liquidizer

جمله های نمونه

1. That liquidizer purees dates.
[ترجمه گوگل]که مایع ساز خرما را پوره می کند
[ترجمه ترگمان] این \"liquidizer purees\" - ه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Take them from the pan with a perforated spoon and transfer them to a mortar or the liquidizer goblet.
[ترجمه گوگل]آنها را با قاشق سوراخ دار از ماهیتابه بردارید و به هاون یا لیوان مایع بریزید
[ترجمه ترگمان]آن ها را از ماهی تابه بردارید و یک قاشق سوراخ دار بردارید و آن ها را به یک ملات یا جام liquidizer ببرید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The kitchen is full of electrical appliance, eg. a washing machine, dishwasher, liquidizer, etc.
[ترجمه گوگل]آشپزخانه پر از وسایل برقی است، به عنوان مثال ماشین لباسشویی، ماشین ظرفشویی، مایع ساز و غیره
[ترجمه ترگمان]آشپزخانه پر از وسایل الکتریکی، مانند ماشین لباس شویی، ماشین ظرفشویی، liquidizer و غیره است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. A kitchen full of electrical appliances, eg a washing - machine, dish washer, liquidizer, etc.
[ترجمه گوگل]آشپزخانه پر از وسایل برقی، مانند ماشین لباسشویی، ظرفشویی، مایع ساز و غیره
[ترجمه ترگمان]آشپزخانه پر از وسایل الکتریکی مثل ماشین لباس شویی، واشر ظرف غذا، liquidizer و غیره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. To blend means to puree, or turn to a thick liquid, in a liquidizer.
[ترجمه گوگل]مخلوط کردن به معنای پوره کردن یا تبدیل کردن به مایع غلیظ در مایع ساز است
[ترجمه ترگمان]مخلوط کردن ابزار به پوره کردن، یا تبدیل به مایع غلیظ در یک liquidizer
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• one who liquidizes, one who makes into a liquid; one who stimulates
a liquidizer is an electrical machine that you use to mash food and make it liquid.

پیشنهاد کاربران

بپرس