liquorice

/ˈlɪkərɪs//ˈlɪkərɪs/

معنی: شیرین بیان، سوس، میجو
معانی دیگر: (انگلیس) رجوع شود به: licorice

جمله های نمونه

1. The days of liquorice were over.
[ترجمه گوگل]روزهای شیرین بیان تمام شد
[ترجمه ترگمان] روزه ای خوشی تموم شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Even the passing policeman was giving out liquorice sweets from a big bag in his pocket.
[ترجمه جابر] حتی پلیس در حال گذر هم از کیسه بزرگی که در جیبش داشت شیرینی شیرین بیان بین مردم پخش می کرد.
|
[ترجمه گوگل]حتی پلیس رهگذر هم از کیسه بزرگی که در جیبش بود، شیرینی شیرین بیان می داد
[ترجمه ترگمان]حتی پلیس در حال گذر از کیسه بزرگی که در جیب داشت، آب نبات را از جیبش بیرون می داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. I admire, irritated, his black shoes with their liquorice laces, his watch, the white collar of his rank.
[ترجمه گوگل]کفش‌های مشکی‌اش با توری‌های شیرین‌بیانی‌اش، ساعتش، یقه سفید درجه‌اش را تحسین می‌کنم
[ترجمه ترگمان]،، کفش های سیاهش را با کفش های liquorice، ساعتش، ساعت مچی و یقه سفیدش را تحسین می کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Jed ate Liquorice Whirls, and virtually nothing else.
[ترجمه گوگل]جد ویرلز شیرین بیان را خورد و تقریباً هیچ چیز دیگری
[ترجمه ترگمان]جد \"Liquorice whirls\" رو خورد و در واقع هیچ چیز دیگه ای نبود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The box of liquorice torpedoes leaves the hand of the girl next to me.
[ترجمه گوگل]جعبه اژدر شیرین بیان از دست دختر کنارم رها می شود
[ترجمه ترگمان]جعبه of، دست دختری که کنار من است را ترک می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Kinnear's eyes were as black as liquorice.
[ترجمه گوگل]چشمان کینیار مثل شیرین بیان سیاه بود
[ترجمه ترگمان]چشمه ای Kinnear به سیاهی شیرین بیان بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Ingredients: Liquorice, cat's-foot, hamamelis, hyaluronic acid, astringent, foremilk nutrient activating factors.
[ترجمه گوگل]ترکیبات: شیرین بیان، پای گربه، هماملیس، اسید هیالورونیک، قابض، عوامل فعال کننده مواد مغذی شیر جلو
[ترجمه ترگمان]مواد لازم: Liquorice، پای گربه، hamamelis، hyaluronic، astringent، عوامل فعال کننده مواد غذایی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. In Scandinavia they like salty liquorice, which is made with salmiac ammonium chloride.
[ترجمه گوگل]در اسکاندیناوی شیرین بیان شور را دوست دارند که با کلرید آمونیوم سالمیاک تهیه می شود
[ترجمه ترگمان]در اسکاندیناوی، آن ها liquorice شور را دوست دارند که با آمونیوم کلرید ایجاد می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Ingredients: pure olive essential oil, gingko extract, liquorice essence, honeysuckle, chamomile etc.
[ترجمه گوگل]ترکیبات: اسانس زیتون خالص، عصاره جینکو، اسانس شیرین بیان، پیچ امین الدوله، بابونه و غیره
[ترجمه ترگمان]مواد لازم: روغن زیتون خالص، عصاره gingko، عصاره liquorice، پیچ امین الدوله، بابونه، و غیره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Main Ingredients: hamamelis, cypress, chamomile, liquorice, aloe, acne removing active agent etc.
[ترجمه گوگل]ترکیبات اصلی: هاماملیس، سرو، بابونه، شیرین بیان، آلوئه، ماده فعال رفع آکنه و غیره
[ترجمه ترگمان]مواد لازم: hamamelis، سرو، بابونه، بابونه، liquorice، آلوئه ورا، حذف آکنه، عامل فعال و غیره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Initially dense and fleshy, the liquorice, loganberry and dark currant flavours roll across the palate.
[ترجمه گوگل]طعم های شیرین بیان، لوگانبری و توت تیره در ابتدا متراکم و گوشتی هستند
[ترجمه ترگمان]در ابتدا dense، گوشت آلود، the و flavours dark روی ذائقه به حرکت در آمدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The cochinchina momordicae seed, rhubarb, liquorice root all contain anti - cancer activity components.
[ترجمه گوگل]دانه کوچینچینا، ریواس، ریشه شیرین بیان همه حاوی اجزای فعالیت ضد سرطانی هستند
[ترجمه ترگمان]دانه کولا cochinchina، ریواس، و ریشه همه حاوی اجزای فعالیت ضد سرطان هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Less threatening contents named by Mr Milburn included sucrose, cocoa, butter, liquorice root and citric acid.
[ترجمه گوگل]محتویات کمتر تهدید کننده ای که توسط آقای میلبرن نامگذاری شد شامل ساکارز، کاکائو، کره، ریشه شیرین بیان و اسید سیتریک بود
[ترجمه ترگمان]محتوای تهدید شده توسط آقای Milburn شامل sucrose، کاکائو، کره، liquorice ریشه و اسید سیتریک است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. We lay among the damp dunes and ate peppermint rock and red liquorice.
[ترجمه گوگل]در میان تپه های نمناک دراز کشیدیم و سنگ نعناع و شیرین بیان قرمز خوردیم
[ترجمه ترگمان]در میان تپه های شنی دراز کشیده بودیم و صخره سوزنی نعناع و شیرین بیان می خوردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Next to me a girl eating a box of liquorice torpedoes.
[ترجمه گوگل]کنار من دختری در حال خوردن یک جعبه اژدر شیرین بیان
[ترجمه ترگمان]کنار من، یه دختر داره یه جعبه of رو می خوره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

شیرین بیان (اسم)
licorice, liquorice

سوس (اسم)
sauce, licorice, liquorice

میجو (اسم)
liquorice

انگلیسی به انگلیسی

• leguminous plant; root of the liquorice plant (used in medicine, liquors and candy); candy flavored with liquorice (also licorice)
liquorice is a firm black substance with a strong taste used for making sweets.

پیشنهاد کاربران

شیرین بیان Liquorice - Licorice
نام علمی Glycyrrhiza globra
میجو صحیح نیست ، میهو صحیح استدکه ریشه ی گیاه شیرین بیان است

بپرس