liner

/ˈlaɪnər//ˈlaɪnə/

معنی: کسی که خط میکشد، کشتی یا هواپیمای مسافری، استردوز
معانی دیگر: (کشتی یا هواپیما - دارای آمد و شد در مسیر معین) مسافربر، کشاپیما، (شخص یا دستگاه) خط انداز، شیار انداز، نواره ساز، کشاگر، آستر، (هر چیز) آستر مانند، تویی، تودوزی، آستردوز، استری، خط کش

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a commercial ship or airplane, esp. one carrying passengers on a regular route.
مشابه: ship

(2) تعریف: one that makes or marks lines.

(3) تعریف: a cosmetic used to outline or highlight the eyes; eyeliner.
اسم ( noun )
(1) تعریف: a protective inner or outer lining or cover, often removable.

(2) تعریف: a stiff paper sleeve or jacket for a phonograph record.

جمله های نمونه

1. a helmet liner
تودوزی کلاه خود (یا کلاه ایمنی)

2. a luxury liner
کشتی مسافری لوکس

3. they crossed the atlantic on a luxury liner
آنان با یک کشتی مجلل مسافری از اقیانوس اطلس گذشتند.

4. They sailed to America in a large liner.
[ترجمه گوگل]آنها با یک کشتی بزرگ به آمریکا رفتند
[ترجمه ترگمان]آن ها با کشتی بزرگ به سوی آمریکا حرکت کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The transatlantic liner forged ahead through the waves.
[ترجمه گوگل]خط هوایی ماوراء اقیانوس اطلس از میان امواج پیشروی کرد
[ترجمه ترگمان]کشتی اقیانوس پیما از میان امواج به حرکت در آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The liner has been refitted from stem to stern.
[ترجمه گوگل]این لاینر از ساقه به سمت عقب نصب شده است
[ترجمه ترگمان]خط لوله از ساقه به عقب رانده شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The liner is in dock for a refit.
[ترجمه گوگل]آستر برای تعمیر در اسکله است
[ترجمه ترگمان]کشتی liner برای یک کشتی refit لنگر انداخته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. They launched a new passenger liner.
[ترجمه گوگل]آنها یک لاین مسافربری جدید راه اندازی کردند
[ترجمه ترگمان]آن ها یک کشتی مسافری جدید را راه اندازی کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The suitcase liner is a piece of soft cloth.
[ترجمه گوگل]آستر چمدان یک تکه پارچه نرم است
[ترجمه ترگمان]آستر چمدان یک تکه پارچه نرم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The liner foundered in heavy seas.
[ترجمه گوگل]این کشتی در دریاهای سنگین تأسیس شد
[ترجمه ترگمان]کشتی غرق در دریاهای بزرگ غرق شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Hundreds of small craft bobbed around the liner as it steamed into the harbour.
[ترجمه گوگل]صدها کشتی کوچک در حالی که به داخل بندر می‌رفت دور تا دور این کشتی می‌چرخیدند
[ترجمه ترگمان]صدها قایق کوچک دور کشتی شناور شدند و در بندرگاه بخار شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The air - liner was calling the control tower at the airport.
[ترجمه گوگل]خطوط هوایی با برج مراقبت در فرودگاه تماس می گرفت
[ترجمه ترگمان]The، برج کنترل را در فرودگاه صدا می زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. We sailed on a large ocean liner.
[ترجمه گوگل]ما روی یک کشتی اقیانوس پیما حرکت کردیم
[ترجمه ترگمان] سوار یه کشتی اقیانوس پیما بزرگ شدیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The luxurious liner is cleaving through the waves.
[ترجمه گوگل]لاینر مجلل در امواج می شکافد
[ترجمه ترگمان]The لوکس در میان امواج تخلیه می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Hundreds died when the liner went down.
[ترجمه گوگل]صدها نفر با سقوط هواپیما جان خود را از دست دادند
[ترجمه ترگمان]صدها نفر وقتی the پایین رفت کشته شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

کسی که خط میکشد (اسم)
liner

کشتی یا هواپیمای مسافری (اسم)
liner

استردوز (اسم)
liner

تخصصی

[معدن] آستر (خردایش)
[نفت] آستره - آستری
[آب و خاک] آستر، پوشش

انگلیسی به انگلیسی

• person or thing which makes lines; airplane or ship which is run by a transportation company; eye pencil, eyeliner; one who puts in linings; lining of a garment
a liner is a large passenger ship.
a bin liner is a plastic bag that you put inside a waste bin or dustbin.

