.
[ترجمه گوگل]او یک لب خفیف داشت که قبلاً برجسته تر بود
[ترجمه ترگمان]کلماتی را که قبلا ادا کرده بود به زبان آورده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. If you call cons on nil, Lisp treats nil as an empty list and builds a list of one element.
[ترجمه گوگل]اگر منفی ها را روی nil فراخوانی کنید، Lisp nil را به عنوان یک لیست خالی در نظر می گیرد و لیستی از یک عنصر ایجاد می کند
[ترجمه ترگمان]اگر شما cons را صفر خطاب کنید، لیسپ به عنوان یک لیست خالی با صفر رفتار می کند و فهرستی از یک آلمان را می سازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. In the limit case, by writing a Lisp interpreter in the less powerful language.
[ترجمه گوگل]در حالت محدود، با نوشتن یک مفسر Lisp به زبان کمتر قدرتمند
[ترجمه ترگمان]در حالت حدی، با نوشتن یک مترجم لیسپ در زبان less کم تر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. The first functional language was LISP written by John McCarthy 1 in the late 1950 s.
[ترجمه گوگل]اولین زبان کاربردی LISP بود که توسط جان مک کارتی 1 در اواخر دهه 1950 نوشته شد
[ترجمه ترگمان]اولین زبان تابعی توسط جان مک کارتی ۱ در اواخر دهه ۱۹۵۰ نوشته شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید