linkman

/ˈlɪŋkmæn//ˈlɪŋkmæn/

معنی: حامل مشعل، مشعل دار
معانی دیگر: linkboy مشعلدار

جمله های نمونه

1. Maybe I lacked confidence - I didn't consider I possessed the degree of presence you need as the vital link-man.
[ترجمه گوگل]شاید من اعتماد به نفس نداشتم - من در نظر نمی گرفتم که درجاتی از حضور شما به عنوان مرد پیوند حیاتی را داشته باشم
[ترجمه ترگمان]شاید من اعتماد به نفس نداشتم - فکر نمی کردم که در حضور شما به اندازه یک پیوند حیاتی احتیاج داشته باشم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. While sinking into thinking, the dwindling linkman drank the pink ink sprinkled on the wrinkly paper.
[ترجمه گوگل]در حالی که در فکر فرو می رفت، رابط رو به کاهش جوهر صورتی را که روی کاغذ چروک شده پاشیده بود، نوشید
[ترجمه ترگمان]در حالی که داشت به فکر فرو می رفت، آب تحلیل رفته جوهر صورتی رنگی را که روی کاغذ چروک افتاده بود نوشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Whellole sinking into thellonking, the shrinking linkman drank the pink ink sprinkled on the wrinkly paper.
[ترجمه گوگل]با غرق شدن در لانکینگ، مرد پیوند دهنده در حال کوچک شدن جوهر صورتی را که روی کاغذ چروک شده پاشیده شده بود نوشید
[ترجمه ترگمان]Whellole در thellonking فرو رفت و linkman کوچک جوهر صورتی رنگی را که روی کاغذ چروک افتاده بود نوشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Wang Ping: Dolia, a linkman of ESPN said:"The audience has limitless aspiration for sports programs. However, we have found an appropriate balance between sports and news. "
[ترجمه گوگل]وانگ پینگ: دولیا، یکی از مدیران شبکه ESPN گفت: "مخاطبان آرزوی بی حد و حصری برای برنامه های ورزشی دارند با این حال، ما تعادل مناسبی بین ورزش و اخبار پیدا کرده ایم "
[ترجمه ترگمان]وانگ Ping: Dolia، a از ESPN گفت: \" حضار اشتیاق بی حد و حصر برای برنامه های ورزشی دارند با این حال، ما یک تعادل مناسب بین ورزش و اخبار پیدا کرده ایم \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. When sinking in thinking, the linkman often drinks pink ink.
[ترجمه گوگل]هنگامی که در فکر فرو می رود، مسئول پیوند اغلب جوهر صورتی می نوشد
[ترجمه ترگمان]هنگامی که به فکر فرو رفتن فرو می رود، the معمولا جوهر صورتی می نوشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. While sinking into considering, the dwindling linkman drank the roseate ink spattered on the wrinkly paper.
[ترجمه گوگل]در حالی که به فکر فرو می رفت، مرد پیوند دهنده رو به کاهش، جوهر گل رز را که روی کاغذ چروک شده پاشیده شده بود نوشید
[ترجمه ترگمان]در حالی که غرق در اندیشه بود، the که در حال تحلیل رفته بود، جوهر سرخ رنگی را که روی کاغذ چروک انداخته بود نوشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. No. and signature of linkman . I.
[ترجمه گوگل]شماره و امضای لینکمن من
[ترجمه ترگمان] نه، و امضای of من
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. While sinking into thinking, the shrinking linkman drank the pink ink rinkled on the wrinkly paper.
[ترجمه گوگل]در حالی که در فکر فرو می رفت، مرد پیوند دهنده در حال کوچک شدن جوهر صورتی را که روی کاغذ چروک شده بود نوشید
[ترجمه ترگمان]در حالی که داشت به فکر فرو می رفت، the کوچک، جوهر صورتی رنگی را که روی کاغذ چروک افتاده بود، نوشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. While sinking into thinking, the shrinking linkman drank the pink ink sprinkled on the wrinkly paper.
[ترجمه گوگل]در حالی که در فکر فرو می رفت، مرد پیوند دهنده در حال کوچک شدن جوهر صورتی را که روی کاغذ چروک شده پاشیده شده بود نوشید
[ترجمه ترگمان]در حالی که داشت به فکر فرو می رفت، the کوچک، جوهر صورتی رنگی را که روی کاغذ چروک افتاده بود، نوشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. If you have any problems, please call my linkman. He will communicate with you about details.
[ترجمه گوگل]اگر مشکلی دارید، لطفا با لینکمن من تماس بگیرید او در مورد جزئیات با شما ارتباط برقرار خواهد کرد
[ترجمه ترگمان]اگه مشکلی داری لطفا زنگ بزن او درباره جزئیات با شما صحبت خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Download link exchange manager LinkMan and install it according to instructions provided.
[ترجمه گوگل]مدیر تبادل لینک LinkMan را دانلود کرده و طبق دستورالعمل های ارائه شده نصب کنید
[ترجمه ترگمان]مدیر مبادله لینک را دانلود کنید و طبق دستورالعمل ارایه شده آن را نصب کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Linkman: Miss Xiaolan Wang.
[ترجمه گوگل]لینکمن: خانم شیائولان وانگ
[ترجمه ترگمان]\"خانم\" Xiaolan ونگ
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The linkman sinks into thinking .
[ترجمه گوگل]مرد پیوند در فکر فرو می رود
[ترجمه ترگمان]The به فکر فرو می رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

حامل مشعل (اسم)
linkboy, linkman

مشعل دار (اسم)
linkman, torch-bearer

تخصصی

[فوتبال] مشعل دار
[سینما] مسؤول تداوم

انگلیسی به انگلیسی

• man hired to carry a torch to light the way for passengers or pedestrians
a linkman is a television or radio broadcaster who speaks between items or programmes and tells you what is coming next or makes other announcements.

پیشنهاد کاربران

بپرس