liquefaction

/ˌlɪkwəˈfækʃn̩//ˌlɪkwɪˈfækʃn̩/

معنی: تبدیل به مایع، گدازش، عامل موجب ترشح، ابگونه سازی
معانی دیگر: آبگونه سازی، آبگونه گری، تبدیل شدن به مایع، آبگونش

بررسی کلمه

اسم ( noun )
مشتقات: liquefactive (adj.)
(1) تعریف: the act of becoming or causing to become liquid.

(2) تعریف: the state of being liquid.

جمله های نمونه

1. Liquefaction of Gases A gas becomes more difficult to liquefy the higher its temperature.
[ترجمه گوگل]مایع شدن گازها هر چه دمای گاز بیشتر شود، مایع شدن آن دشوارتر می شود
[ترجمه ترگمان]تخلیه گازها گاز گازها را سخت تر می کند و باعث می شود دمای آن بیشتر شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. This corresponds to the liquefaction of the gas at this temperature.
[ترجمه گوگل]این مربوط به مایع شدن گاز در این دما است
[ترجمه ترگمان]این به مایع سازی گاز در این دما بستگی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The distinction between liquefaction and incipient failure has been clarified. Furthermore, a preliminary scheme of open-type effective stress dynamic analysis method is proposed.
[ترجمه گوگل]تمایز بین روانگرایی و شکست اولیه روشن شده است علاوه بر این، یک طرح اولیه از روش تحلیل دینامیکی تنش موثر نوع باز پیشنهاد شده است
[ترجمه ترگمان]این تمایز بین روانگرایی و شکست تدریجی روشن شده است علاوه بر این، یک طرح اولیه از روش تحلیل پویای فشار باز از نوع باز پیشنهاد شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Experimental results show the typical characteristics of soil liquefaction: excess static pore-water pressure increases, effective stress decreases, and volumetric strain increment increases.
[ترجمه گوگل]نتایج تجربی ویژگی‌های معمولی روان‌گرایی خاک را نشان می‌دهد: فشار استاتیک منفذی-آب افزایش می‌یابد، تنش مؤثر کاهش می‌یابد، و افزایش کرنش حجمی افزایش می‌یابد
[ترجمه ترگمان]نتایج تجربی ویژگی های معمول مایع سازی خاک را نشان می دهد: فشار زیاد فشار آب - آب افزایش می یابد، فشار موثر کاهش می یابد و افزایش کرنش حجمی افزایش می یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Liquid fuels can be produced using direct coal liquefaction.
[ترجمه گوگل]سوخت های مایع را می توان با استفاده از مایع سازی مستقیم زغال سنگ تولید کرد
[ترجمه ترگمان]سوخت های مایع را می توان با استفاده از مایع سازی زغال سنگ مستقیم تولید کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. It's obtained that the strongest liquefaction lags behind the peak acceleration time.
[ترجمه گوگل]به دست آمده است که قوی ترین روانگرایی از زمان اوج شتاب عقب است
[ترجمه ترگمان]به این نتیجه رسیده است که قوی ترین مایع سازی در زمان اوج سرعت عقب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. No guidelines are available on liquefaction evaluation of silt - clay and silty sand - clay mixtures under cyclic loading.
[ترجمه گوگل]هیچ دستورالعملی در مورد ارزیابی روان‌گرایی مخلوط‌های سیلت - خاک رس و ماسه سیلتی - خاک رس تحت بارگذاری چرخه‌ای موجود نیست
[ترجمه ترگمان]هیچ دستورالعملی برای ارزیابی مایع خاک رس و ماسه - رس و مخلوط ماسه - رس تحت بار گردشی در دسترس نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. In the 2 nd part, the coal combustion, liquefaction and C - chemistry are reported.
[ترجمه گوگل]در بخش دوم، احتراق زغال سنگ، مایع سازی و شیمی C گزارش شده است
[ترجمه ترگمان]در بخش دوم، احتراق زغال سنگ، مایع سازی و C - شیمی گزارش شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Natural gas may be stored by liquefaction, compression, or adsorption.
[ترجمه گوگل]گاز طبیعی ممکن است توسط مایع سازی، فشرده سازی یا جذب ذخیره شود
[ترجمه ترگمان]گاز طبیعی ممکن است به وسیله مایع سازی، فشرده سازی یا جذب ذخیره شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. In the liquefaction process there was reversible reaction between the heavy oil and volatile organic compounds; organic dissolved was mainly transformed into gas in the secondary reaction.
[ترجمه گوگل]در فرآیند مایع سازی واکنش برگشت پذیری بین روغن سنگین و ترکیبات آلی فرار وجود داشت آلی محلول عمدتا به گاز در واکنش ثانویه تبدیل شد
[ترجمه ترگمان]در فرآیند مایع سازی، واکنش برگشت پذیر بین ترکیبات آلی و ناپایدار آلی وجود داشت؛ انحلال آلی عمدتا به گاز در واکنش ثانویه تبدیل شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. It must be cooled to its liquefaction temperature.
[ترجمه گوگل]باید تا دمای مایع شدن خنک شود
[ترجمه ترگمان]باید تا دمای its خنک شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The thermochemistry selective liquefaction of bamboo powder in phenol was carried out under lower temperature and lower acid-catalyzed concentration.
[ترجمه گوگل]مایع سازی انتخابی ترموشیمی پودر بامبو در فنل تحت دمای پایین تر و غلظت کاتالیز شده با اسید کمتر انجام شد
[ترجمه ترگمان]The انتخابی پودر بامبو در فنول زیر دمای کم تر و غلظت اسید acid کم تر انجام شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Liquid fuel produced through coal liquefaction is one of the important alternative energies for oil.
[ترجمه گوگل]سوخت مایع تولید شده از طریق مایع سازی زغال سنگ یکی از انرژی های جایگزین مهم برای نفت است
[ترجمه ترگمان]سوخت مایع تولید شده از طریق مایع سازی زغال سنگ یکی از مهم ترین انرژی های جایگزین برای نفت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. High humidity administers to the liquefaction and diluting of mucilaginous secretion in the bronchia.
[ترجمه گوگل]رطوبت بالا باعث مایع شدن و رقیق شدن ترشح موسیلاژینی در برونش می شود
[ترجمه ترگمان]رطوبت بالا به روانگرایی و diluting ترشح mucilaginous در the می افزاید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Objective To investigate incision fat liquefaction after belly operation of prevention and treatment method.
[ترجمه گوگل]هدف بررسی مایع شدن چربی برش بعد از عمل شکم به روش پیشگیری و درمان
[ترجمه ترگمان]هدف بررسی liquefaction چربی پس از عمل جراحی پیش گیری و درمان
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

تبدیل به مایع (اسم)
liquefaction

گدازش (اسم)
liquefaction

عامل موجب ترشح (اسم)
liquefaction

ابگونه سازی (اسم)
liquefaction

تخصصی

[شیمی] میعان، مایع شدن
[عمران و معماری] روانگرایی - روانگری - مایع شدن - روان شدن - آبگونگی
[زمین شناسی] روانگرایی، آبگونه سازی، گدازش، تبدیل به مایع این فرایند تحت تاثیر لرزش (ناشی از زمین لرزه، انبساط خاک و ...) در خاک هایی با مقاومت پایین، چسبندگی کم و اشباع ایجاد می گردد. در این فرایند سطح تماس ذرات خاک در یک لحظه کمتر شده و خاک رفتار روان از خود نشان می دهد . فرایند تبدیل زغال به سوخت مصنوعی، مشابه تبدیل به نفت خام به فرآورده هایی همچون بنزین .
[بهداشت] آبکی شدن
[خاک شناسی] آبگونه سازی
[آب و خاک] روان گرایی

انگلیسی به انگلیسی

• process of causing to become liquid, transformation into a liquid

پیشنهاد کاربران

میعان
liquefaction ( ژئوفیزیک )
واژه مصوب: روان گرایی
تعریف: تغییر حالت رسوب های سیرشده از آب، از جامد به مایع، براثر تکان های شدید زمین
روانگرایی

بپرس