1. this liniment will smart a bit
این مرهم قدری سوزش خواهد داشت.
2. The liniment could not defeat it.
[ترجمه گوگل]لیمنت نتوانست آن را شکست دهد
[ترجمه ترگمان]مرهم نمی توانست آن را شکست دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. She gave him a five-pound note to buy liniment at the chemist's.
[ترجمه گوگل]او یک اسکناس پنج پوندی به او داد تا از شیمیدانی ملحفه بخرد
[ترجمه ترگمان]یک اسکناس پنج لیره ای به او داد تا مرهم آن را از داروخانه بخرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. She let him treat her ankle and put liniment on it.
[ترجمه گوگل]او به او اجازه داد تا مچ پایش را درمان کند و روی آن خط کشی کند
[ترجمه ترگمان]به او اجازه داد تا قوزک پای او را درمان کند و مرهم روی آن بگذارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Objective To prepare Felbinac liniment, and to establish its quality control method.
[ترجمه گوگل]هدف تهیه آستر فلبیناک و ایجاد روش کنترل کیفیت آن
[ترجمه ترگمان]هدف آماده سازی liniment Felbinac، و ایجاد روش کنترل کیفیت آن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. He rubbed his aching legs with liniment.
[ترجمه گوگل]پاهای دردناکش را با آستر مالید
[ترجمه ترگمان]پاهای دردناکش را با مرهم مالید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Objective : To prepare the Xuanshi Liniment and evaluate its quality of transdermal absorption.
[ترجمه گوگل]هدف: تهیه لینیمنت ژوانشی و ارزیابی کیفیت جذب پوستی آن
[ترجمه ترگمان]هدف: آماده سازی the liniment و ارزیابی کیفیت آن در جذب transdermal
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Objective:To investigate the preparation and quality control of ribavirin(or virazole)liniment.
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی تهیه و کنترل کیفی لینیمان ریباویرین (یا ویرازول)
[ترجمه ترگمان]هدف: بررسی آماده سازی و کنترل کیفیت of (یا virazole)liniment
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Conclusion: Gujikang liniment has obvious effects of antiinflammatory and detumescence.
[ترجمه گوگل]نتیجهگیری: لینیمان گوجیکانگ دارای اثرات بارز ضد التهابی و پاککنندگی است
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری: liniment Gujikang اثرات آشکار of و detumescence دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Results Dryopteris fragrans liniment can promote the granulations formation of rattail scaled epidermis model and improve symptoms of rabbit ear acne model.
[ترجمه گوگل]Results Liniment Dryopteris fragrans میتواند باعث تشکیل دانههای مدل اپیدرم پوستهدار موش صحرایی شود و علائم مدل آکنه گوش خرگوش را بهبود بخشد
[ترجمه ترگمان]نتایج حاصل از liniment fragrans می تواند تشکیل granulations مدل روپوست را ارتقا داده و علایم مدل آکنه گوش خرگوش را بهبود بخشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. I lived in a nursery which smelled of boredom and liniment.
[ترجمه گوگل]من در مهد کودکی زندگی می کردم که بوی کسالت و تنبلی می داد
[ترجمه ترگمان]در دایه خانه زندگی می کردم که بوی کسالت و مرهم می داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. OBJECTIVE To study the effects of anti - inflammatory, detumescence and acesodyne of compound Huangmaodoufuchai liniment in mice.
[ترجمه گوگل]هدف مطالعه اثرات ضد التهابی، پاککننده و آسزودین ترکیب Huangmaodoufuchai در موشها
[ترجمه ترگمان]OBJECTIVE برای مطالعه اثرات ضد التهاب، detumescence و acesodyne مرکب از liniment مرکب در موش
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. OBJECTIVE:To establish the method for simultaneous determination of camphor and menthol in compound diphenhydramine liniment. METHODS:The DB-WAX capillary column was used.
[ترجمه گوگل]هدف: ایجاد روشی برای تعیین همزمان کافور و منتول در ترکیب دیفن هیدرامین لاینیمنت روش ها: از ستون مویرگی DB-WAX استفاده شد
[ترجمه ترگمان]OBJECTIVE: برای تعیین روش برای تعیین همزمان کافور و menthol در ترکیب diphenhydramine diphenhydramine استفاده کنید روش ها: ستون فقراتش DB - WAX مورد استفاده قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. HPLC method was established for determination of phenol, camphor and thymolum in Menthol and Thymol Liniment.
[ترجمه گوگل]روش HPLC برای تعیین فنل، کافور و تیمولوم در منتول و تیمول لینیمان ایجاد شد
[ترجمه ترگمان]روش HPLC برای تعیین فنول، کافور و thymolum در Menthol و Thymol liniment ایجاد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید