فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: lionizes, lionizing, lionized
مشتقات: lionization (n.), lionizer (n.)
حالات: lionizes, lionizing, lionized
مشتقات: lionization (n.), lionizer (n.)
• : تعریف: to view or treat (someone) as a celebrity or extraordinary person.
• مترادف: idolize
• متضاد: vilify
• مشابه: adulate, deify, elevate, exalt, glorify, hero-worship, put someone on a pedestal, worship
• مترادف: idolize
• متضاد: vilify
• مشابه: adulate, deify, elevate, exalt, glorify, hero-worship, put someone on a pedestal, worship
- Charles Lindbergh was lionized and called a hero after making his famous flight across the Atlantic.
[ترجمه گوگل] چارلز لیندبرگ پس از انجام پرواز معروف خود از طریق اقیانوس اطلس به عنوان یک شیر شناخته شد و قهرمان نامیده شد
[ترجمه ترگمان] چالرز لیندبرگ یک قهرمان پس از پرواز مشهور خود در اقیانوس اطلس بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] چالرز لیندبرگ یک قهرمان پس از پرواز مشهور خود در اقیانوس اطلس بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید