liquefacient


آبگونه ساز، آبگونه کننده، ابگونگر، گدازنده، مایع کننده، طب عامل موجب ترشح، ترشح کننده، مایع ترشح کننده

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: causing to become liquid.
اسم ( noun )
• : تعریف: anything that causes liquefaction.

جمله های نمونه

1. Salt, impregnant oil, concrete, liquefacient dimethylmethane, liquefacient petroleum gas, and other mineral produce.
[ترجمه گوگل]نمک، روغن اشباع، بتن، دی متیل متان مایع، گاز مایع نفتی و سایر محصولات معدنی
[ترجمه ترگمان]نمک، نفت خام، بتن، سیمان dimethylmethane، liquefacient نفت خام، و دیگر محصولات معدنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Disintegrate of structure of liquefacient place vitreous body, form fill liquid gap.
[ترجمه گوگل]متلاشی شدن ساختار مایع مایع در محل جسم زجاجیه، از پر کردن شکاف مایع
[ترجمه ترگمان]disintegrate ساختار of در بدن، شکاف مایع پر کننده را تشکیل می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The adhesive consists of dispersant, antiseptic, defoamer, crosslinking agent, liquefacient and some otheradditives.
[ترجمه گوگل]این چسب از متفرق کننده، ضد عفونی کننده، کف زدا، عامل اتصال عرضی، مایع و برخی مواد افزودنی دیگر تشکیل شده است
[ترجمه ترگمان]این چسب شامل dispersant، antiseptic، defoamer، agent عرضی، liquefacient و برخی otheradditives است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The text introduces the product CPE Chlorination technics that liquefacient Chlorine enter pressure vessel straightly . This reaction technique is simple. And the reaction is rapidly, safe and steady.
[ترجمه گوگل]این متن محصول CPE را با تکنیک کلر زنی معرفی می کند که کلر مایع مستقیماً وارد مخزن تحت فشار می شود این تکنیک واکنش ساده است و واکنش سریع، ایمن و پایدار است
[ترجمه ترگمان]متن، محصول CPE Chlorination را معرفی می کند که کلرین بر روی مجرای فشار مستقیم مستقیم وارد می شود این روش واکنش ساده است و واکنش به سرعت، ایمن و ثابت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Purpose : To observe the therapeutic effect of squamous blepharitis treated with liquefacient nitrogen cryotherapy.
[ترجمه گوگل]هدف: مشاهده اثر درمانی بلفاریت سنگفرشی درمان شده با کرایوتراپی نیتروژن مایع
[ترجمه ترگمان]هدف: برای مشاهده اثر درمانی of blepharitis با cryotherapy نیتروژن liquefacient درمان شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. This kind comes from new science and technology of Europe, it is will liquefacient colophony emulsion infuse in tailor-made mould, pour film to shape through high temperature.
[ترجمه گوگل]این نوع از علم و فناوری جدید اروپا می آید، امولسیون کلفونی مایع را در قالب سفارشی تزریق می کند، فیلم را به شکل در دمای بالا می ریزد
[ترجمه ترگمان]این نوع از علم و تکنولوژی جدید اروپا ناشی می شود و به صورت امولسیون کننده امولسیون عمل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• liquefies, promotes liquefaction

پیشنهاد کاربران

بپرس