linguistically

جمله های نمونه

1. Somalia is an ethnically and linguistically homogeneous nation.
[ترجمه مامون قیامی] سومالی از نگاه قومی و زبانی ملتی یکسان است
|
[ترجمه گوگل]سومالی از نظر قومی و زبانی یک کشور همگن است
[ترجمه ترگمان]سومالی یک ملت همگن از نظر زبانی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Even so, what is trivial linguistically and practically may be elevated to importance socially.
[ترجمه atoosa] با این حال ممکن است آنچه از نظر زبان شناسی و در عمل نا چیز است از لحاظ اجتماعی با اهمیت باشد
|
[ترجمه گوگل]حتی در این صورت، آنچه از نظر زبانی و عملی پیش پا افتاده است، ممکن است از نظر اجتماعی به اهمیت خود ارتقا یابد
[ترجمه ترگمان]با این حال، آنچه از نظر زبان شناسی ناچیز است و عملا ممکن است برای جامعه اهمیت داده شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. She has repeatedly emphasized that her novels are linguistically self-conscious explicitly in order to translate the apprehension of the problematic area of language.
[ترجمه گوگل]او بارها تأکید کرده است که رمان‌هایش از نظر زبانی به صراحت خودآگاه هستند تا درک از ناحیه مشکل‌دار زبان را ترجمه کنند
[ترجمه ترگمان]او بارها تاکید کرده است که رمان های او خود از نظر زبان شناسی به طور صریح آگاه هستند تا درک مفهوم پیچیده زبان را ترجمه کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Linguistically, it is a signifier with no referent and a multiplicity of significations.
[ترجمه گوگل]از نظر زبانی، دال بدون ارجاع و تعدد دلالت است
[ترجمه ترگمان]Linguistically، یک دال با هیچ مدلول و تعدد of است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Grossman shows in passing how formidably well-read and linguistically equipped her heroine was.
[ترجمه گوگل]گروسمن به طور گذرا نشان می دهد که قهرمان او چقدر خوب خوانده و از نظر زبانی مجهز بوده است
[ترجمه ترگمان]گراسمن نشان می دهد که چگونه formidably و از نظر زبان شناسی، قهرمان زن خود را تجهیز کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Linguistically, the inner development of Chinese makes an internal force to absorb letter words.
[ترجمه گوگل]از نظر زبانی، رشد درونی زبان چینی نیرویی درونی برای جذب کلمات حروف ایجاد می کند
[ترجمه ترگمان]Linguistically، رشد درونی چین یک نیروی درونی برای جذب کلمات نامه ایجاد می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Garishly colored and linguistically tortured T-shirts abound in the malls and markets of this sprawling city.
[ترجمه گوگل]تی شرت های رنگارنگ و شکنجه شده زبانی در مراکز خرید و بازارهای این شهر وسیع به وفور یافت می شود
[ترجمه ترگمان]پیراهن های نخی رنگارنگ و shirts از نظر زبان شناسی، در مراکز خرید و بازارهای این شهر پراکنده به وفور دیده می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Linguistically, it is called non - verbal communication.
[ترجمه گوگل]از نظر زبانی به آن ارتباط غیر کلامی می گویند
[ترجمه ترگمان]به عبارت دیگر، ارتباط غیر کلامی نامیده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. To deal with the long-distance reordering, a linguistically syntax-based reordering model was presented for phrasal statistical machine translation.
[ترجمه گوگل]برای مقابله با مرتب سازی مجدد از راه دور، یک مدل مرتب سازی مجدد مبتنی بر نحو زبانی برای ترجمه ماشینی آماری عبارتی ارائه شد
[ترجمه ترگمان]برای سروکار داشتن با فاصله دور از فاصله کوتاه، یک مدل reordering بندی از نظر زبان شناسی برای ترجمه ماشینی آماری phrasal ارایه شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. She studied the phenomenon cross - linguistically .
[ترجمه گوگل]او این پدیده را از نظر زبانی مورد مطالعه قرار داد
[ترجمه ترگمان]او این پدیده را از نظر زبان شناسی مورد مطالعه قرار داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Like the EU, Belgium is linguistically and culturally divided.
[ترجمه گوگل]بلژیک نیز مانند اتحادیه اروپا از نظر زبانی و فرهنگی تقسیم شده است
[ترجمه ترگمان]همانند اتحادیه اروپا، بلژیک از نظر فرهنگی و از نظر فرهنگی تقسیم شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. But this group is linguistically, culturally, and even genetically diverse.
[ترجمه گوگل]اما این گروه از نظر زبانی، فرهنگی و حتی ژنتیکی متنوع هستند
[ترجمه ترگمان]اما این گروه از نظر فرهنگی، از نظر فرهنگی، و حتی از لحاظ ژنتیکی متفاوت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Section 4 is also interesting because the problem it raises cuts across the boundaries of linguistically defined levels of analysis.
[ترجمه گوگل]بخش 4 همچنین جالب است زیرا مشکلی که ایجاد می کند مرزهای سطوح تحلیل زبانی تعریف شده را می گذراند
[ترجمه ترگمان]بخش ۴ نیز جالب توجه است، زیرا این مساله کاهش را در مرزه ای سطح تعریف شده از نظر زبان شناسی مورد تجزیه و تحلیل قرار می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. These figures compared with 8 and 11% for the corresponding conditions in which the linguistically correct interpretation was the only possible one.
[ترجمه گوگل]این ارقام برای شرایط متناظر با 8 و 11 درصد مقایسه شدند که در آن تفسیر صحیح زبانی تنها امکان ممکن بود
[ترجمه ترگمان]این ارقام با ۸ و ۱۱ % برای شرایط مشابه در نظر گرفته شدند که در آن تفسیر درست از نظر زبان شناسی تنها گزینه ممکن بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. There is therefore an increased possibility that monolingual teachers will find themselves in linguistically diverse classrooms.
[ترجمه گوگل]بنابراین این امکان وجود دارد که معلمان تک زبانه خود را در کلاس های درس زبانی متنوع بیابند
[ترجمه ترگمان]بنابراین یک احتمال افزایش وجود دارد که آموزگاران یک زبانه، خود را در کلاس های مختلف از نظر زبان شناسی پیدا خواهند کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• in a linguistic manner, in relation to language, in relation to linguistics

پیشنهاد کاربران

India is one of the most Linguistically diverse countries in the world
هند یکی از بزرگترین کشورهای جهان از لحاظ گستردگی دامنه ی زبانی هست ( دربرگیرنده ی تعداد زیادی زبان هست )
از نظر زبانی
وابسته زبانی، مرتبط از نظر زبانی

بپرس