1. He kissed her again, lingeringly.
[ترجمه گوگل]او دوباره او را بوسید، معطل
[ترجمه ترگمان]دوباره او را بوسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]دوباره او را بوسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Their town house had been sold, lingeringly, with rearguard modernizing actions to keep up its price.
[ترجمه گوگل]خانه شهری آنها به مدت طولانی و با اقدامات نوسازی محافظ عقب برای حفظ قیمت آن فروخته شده بود
[ترجمه ترگمان]خانه آن ها فروخته شده بود، پاکشان، عقب دار عقب دار، اقدامات modernizing برای بالا نگه داشتن قیمت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]خانه آن ها فروخته شده بود، پاکشان، عقب دار عقب دار، اقدامات modernizing برای بالا نگه داشتن قیمت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. He seemed reluctant to put away the picture, held it for another minute, lingeringly, before my eyes.
[ترجمه گوگل]به نظر میرسید او تمایلی به کنار گذاشتن عکس نداشت، آن را برای یک دقیقه دیگر، با معطلی، جلوی چشمان من نگه داشت
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسید که مایل نیست تصویر را کنار بگذارد و یک دقیقه دیگر آن را پیش چشم من نگه دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسید که مایل نیست تصویر را کنار بگذارد و یک دقیقه دیگر آن را پیش چشم من نگه دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. She went on peeling the lords and ladies till Clare, regarding for a moment the wave-like curl of her lashes as they drooped with her bent gaze on her soft cheek, lingeringly went away.
[ترجمه گوگل]او به پوست انداختن لردها و خانمها ادامه داد تا کلر، با توجه به اینکه برای لحظهای حلقههای موج مانند مژههایش که با نگاه خمیدهاش روی گونهی نرمش افتاده بودند، بیوقفه کنار رفت
[ترجمه ترگمان]پس از آن که کلیر و بانوان و بانوان را از خواب بیدار کرد تا کلیر، در حالی که با نگاه خم شده او روی گونه نرم او خم شده بود، طول کشید و طول کشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]پس از آن که کلیر و بانوان و بانوان را از خواب بیدار کرد تا کلیر، در حالی که با نگاه خم شده او روی گونه نرم او خم شده بود، طول کشید و طول کشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Some conservative commentators, who didn't have much else to gloat about, dwelt lingeringly on what they evidently regarded as the upside of the huge, Obama-sparked African-American turnout.
[ترجمه گوگل]برخی از مفسران محافظهکار، که چیز دیگری برای تمجید نداشتند، با تعلل در مورد چیزی که ظاهراً بهعنوان جنبه مثبت مشارکت عظیم آمریکاییهای آفریقاییتبار برانگیخته شده توسط اوباما، تأمل کردند
[ترجمه ترگمان]برخی از مفسران محافظه کار که چیز دیگری نداشتند تا به آن نگاه کنند، پاکشان خود را به آنچه که آن ها آشکارا به عنوان وارونه نقش بزرگ و بزرگ آمریکایی - آمریکایی - آمریکایی در نظر گرفتند، بیان کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]برخی از مفسران محافظه کار که چیز دیگری نداشتند تا به آن نگاه کنند، پاکشان خود را به آنچه که آن ها آشکارا به عنوان وارونه نقش بزرگ و بزرگ آمریکایی - آمریکایی - آمریکایی در نظر گرفتند، بیان کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Two or three tragic cries, although they were very low, echoed lingeringly in the night.
[ترجمه گوگل]دو یا سه فریاد غم انگیز، با اینکه بسیار کم بود، در شب طنین انداز می شد
[ترجمه ترگمان]دو یا سه فریاد غم انگیز که با آن که بسیار آهسته بودند، طول شب را تکرار می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]دو یا سه فریاد غم انگیز که با آن که بسیار آهسته بودند، طول شب را تکرار می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Her voice was swift, yet ever the last words fell lingeringly.
[ترجمه گوگل]صدای او تند بود، با این حال آخرین کلمات همیشه به صورت طولانی می آمدند
[ترجمه ترگمان]صدایش تند بود، با این حال آخرین کلمات طول می کشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]صدایش تند بود، با این حال آخرین کلمات طول می کشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید