1. a lion couchant
شیر خوابیده و سر افراشته
2. a lion cub
بچه شیر
3. a lion dormant
شیر غنوده
4. a lion issuant
شیر سرنما (که فقط سرش دیده می شود)
5. a lion loose in streets
شیری رها شده در خیابان ها
6. a lion rampant
شیر خیزیده
7. a lion regardant
شیر سر به عقب
8. a lion sejant
شیر نشسته بر دو پا
9. the lion bit off a piece of meat
شیر تکه ای از گوشت را (با دندان) کند.
10. the lion devoured the mouse
شیر موش را بلعید.
11. the lion is a predatory animal
شیر یک حیوان شکاری است.
12. the lion looked at us through the bars of the cage
شیر از لا به لای میله های قفس به ما نگاه می کرد.
13. the lion mauled his trainer
شیر مربی خود را گاز گاز کرد.
14. the lion rent its prey to pieces
شیر طعمه ی خود را از هم درید.
15. a lion guardant
شیری که همه صورتش در تصویر پیداست.
16. a ferocious lion
شیر درنده
17. a male lion and his mate
شیر نر و جفت او
18. a ravenous lion
شیر ژیان
19. a roaring lion
شیر غران
20. a wrathful lion
شیر شرزه
21. an angry lion
شیر شرزه
22. an angry lion
شیر ژیان
23. like a lion
همچون شیر
24. beard the lion (in his den)
آدم نیرومند یا سرشناسی را در محل قدرت خودش مورد حمله یا مخالفت و غیره قرار دادن
25. he approached the lion warily
او محتاطانه به شیر نزدیک شد.
26. in his poetry, the lion is a personification of pride
در شعر او شیر تنایشی از غرور است.
27. the appearance of the lion set the monkeys crying
اشکار شدن شیر،میمون ها را به سر و صدا درآورد.
28. the roar of an angry lion
غرش یک شیر ژیان
29. on the way, we came across the carcass of a lion
در راه به جسد شیری بر خوردیم.
30. too much hunting resulted in the extermination of the iranian lion and zebra
شکار بی رویه موجب نابودی شیر و گورخر ایرانی شد.