lingo

/ˈlɪŋɡoʊ//ˈlɪŋɡəʊ/

معنی: زبان ویژه، زبان صنفی و مخصوص طبقه خاص
معانی دیگر: (عامیانه) زبان (به ویژه زبان حرفه های مختلف)، زبان زرگری، پیشه گویش

بررسی کلمه

اسم ( noun )
حالات: lingoes
• : تعریف: language that is specialized or hard for outsiders to understand, such as a foreign language or the terms of a particular trade, study, or profession.
مشابه: argot, cant, idiom, jargon, language, patois, slang, tongue

جمله های نمونه

1. lawyers' lingo
پیشه گویش وکلای دادگستری

2. i don't understand the lingo of physicians
من از زبان حرفه ای پزشکان سر در نمی آورم.

3. Don't use all that technical lingo try and explain in plain English.
[ترجمه گوگل]از این همه زبان فنی استفاده نکنید و سعی کنید به زبان انگلیسی ساده توضیح دهید
[ترجمه ترگمان]تمام این زبان فنی را استفاده نکنید و در زبان انگلیسی ساده توضیح دهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. In record-business lingo, that means he wanted to buy the rights to the song and market it.
[ترجمه گوگل]در زبان ضبط تجاری، این بدان معناست که او می‌خواست حقوق آهنگ را بخرد و آن را به بازار عرضه کند
[ترجمه ترگمان]در زبان خود تجارت، به این معنی است که او می خواهد این حق را به آهنگ و بازار بخرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. I don't speak the lingo.
[ترجمه گوگل]من زبان انگلیسی صحبت نمی کنم
[ترجمه ترگمان]من زبان عربی بلد نیستم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. In Italy, of course, Stef can speak the lingo.
[ترجمه گوگل]در ایتالیا، البته، استف می تواند به زبان انگلیسی صحبت کند
[ترجمه ترگمان]البته در ایتالیا، Stef می تواند زبان را به زبان آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. He picked up the local lingo straight away.
[ترجمه گوگل]او فوراً زبان محلی را برداشت
[ترجمه ترگمان]زبان محلی را مستقیما از آنجا برداشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. He picked up the lingo right away, but I can't get any kind of fix on it.
[ترجمه گوگل]او فوراً لینگو را برداشت، اما من نمی توانم هیچ نوع تعمیری در مورد آن پیدا کنم
[ترجمه ترگمان]او زبان را فورا بلند کرد، اما من نمی توانم هیچ گونه درستش کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. In the lingo of the Cold War, who had turned whom?
[ترجمه گوگل]در زبان جنگ سرد، چه کسی چه کسی را برگردانده بود؟
[ترجمه ترگمان]در میانه این جنگ سرد که به کی تبدیل شده بود؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. In the lingo of modern thinking, the human is part of the loop.
[ترجمه گوگل]در زبان تفکر مدرن، انسان بخشی از حلقه است
[ترجمه ترگمان]در زبان نوین تفکر مدرن، انسان بخشی از این حلقه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. "Deliver the package" is pilot lingo for dropping a bomb on a target.
[ترجمه گوگل]"تحویل بسته" زبان خلبانی برای انداختن بمب بر روی یک هدف است
[ترجمه ترگمان]\"تحویل بسته\" یک زبان آزمایشی برای انداختن بمب بر روی یک هدف است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Economics is easy after you learn the lingo.
[ترجمه گوگل]پس از یادگیری زبان، اقتصاد آسان است
[ترجمه ترگمان]بعد از یادگیری زبان، اقتصاد آسان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Both ActionScript and Lingo allow an object - oriented approach to programming.
[ترجمه گوگل]هم ActionScript و هم Lingo یک رویکرد شی گرا برای برنامه نویسی را امکان پذیر می کنند
[ترجمه ترگمان]هم ActionScript و هم lingo به یک رویکرد هدف محور برای برنامه نویسی اجازه می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. It's fun to use the local lingo.
[ترجمه گوگل]استفاده از زبان محلی جالب است
[ترجمه ترگمان]استفاده از زبان محلی جالب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

زبان ویژه (اسم)
idiom, cant, lingo

زبان صنفی و مخصوص طبقه خاص (اسم)
lingo

تخصصی

[نساجی] وزنه

انگلیسی به انگلیسی

• language used by a certain group or class of people; foreign language (derogatory)
a lingo is a foreign language, especially one which you cannot speak or understand; an informal word.
a lingo is also a range of vocabulary or a style of language which is used in a special context or by a small group of people; an informal word.

پیشنهاد کاربران

۱. زبان ۲. زبان بیگانه ۳. زبان حرفه ای
مثال:
They were expected to know a lingo, the vocabulary.
آنها انتظار می رفت که یک زبان و اصطلاحات {آن را} بدانند.
This term refers to the specific vocabulary or terminology used by a particular group or community, especially related to a specific subject or profession. “Lingo” is often used to describe the slang or jargon used by translators or people involved in the field of translation.
...
[مشاهده متن کامل]

این اصطلاح به واژگان یا اصطلاحات خاصی که توسط یک گروه یا جامعه خاص استفاده می شود، به ویژه مربوط به یک موضوع یا حرفه خاص اشاره دارد. "lingo" اغلب برای توصیف اصطلاحات عامیانه یا اصطلاحاتی که توسط مترجمان یا افرادی که در زمینه ترجمه فعالیت دارند استفاده می شود.
For example, a translator might say, “I’m familiar with the lingo used in legal translations. ”
In a discussion about translation techniques, someone might mention, “Understanding the lingo of the industry is essential for accurate translations. ”
A language enthusiast might say, “I enjoy learning the lingo of different professions to better understand their specialized knowledge. ”

منابع• https://fluentslang.com/slang-for-translate/
واژگان تخصصی یه رشته یا گروه اجتماعی خاص.
مثال:
the lingo that rough union guys used among themselves
لوتره ( lowtare ) ، لُتَره، لوترا
special words that colleagues understand but other people might not
به تعریف و تمایز جالبی د رمورد lingo و jargon برخوردم از seth godin که گفتم شاید بد نباشه اینجا مطرحش کنم:
Jargon vs. lingo
Jargon is intentionally offputting, and lingo reminds us how connected we are.
...
[مشاهده متن کامل]

They might look similar, but the intent is what matters. Jargon is a place to hide, a chance to show off, a way to disconnect. Lingo, on the other hand, allows us to feel included.

1زبان خارجه
2زبان مخصوص یک حرفه یا صنف که دارای اصطلاحات خاص خودش هست
۱ - زبان، لهجه یا گویشی که با آن آشنا نیستید
strange or incomprehensible language or speech: such as. a : a foreign language.
It can be hard to travel in a foreign country if you don't speak the lingo.
...
[مشاهده متن کامل]

۲ - اصطلاحات و لغات ویژه ای که در یک صنف، شغل یا حرفه خای کاربرد دارد بویژه در اینترنت و شبکه های اجتماعی
b : the special vocabulary of a particular field of interest
The book has a lot of computer lingo.

گویش

بپرس