1. As a songwriter, he combined great linguistic felicity with an ear for a tune.
[ترجمه گوگل]او به عنوان یک ترانه سرا، لذت زبانی عالی را با گوش برای یک آهنگ ترکیب کرد
[ترجمه ترگمان]او به عنوان یک آهنگساز، felicity زبانی عالی را با یک گوش برای یک آهنگ ترکیب کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Keep the conversation off linguistic matters.
[ترجمه گوگل]گفتگو را از مسائل زبانی دور نگه دارید
[ترجمه ترگمان]مکالمه را خاموش نگه دارید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. I'm particularly interested in the linguistic development of young children.
[ترجمه گوگل]من به ویژه به رشد زبانی کودکان خردسال علاقه مند هستم
[ترجمه ترگمان]من به طور خاص به رشد زبانی بچه های کوچک علاقمند هستم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Spanish liberals sought to create linguistic as well as administrative uniformity.
[ترجمه گوگل]لیبرال های اسپانیایی به دنبال ایجاد یکنواختی زبانی و همچنین اداری بودند
[ترجمه ترگمان]لیبرال ها خواستار ایجاد زبان شناسی و همچنین یکپارچگی اجرایی بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. When a book goes into translation, all those linguistic subtleties get lost.
[ترجمه گوگل]وقتی کتابی وارد ترجمه می شود، تمام آن ظرافت های زبانی از بین می رود
[ترجمه ترگمان]وقتی یک کتاب به ترجمه می رود، همه those زبانی از دست می روند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Her book displays many subtle linguistic felicities.
[ترجمه گوگل]کتاب او بسیاری از خوشبختی های زبانی ظریف را نشان می دهد
[ترجمه ترگمان]کتاب او بسیاری از اشعار ظریف زبان شناسی را به نمایش می گذارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. His linguistic ability served him well in his chosen profession.
[ترجمه گوگل]توانایی زبانی او در حرفه انتخابی به خوبی به او خدمت کرد
[ترجمه ترگمان]توانایی زبانی او در حرفه خود به خوبی به او خدمت می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. She is pursuing her linguistic researches.
[ترجمه گوگل]او تحقیقات زبان شناسی خود را دنبال می کند
[ترجمه ترگمان]او تحقیقات زبان شناسی را دنبال می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. They also, of course, govern linguistic units larger than words - idioms, phrases, and larger constructions.
[ترجمه گوگل]آنها همچنین، البته، واحدهای زبانی بزرگتر از کلمات - اصطلاحات، عبارات، و ساختارهای بزرگتر را اداره می کنند
[ترجمه ترگمان]آن ها همچنین، واحدهای زبانی بزرگ تر از کلمات - اصطلاحات، عبارات و ساختارهای بزرگ تر را کنترل می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Moreover, the principle of linguistic self-consciousness or reflexivity seems to be made even more explicit when transposed to the narrative model.
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، به نظر میرسد که اصل خودآگاهی زبانی یا بازتابی زمانی که به مدل روایی منتقل میشود، آشکارتر میشود
[ترجمه ترگمان]به علاوه، به نظر می رسد که اصل خود - آگاهی زبانی یا بازاندیشی وقتی به مدل روایت تبدیل می شود، آشکارتر هم می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Despite extensive research,(Sentence dictionary) how humans achieve their linguistic competence has still to be fully explained.
[ترجمه گوگل]علیرغم تحقیقات گسترده، (فرهنگ جملات) چگونگی دستیابی انسان به صلاحیت زبانی خود هنوز باید به طور کامل توضیح داده شود
[ترجمه ترگمان]علی رغم تحقیقات گسترده، (فرهنگ لغت حکم)که چگونه انسان ها به صلاحیت زبانی خود می رسند هنوز باید کاملا توضیح داده شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. I can only pick up the linguistic crumbs.
[ترجمه گوگل]من فقط می توانم خرده های زبانی را بردارم
[ترجمه ترگمان]من فقط می توانم خرده های زبانی را انتخاب کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. I have the greatest respect for linguistic diversity.
[ترجمه گوگل]من برای تنوع زبانی بیشترین احترام را قائلم
[ترجمه ترگمان]من بیش ترین احترام را برای تنوع زبانی دارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Culture gained immense advantage from this linguistic asset.
[ترجمه گوگل]فرهنگ از این دارایی زبانی سود فراوانی به دست آورد
[ترجمه ترگمان]فرهنگ مزیت بسیار زیادی از این دارایی زبانی به دست آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. The system's linguistic knowledge is expressed by means of declarative rules and lexical entries.
[ترجمه گوگل]دانش زبانی این سیستم با استفاده از قواعد اعلامی و مدخل های واژگانی بیان می شود
[ترجمه ترگمان]دانش زبانی سیستم با استفاده از قواعد اعلانی و ورودی های واژگانی بیان می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید