lira

/ˈlɪrə//ˈlɪərə/

معنی: لیره ترک، لیره عثمانی، لیره سابق اتریش
معانی دیگر: (واحد پول ترکیه و ایتالیا) لیره، لیرا

بررسی کلمه

اسم ( noun )
حالات: liras, lire
(1) تعریف: the chief monetary unit of San Marino and Vatican City, equaling one hundred centesimi.

(2) تعریف: the former chief monetary unit of Italy, equaling one hundred centesimi.

(3) تعریف: the chief monetary unit of Turkey, equaling one hundred kurus.

(4) تعریف: the chief monetary unit of Malta, equaling one hundred cents.

جمله های نمونه

1. The lira was at 109 35 per deutsche mark, little changed from 109 0
[ترجمه گوگل]لیر در هر مارک آلمان 109 35 بود که نسبت به 109 0 تغییر کمی داشت
[ترجمه ترگمان]این لیره به میزان ۱۰۹ و ۳۵ ثانیه بود و از ۱۰۹ امتیاز کمی تغییر کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The devaluation of the lira did help restore some sense of stability to other parts of the financial system.
[ترجمه گوگل]کاهش ارزش لیر به بازگرداندن حس ثبات به سایر بخش‌های سیستم مالی کمک کرد
[ترجمه ترگمان]کاهش لیره به احیای برخی از احساس ثبات به دیگر بخش های سیستم مالی کمک کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The centrepiece was a gradual revaluation of the lira against the dollar-a strategy which now lies in ruins.
[ترجمه گوگل]نقطه مرکزی ارزش گذاری تدریجی لیر در برابر دلار بود - استراتژی که اکنون ویران شده است
[ترجمه ترگمان]مرکز این مرکز یک revaluation تدریجی از لیره در برابر دلار بود - استراتژی که اکنون ویران شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Many Neapolitans earn their first lira selling contraband cigarettes in the city's mazeof alleys.
[ترجمه گوگل]بسیاری از ناپلی ها اولین لیر خود را از فروش سیگارهای قاچاق در کوچه های هزارتوی شهر به دست می آورند
[ترجمه ترگمان]بسیاری از Neapolitans اولین lira خود را در خیابان های mazeof شهر به فروش رساندند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Arc of visibility lira long - line fuzzy white luminous spot. What also is?
[ترجمه گوگل]قوس دید لیر - خط روشن نقطه سفید فازی طولانی همچنین چیست؟
[ترجمه ترگمان]Arc of lira lira، نقطه درخشان و سفید رنگ چه خبر است؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The Maltese lira is the currency of Malta.
[ترجمه گوگل]لیر مالت واحد پول مالت است
[ترجمه ترگمان]لیره مالت پول مالت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The Kenyan shilling and Turkish lira would remain under pressure on worries about horticulture and tourism.
[ترجمه گوگل]شیلینگ کنیا و لیر ترکیه به دلیل نگرانی در مورد باغداری و گردشگری تحت فشار باقی خواهند ماند
[ترجمه ترگمان]شیلینگ کنیا و لیره ترکیه تحت فشار نگرانی های مربوط به باغبانی و گردشگری باقی خواهند ماند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Large flea market - namely fragrant space lira.
[ترجمه گوگل]بازار کک بزرگ - یعنی لیر فضایی معطر
[ترجمه ترگمان]بازار کهنه فروشان - یعنی فضایی خوشبو
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The Turkish lira is likely to remain weak, but we recommend using pullbacks to sell as it remains oversold versus a basket of similar currencies.
[ترجمه گوگل]لیر ترکیه احتمالا ضعیف باقی می‌ماند، اما توصیه می‌کنیم از پول‌بک‌ها برای فروش استفاده کنید، زیرا در مقابل سبدی از ارزهای مشابه، بیش از حد فروش باقی مانده است
[ترجمه ترگمان]لیره ترکیه به احتمال زیاد ضعیف باقی می ماند، اما توصیه می کنیم که از pullbacks برای فروش به عنوان it در مقابل سبدی از ارزه ای مشابه استفاده کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. I paid 1 Lira and joined the queue.
[ترجمه گوگل]1 لیر دادم و وارد صف شدم
[ترجمه ترگمان]I ۱ paid دادم و به صف رفتم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The franc had been under no pressure compared with the lira and the pound.
[ترجمه گوگل]فرانک در مقایسه با لیر و پوند تحت فشار نبوده است
[ترجمه ترگمان]فرانک در مقایسه با لیره و لیره، تحت فشار نبود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. On Wednesday the authorities gave up the struggle against financial market panic and allowed the lira to find its own level.
[ترجمه گوگل]روز چهارشنبه مقامات از مبارزه علیه هراس بازار مالی دست کشیدند و اجازه دادند لیر سطح خود را پیدا کند
[ترجمه ترگمان]روز چهارشنبه مقامات مبارزه با ترس از بازار مالی را رها کردند و به لیره اجازه دادند تا سطح خود را پیدا کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. I shall invite them to join us in putting the pound, franc and lira into a new currency bloc.
[ترجمه گوگل]من از آنها دعوت خواهم کرد تا در قرار دادن پوند، فرانک و لیر در یک بلوک جدید ارزی به ما بپیوندند
[ترجمه ترگمان]من از آن ها دعوت خواهم کرد تا با قرار دادن پوند، فرانک و لیره به یک بلوک ارز جدید به ما ملحق شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. She gives a much better exchange rate and gets forty percent more lira for every pound, deutschmark or dollar she takes.
[ترجمه گوگل]او نرخ ارز بسیار بهتری می دهد و به ازای هر پوند، مارک آلمان یا دلاری که می گیرد، چهل درصد لیر بیشتر می گیرد
[ترجمه ترگمان]او نرخ ارز بسیار بهتری می دهد و به ازای هر پوند، deutschmark یا دلاری که می گیرد، چهل درصد بیشتر می رسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Let's continue our business transactions based on yuan and Turkish lira, " he said. "
[ترجمه گوگل]بیایید معاملات تجاری خود را بر اساس یوان و لیر ترکیه ادامه دهیم
[ترجمه ترگمان]او گفت: \" اجازه دهید تراکنش تجاری خود را براساس یوان و لیره ترکیه ادامه دهیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

لیره ترک (اسم)
lira

لیره عثمانی (اسم)
lira

لیره سابق اتریش (اسم)
lira

انگلیسی به انگلیسی

• former coin and monetary unit of italy; coin and monetary unit of turkey
a lira is the unit of money that is used in italy.
a lira is also the unit of money that is used in turkey and in syria.

پیشنهاد کاربران

بپرس