پیشنهاد کاربران

### 🔹 Meanings of "liner":
1. Ship – A large passenger ship, especially for long journeys
2. Makeup – Short for eyeliner, used around the eyes
3. Container/Inner Layer – A protective or removable layer inside something ( like a trash bag or coat lining )
...
[مشاهده متن کامل]

4. Aircraft – A large passenger airplane ( less common today )
5. Bus or Train – A regular, scheduled long - distance bus or train
6. One - liner – A short joke or statement ( informal usage of "liner" )
7. Industrial/Construction – A sealing material used in pipes, tanks, or landfills
8. Pen or Marker – A fine - liner pen used for precise drawing or writing
9. Clothing – A removable fabric layer inside jackets, gloves, or boots
10. Advertising/Media – A short audio or video segment between content pieces on radio/TV
- - -
### 🔸 Sentences with Persian Translations:
1. The ocean liner set sail from New York to London.
کشتی مسافربری بزرگ از نیویورک به لندن حرکت کرد.
2. She applied black liner to highlight her eyes.
او خط چشم مشکی زد تا چشم هایش را برجسته تر کند.
3. Don’t forget to put a liner in the trash can before using it.
فراموش نکن قبل از استفاده، در سطل زباله کیسه بندازی.
4. The liner landed smoothly at the international airport.
هواپیمای مسافربری به نرمی در فرودگاه بین المللی فرود آمد.
5. The night liner arrives at 7 AM after a ten - hour trip.
اتوبوس شبانه ساعت ۷ صبح پس از ده ساعت سفر می رسد.
6. He’s famous for his clever one - liners during interviews.
او به خاطر جملات کوتاه و هوشمندانه اش در مصاحبه ها مشهور است.
7. The engineers installed a liner to prevent leakage in the water tank.
مهندسان یک لایه محافظ نصب کردند تا از نشت آب در مخزن جلوگیری کنند.
8. I used a fine - liner to add details to the drawing.
من از خودکار نوک باریک برای اضافه کردن جزئیات به نقاشی استفاده کردم.
9. This winter coat comes with a removable liner for warmer days.
این پالتوی زمستانی یک لایه ی جداشدنی دارد برای روزهای گرم تر.
10. The DJ played a quick liner before starting the next song.
دی جی یک پیام صوتی کوتاه پخش کرد قبل از شروع آهنگ بعدی.
### 1. آستر، پوشش داخلی ( پارچه، پلاستیک، فلز و غیره )
معنی: چیزی که داخل وسیله ای گذاشته می شه تا از اون محافظت کنه یا تمیز نگهش داره.
ترجمه محاوره ای: آستر، لایه ی داخلی، پوشش تویی
مثال:
The trash can needs a new liner.
سطل آشغال یه آستر جدید لازم داره.
- - -
### 2. کشتی مسافربری بزرگ ( ocean liner )
معنی: کشتی بزرگی که مسافر جا به جا می کنه.
ترجمه محاوره ای: کشتی مسافربری
مثال:
The Titanic was a famous ocean liner.
تایتانیک یه کشتی مسافربری معروف بود.
- - -
### 3. مداد چشم ( eyeliner )
معنی: ابزار آرایشی برای کشیدن خط دور چشم.
ترجمه محاوره ای: خط چشم
مثال:
She applied black liner around her eyes.
یه خط چشم مشکی دور چشم هاش کشید.
- - -
### 4. لایه محافظ در صنایع ( مثل مخازن نفت، کوره ها، لوله ها )
معنی: لایه ای مقاوم برای جلوگیری از آسیب یا خوردگی.
ترجمه محاوره ای: لایه محافظ، پوشش صنعتی
مثال:
The tank has a rubber liner to prevent leaks.
مخزن یه لایه ی لاستیکی داره تا نشتی نده.
- - -
### 5. فرد یا چیزی که در خط قرار می گیره ( در ورزش یا نظامی )
معنی: در فوتبال آمریکایی یا ارتش، کسی که در خط مقدم می ایسته.
ترجمه محاوره ای: خطی، بازیکن خط، یا سرباز خطی
مثال:
He’s a great defensive liner.
بازیکن خط دفاع قویه ایه.
chatgpt

خط چشم
Noun - countable :
کشتی اقیانوس پیما ( کشتی بسیار بزرگی که مسافت های طولانی را در اقیانوس ها طی می کند و می تواند مسافری یا باری باشد. )
liner
منابع• https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/liner• https://www.ldoceonline.com/dictionary/ship
کشتی مسافرتی بزرگ
کیسه
liner ( مهندسی محیط زیست و انرژی )
واژه مصوب: آستر 1
تعریف: مجموعه لایه های نفوذناپذیری از پلاستیک ضخیم و رُس و شن که از نفوذ شیرابه به آب های زیرزمینی جلوگیری می کند
پوشش
لاینر - آستر

بپرس