liquor

/ˈlɪkər//ˈlɪkə/

معنی: نوشابه، مشروب، مشروب الکلی، مشروب خوردن یاخوراندن، با روغن پوشاندن، مایع زدن، مشروب زدن به، چرب کردن
معانی دیگر: شهد، عصاره، افشره، نوشابه ی الکلی (به ویژه اگر از راه تقطیر درست شده باشد نه تخمیر مثلا ویسکی)، لیکور، (عامیانه - معمولا با: up) مشروب خوردن یا خوراندن، لیکور نوشیدن، مست کردن، (دارو سازی) دارویی که درآب حل شده (در برابر: دارویی که در الکل حل شده است tinctur)، داروی آب وار، آب دارو

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a distilled alcoholic beverage.
مترادف: alcohol, aqua vitae, eau de vie, spirits
مشابه: aquavit, booze, drink, firewater, grog, intoxicant, libation, moonshine, potation, sauce, spirit

(2) تعریف: a liquid, esp. that made in cooking; broth.
مترادف: bouillon, broth, consomm�, stock
مشابه: concentrate, drippings, essence, extract, gravy, juice, syrup

(3) تعریف: a chemical liquid produced or used in some industrial processes; solution.
مترادف: solution
مشابه: chemical, liquid

جمله های نمونه

1. liquor cabinet
(درخانه) گنجه ی نوشابه های الکلی و مخلفات آنها

2. liquor store
نوشابه فروشی

3. a liquor that distils easily
مشروبی که به آسانی تقطیر (چکانیده) می شود

4. hard liquor
مشروب قوی

5. meat liquor
عصاره ی گوشت

6. It is an offence to sell intoxicating liquor to anyone under the age of 1
[ترجمه گوگل]فروش مشروب مست کننده به افراد زیر 1 سال جرم است
[ترجمه ترگمان]فروش مشروبات intoxicating به هر کس زیر ۱ سال، یک جرم محسوب می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. She drinks wine and beer but no liquor.
[ترجمه گوگل]او شراب و آبجو می نوشد اما مشروب نمی خورد
[ترجمه ترگمان] اون شراب و آبجو میخوره، اما مشروب نداره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Men in liquor must be handled differently.
[ترجمه گوگل]مردان در مشروب باید متفاوت رفتار شود
[ترجمه ترگمان]مردان در مشروبات باید متفاوت عمل کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. There's a liquor store across the street.
[ترجمه گوگل]آن طرف خیابان یک مشروب فروشی وجود دارد
[ترجمه ترگمان]یه مغازه لیکور فروشی اونور خیابون هست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Drinking too much alcoholic liquor often depraves a person's character.
[ترجمه گوگل]نوشیدن بیش از حد مشروبات الکلی اغلب شخصیت افراد را تخریب می کند
[ترجمه ترگمان]نوشیدن الکل بیش از حد الکل در شخصیت یک شخص است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. He keeps away from liquor and tobacco.
[ترجمه گوگل]او از مشروب و تنباکو دوری می کند
[ترجمه ترگمان]او از مشروب و تنباکو دوری می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. His tan was pinked by a liquor flush.
[ترجمه گوگل]برنزه‌اش در اثر فلاش الکل صورتی شده بود
[ترجمه ترگمان]پوست آفتاب سوخته او از سرخی شرابی رنگ شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Patterson went straight to the liquor cabinet and extracted a bottle of Scotch.
[ترجمه گوگل]پترسون مستقیماً به سمت کابینت مشروب رفت و یک بطری اسکاچ بیرون آورد
[ترجمه ترگمان]پترسون به طرف کابینت liquor رفت و یک بطری اسکاچ بیرون کشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The restaurant finally obtained a liquor licence.
[ترجمه گوگل]رستوران بالاخره مجوز مشروب گرفت
[ترجمه ترگمان] رستوران بالاخره مجوز مشروب گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The liquor was sold legally and trucked out of the state.
[ترجمه گوگل]مشروب به صورت قانونی فروخته شد و به خارج از ایالت منتقل شد
[ترجمه ترگمان]الکل به صورت قانونی فروخته شد و از ایالت خارج شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

16. Mr Adams can't hold his liquor as he used to, so tell them not to keep filling his glass.
[ترجمه گوگل]آقای آدامز نمی تواند مشروب خود را مانند گذشته نگه دارد، بنابراین به آنها بگویید که لیوان او را پر نکنند
[ترجمه ترگمان]آقای آدامس نمی تواند liquor را همان طور که قبلا عادت داشت نگه دارد، بنابراین به آن ها بگو که گیلاسش را پر نکنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

17. Two armed men held up a downtown liquor store last night.
[ترجمه گوگل]دو مرد مسلح شب گذشته یک مغازه مشروب فروشی در مرکز شهر را نگه داشتند
[ترجمه ترگمان]دوتا مرد مسلح دیشب یه مغازه لیکور فروشی پایین شهر داشتن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

نوشابه (اسم)
liquor, tipple, beverage, drink, refreshment

مشروب (اسم)
liquor, tipple, beverage, drink, pottle

مشروب الکلی (اسم)
stimulant, booze, liquor

مشروب خوردن یاخوراندن (فعل)
liquor

با روغن پوشاندن (فعل)
liquor

مایع زدن (فعل)
liquor

مشروب زدن به (فعل)
liquor

چرب کردن (فعل)
baste, lubricate, grease, dub, liquor

تخصصی

[نساجی] لیکور - محلول حمام

انگلیسی به انگلیسی

• alcoholic drink made from a fermented or distilled liquid (i.e. brandy, whiskey)
supply with alcoholic drinks (informal); drink an excessive amount of alcohol (informal); steep in liquor; steep in water
liquor is strong alcoholic drink; used in american english.

پیشنهاد کاربران

باده
[فرآوری مواد معدنی] مایعی که در آن کانسنگ در فرآیند لیچینگ خیسانده می شود.
عرق. مشروب. الکل و. . .
پوزه اسب یا سگ
عرق یک محصول مثل کشمش یا کاکائو
محلول ( مهندسی شیمی )
عصاره آبی
عرق میوه
مشروب ( همون عرق خودمون )

بپرس