1. the linkage between wages and prices
رابطه ی میان مزدها و قیمت ها
2. No one disputes the direct linkage between the unemployment rate and crime.
[ترجمه گوگل]هیچ کس ارتباط مستقیم بین نرخ بیکاری و جرم و جنایت را رد نمی کند
[ترجمه ترگمان]هیچ کس رابطه مستقیم میان نرخ بیکاری و جرم را انکار نمی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. There is no formal linkage between the two agreements.
[ترجمه گوگل]هیچ ارتباط رسمی بین این دو قرارداد وجود ندارد
[ترجمه ترگمان]بین این دو قرارداد اتصال رسمی وجود ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. This chapter explores the linkage between economic development and the environment.
[ترجمه گوگل]این فصل به بررسی ارتباط بین توسعه اقتصادی و محیط زیست می پردازد
[ترجمه ترگمان]در این بخش به بررسی ارتباط بین توسعه اقتصادی و محیط زیست می پردازیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. He insisted that there could be no linkage with other Mideast problems.
[ترجمه گوگل]او اصرار داشت که هیچ ارتباطی با سایر مشکلات خاورمیانه وجود ندارد
[ترجمه ترگمان]وی تاکید کرد که هیچ ارتباطی با دیگر مشکلات خاورمیانه وجود ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. But without man's akashic linkage he would not have the instinctive perception of cosmic order enabling such mental processes to exist.
[ترجمه گوگل]اما بدون پیوند آکاشیک انسان، او ادراک غریزی نظم کیهانی را که امکان وجود چنین فرآیندهای ذهنی را فراهم می کند، نخواهد داشت
[ترجمه ترگمان]اما بدون پیوند akashic بشر، درک غریزی نظم کیهانی که قادر به وجود چنین فرآیندهای ذهنی باشد نخواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The linkage of wisdom with power can hardly have escaped a student-prince.
[ترجمه گوگل]پیوند خرد با قدرت به سختی می تواند از یک شاگرد شاهزاده فرار کند
[ترجمه ترگمان]ارتباط عقل با قدرت به سختی می تواند از یک دانشجو جان سالم به در ببرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Moses the genealogy and linkage to the Davidic line and fulfilment of the prophecies outlined in the Hebrew Bible.
[ترجمه گوگل]موسی شجره نامه و پیوند با خط داوودی و تحقق پیشگویی های ذکر شده در کتاب مقدس عبری
[ترجمه ترگمان]موسی شجره نامه و پیوند به خط Davidic و اجرای prophecies که در کتاب مقدس عبری شرح داده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. In that same vein, we emphasized the product-process linkage.
[ترجمه گوگل]در همین راستا، ما بر پیوند محصول و فرآیند تأکید کردیم
[ترجمه ترگمان]در همین راستا، ما بر پیوند فرآیند - فرآیند تاکید کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. And yet the linkage of colour with verbal expression is highly problematic.
[ترجمه گوگل]و با این حال پیوند رنگ با بیان کلامی بسیار مشکل ساز است
[ترجمه ترگمان]و با این حال ارتباط رنگ با بیان شفاهی بسیار مشکل است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Hence linkage disequilibrium may build up, and may substantially affect the equilibrium mutational load.
[ترجمه گوگل]از این رو، عدم تعادل پیوندی ممکن است ایجاد شود و به طور قابل ملاحظه ای بر بار جهشی تعادل تأثیر بگذارد
[ترجمه ترگمان]از این رو، اتصال disequilibrium ممکن است ایجاد شود و ممکن است اساسا بر بار تعادل تعادل تاثیر بگذارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The first step is to establish that linkage between nutrition factors and health status in a systematic way.
[ترجمه گوگل]اولین قدم، ایجاد ارتباط بین عوامل تغذیه و وضعیت سلامتی به روشی سیستماتیک است
[ترجمه ترگمان]اولین گام برقراری ارتباط بین عوامل تغذیه و وضعیت سلامتی به روش سیستماتیک است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The linkage between the teams is clear and distinct, as is the obligation for responsive service.
[ترجمه گوگل]ارتباط بین تیم ها روشن و متمایز است، همانطور که وظیفه خدمات پاسخگو است
[ترجمه ترگمان]اتصال بین تیم ها روشن و متمایز است، به طوری که وظیفه پاسخگویی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. A prerequisite for linkage studies would thus be a thorough search for subclinical manifestations of inherited liability.
[ترجمه گوگل]بنابراین یک پیش نیاز برای مطالعات پیوند، جستجوی کامل برای تظاهرات تحت بالینی مسئولیت ارثی است
[ترجمه ترگمان]بنابراین یک پیش نیاز برای مطالعات پیوند می تواند یک جستجوی جامع برای ظهور subclinical مسیولیت موروثی باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. There has been a linkage between the evolution of democracy and the expansion of avenues for traffickers into political systems.
[ترجمه گوگل]ارتباطی بین تکامل دموکراسی و گسترش راهها برای قاچاقچیان به سیستمهای سیاسی وجود داشته است
[ترجمه ترگمان]ارتباطی بین تکامل دموکراسی و گسترش راه های قاچاقچیان در سیستم های سیاسی وجود داشته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید