lipophilic


معنی: چربی دوست، چربی گرای، چربی گرا
معانی دیگر: چربی خواه

جمله های نمونه

1. The lipophilic order filler was recommended to be the filler of first choice.
[ترجمه گوگل]فیلر سفارشی چربی دوست به عنوان پرکننده اول توصیه شد
[ترجمه ترگمان]The سفارش lipophilic برای اولین انتخاب مورد توصیه قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Results: The N - tert - of lipophilic phenylalanines in THF system a higher yield than in other solvent systems.
[ترجمه گوگل]يافته ها: نيتروژن فنيل آلانين هاي چرب دوست در سيستم THF نسبت به ساير سيستم هاي حلال بازده بالاتري دارد
[ترجمه ترگمان]نتایج: N - tert - tert - بوتیل phenylalanines در سیستم THF بازده بالاتری نسبت به دیگر سیستم های حلال دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Methods: To comparatively study the lipophilic compounds by GC-MS in pummelo peel.
[ترجمه گوگل]روش بررسی: مطالعه تطبیقی ​​ترکیبات چربی دوست با استفاده از GC-MS در پوسته پوملو انجام شد
[ترجمه ترگمان]روش ها: برای مطالعه نسبتا ترکیبات lipophilic توسط GC - MS در پوست pummelo
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. GC/MS method was developed to compare lipophilic compounds of fruit and peel of Citrus grandis Tomentosa .
[ترجمه گوگل]روش GC/MS برای مقایسه ترکیبات چربی دوست میوه و پوست Citrus grandis Tomentosa توسعه یافته است
[ترجمه ترگمان]روش GC \/ MS برای مقایسه ترکیبات lipophilic میوه و پوست مرکبات، پرورش داده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The extraction of lipophilic compounds in shrimp head by organic solvent was investigated in this paper.
[ترجمه گوگل]استخراج ترکیبات چربی دوست در سر میگو با حلال آلی در این مقاله مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]استخراج ترکیبات lipophilic در سر میگو توسط حلال ارگانیک در این مقاله مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. OBJECTIVE To enhance the transdermal delivery of lipophilic drugs through the local hydrophilic transport regions (LTRs) formed during electroporation by applying surfactant.
[ترجمه گوگل]هدف: افزایش انتقال ترانس درمال داروهای چربی دوست از طریق مناطق حمل و نقل آبدوست موضعی (LTRs) که در طی الکتروپوریشن با استفاده از سورفکتانت تشکیل شده است
[ترجمه ترگمان]OBJECTIVE برای افزایش انتقال مواد مخدر of از طریق مناطق حمل و نقل hydrophilic محلی (LTRs)طی electroporation با استفاده از سورفاکتانت شکل گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The mixed crystals have a lipophilic surface characteristic.
[ترجمه گوگل]کریستال های مخلوط دارای ویژگی سطحی چربی دوست هستند
[ترجمه ترگمان]کریستال های مختلط یک مشخصه سطحی lipophilic دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Conclusions Lauroyl indapamide is a weak acid with lipophilic property.
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری Lauroyl indapamide یک اسید ضعیف با خاصیت چربی دوست است
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری Lauroyl indapamide یک اسید ضعیف با خاصیت lipophilic است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Methods: To comparatively study lipophilic compounds by GC - MS in pummelo peel.
[ترجمه گوگل]روش کار: مطالعه تطبیقی ​​ترکیبات چربی دوست توسط GC - MS در پوسته پوملو انجام شد
[ترجمه ترگمان]روش ها: برای مطالعه نسبتا ترکیبات lipophilic توسط GC - MS در پوست pummelo
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Objective : To establish the process of supercritical CO 2 extraction ( SFE - CO 2 ) of lipophilic fraction from Panax notoginseng.
[ترجمه گوگل]هدف: ایجاد فرآیند استخراج CO 2 فوق بحرانی (SFE - CO 2) بخش چربی دوست از Panax notoginseng
[ترجمه ترگمان]هدف: ایجاد فرآیند استخراج supercritical ۲ CO (۲ CO)۲ CO)بخش lipophilic از Panax notoginseng
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The fulvic acid or humic acid is the body, in which some proper lipophilic group or hydrophilic group has been inducted, of the series of humate surfactants .
[ترجمه گوگل]اسید فولویک یا اسید هیومیک بدنی است که در آن گروه چربی دوست مناسب یا گروه هیدروفیل از سری سورفکتانت های هومات القا شده است
[ترجمه ترگمان]اسید fulvic یا humic اسید بدن است که در آن یک گروه lipophilic مناسب یا گروه hydrophilic از مجموعه humate surfactants تشکیل شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The anti-coalescence of emulsion stabilized exist correlation with the structure of emulsifier, it will be improved with length of the saturated carbon chain of lipophilic group.
[ترجمه گوگل]ضد ادغام امولسیون تثبیت شده با ساختار امولسیفایر همبستگی دارد، با طول زنجیره کربن اشباع گروه چربی دوست بهبود می یابد
[ترجمه ترگمان]The امولسیون کننده امولسیون کننده، همبستگی وجود دارد با ساختار of، با طول زنجیره کربن اشباع شده از گروه lipophilic بهبود می یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. A lab-made clean-up cartridge is used for cleaning up of extracts, which can effectively eliminate the effluence of the interferents on determination and lipophilic compounds on analytical column.
[ترجمه گوگل]یک کارتریج پاک‌کننده آزمایشگاهی برای پاک‌سازی عصاره‌ها استفاده می‌شود که می‌تواند به طور موثری نفوذ عوامل مزاحم در تعیین و ترکیبات چربی دوست در ستون تحلیلی را از بین ببرد
[ترجمه ترگمان]یک کارتریج تمیز درست شده برای تمیز کردن عصاره مورد استفاده قرار می گیرد، که می تواند به طور موثر the را بر روی تعیین و lipophilic ترکیبات بر روی ستون تحلیلی حذف کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. It was found that in Chengdu area the major dermatophyte was Trichophyton rubrum and the major deep fungus was Sporothrix Schenkii, and the lipophilic Pityrosporum related to various skin diseases.
[ترجمه گوگل]مشخص شد که در منطقه چنگدو درماتوفیت اصلی Trichophyton rubrum و قارچ عمیق اصلی Sporothrix Schenkii و Pityrosporum چربی دوست مربوط به بیماری های پوستی مختلف است
[ترجمه ترگمان]مشخص شد که در ناحیه چنگدو، dermatophyte major، Trichophyton rubrum و قارچ بزرگ اصلی، sporothrix Schenkii و the Pityrosporum مربوط به بیماری های پوستی مختلف بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

چربی دوست (صفت)
lipophilic

چربی گرای (صفت)
lipophilic

چربی گرا (صفت)
lipophilic

تخصصی

[نساجی] چربی دوست
[پلیمر] چربی دوست

انگلیسی به انگلیسی

• having an affinity for lipids, tending to combine with lipids, able to dissolve in lipids (chemistry)

پیشنهاد کاربران

[پزشکی] چربی دوست: متمایل به ( جذب کننده ی ) چربی
lipophilic ( شیمی )
واژه مصوب: چربی دوست
تعریف: ویژگی آن دسته از مولکول ها که در حلاّل های چربی گون به سهولت حل می شوند

بپرس