lipoma


معنی: چربی، غده چربی، تومر خوش خیم چربی
معانی دیگر: (پزشکی - غده ی خوش خیم مرکب از بافت چربی) چربامو، غده ی چربی، طب تومر خوش خیم چربی

جمله های نمونه

1. Lesions with fatty components, such as lipoma, dermoid and lipomatous meningioma.
[ترجمه گوگل]ضایعات دارای اجزای چربی مانند لیپوم، درموئید و مننژیوم لیپوماتیک
[ترجمه ترگمان]lesions با مولفه های اسیده ای چرب مثل lipoma، dermoid و lipomatous meningioma
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Did fat person get lipoma how to do?
[ترجمه گوگل]آیا فرد چاق لیپوم گرفت چگونه باید انجام داد؟
[ترجمه ترگمان]یه ادم چاق داره غده چربی رو می گیره؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Result: The forehead lipoma locates between frontalis muscle and periosteum.
[ترجمه گوگل]نتیجه: لیپوم پیشانی بین عضله فرونتالیس و پریوستوم قرار دارد
[ترجمه ترگمان]نتیجه: پیشانی lipoma بین ماهیچه frontalis و periosteum قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Should be lipoma banned what to eat?
[ترجمه گوگل]آیا لیپوما باید ممنوع شود چه بخوریم؟
[ترجمه ترگمان]ممنوع کردن چه چیزی باید ممنوع شود؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. What distinction do adipose cyst and lipoma have?
[ترجمه گوگل]کیست چربی و لیپوم چه تمایزی دارند؟
[ترجمه ترگمان]بافت چربی چه تفاوتی دارد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. A few lipoma went out on my arm, occupied?
[ترجمه گوگل]چند لیپوم روی دستم رفت، اشغال شد؟
[ترجمه ترگمان]چند غده چربی روی بازوی من بود، اشغال؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Lipoma is the second most common benign tumor of the colon after adenomas.
[ترجمه گوگل]لیپوما دومین تومور خوش خیم روده بزرگ بعد از آدنوم است
[ترجمه ترگمان]Lipoma دومین تومور خوش خیم در the بعد از adenomas است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Clinically it may be confused with adenofibroma and lipoma.
[ترجمه گوگل]از نظر بالینی ممکن است با آدنوفیبروما و لیپوما اشتباه گرفته شود
[ترجمه ترگمان]clinically ممکنه با \"adenofibroma\" و \"غده چربی\" قاطی بشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Intraspinal lipomas can be a lipomyelomeningocele, a filum terminale lipoma or an intradural intramedullary lipoma.
[ترجمه گوگل]لیپوم های داخل نخاعی می توانند یک لیپومیلومننگوسل، یک لیپوم انتهایی فیلوم یا یک لیپوم داخل مدولاری داخل دورال باشند
[ترجمه ترگمان]Intraspinal lipomas می تواند a باشد، a terminale lipoma یا an intramedullary lipoma
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. A case is reported of intrarenal lipoma which had undergone nephrectomy erroneously under the mistaken impression of renal cell carcinoma.
[ترجمه گوگل]موردی از لیپوم داخل کلیه گزارش شده است که به اشتباه تحت برداشت اشتباه کارسینوم سلول کلیه، نفرکتومی شده است
[ترجمه ترگمان]یک مورد از intrarenal lipoma گزارش شده است که به اشتباه تحت تاثیر اشتباه of سلول کلیه قرار گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Just had performed an operation lipoma, what does need notice?
[ترجمه گوگل]به تازگی یک عمل لیپوم انجام داده بودم، چه چیزی نیاز به توجه دارد؟
[ترجمه ترگمان]فقط یک عمل جراحی انجام داده بود، چه چیزی نیاز به اعلان داشت؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Results Fatty necrosis and lipoma and had their own sonographic characteristics.
[ترجمه گوگل]يافته ها نکروز چرب و ليپوم داراي ويژگي هاي سونوگرافي خاص خود بود
[ترجمه ترگمان]نتایج نکروز تومور و lipoma رخ داد و ویژگی های sonographic آن ها را داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. How lipoma of ability take out?
[ترجمه گوگل]لیپوم توانایی چگونه خارج می شود؟
[ترجمه ترگمان]چقدر چربی می تونه داشته باشه؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Minister of old Mom head should hypodermic lipoma become an operation? Is there risk?
[ترجمه گوگل]وزیر سر مامان پیر باید لیپومای هیپودرمیک عمل شود؟ آیا خطری وجود دارد؟
[ترجمه ترگمان]وزیر سر مامان پیر باید به غده چربی رد بشه و تبدیل به یه عمل بشه؟ آیا خطری وجود دارد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

چربی (اسم)
fat, lubricity, grease, fatness, oil, creaminess, lipid, lipide, lipoma, myelin

غده چربی (اسم)
lipoma

تومر خوش خیم چربی (اسم)
lipoma

انگلیسی به انگلیسی

• benign fatty tumor (medicine)

پیشنهاد کاربران

✅ لیپوم تومور خوش خیم سلول های چربی. این عارضه ممکن است در ناحیه تنه ، گردن به پشت ، بالای ران یا بازو بروز کند. هر دو جنس و همه سنین از نوجوانان تا سالمندان ممکن است مبتلا شوند.
[پزشکی] لیپوم: تومور سلول های چربی
lipoma ( علوم پایة پزشکی )
واژه مصوب: چربی تود
تعریف: تودة نرم و خوش خیم بافت چربی

بپرس