linear equation

/ˈlɪniərɪˈkweɪʒn̩//ˈlɪnɪərɪˈkweɪʒn̩/

(ریاضی) معادله ی خطی، هم چندی کشایی، معادله ی درجه اول، معادله خطی

جمله های نمونه

1. All of the terms in a linear equation are of the first degree.
[ترجمه گوگل]تمام اصطلاحات یک معادله خطی درجه یک هستند
[ترجمه ترگمان]تمام عبارات یک معادله خطی از درجه اول هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. This is a homogeneous linear equation, which always has the trivial solution w ≡0.
[ترجمه گوگل]این یک معادله خطی همگن است که همیشه دارای جواب ساده w ≡0 است
[ترجمه ترگمان]این یک معادله خطی همگن است، که همیشه جواب ناچیز w را دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. In general, special solution of non-homogeneous linear equation of constant coefficient of the second order is obtained by the method of undetermined coefficient, but it's process is too complicated.
[ترجمه گوگل]به طور کلی حل ویژه معادله خطی ناهمگن ضریب ثابت مرتبه دوم با روش ضریب نامعین به دست می آید، اما فرآیند آن بسیار پیچیده است
[ترجمه ترگمان]به طور کلی، یک راه حل خاص برای معادله خطی غیر همگن از ضریب ثابت مرتبه دوم با روش ضریب نامشخص بدست می آید، اما این فرآیند بسیار پیچیده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The mathematics applies the problem, once linear equation, needs the step answer!
[ترجمه گوگل]ریاضیات مسئله را اعمال می کند، یک بار معادله خطی، نیاز به پاسخ مرحله دارد!
[ترجمه ترگمان]ریاضیات مساله، زمانی که معادله خطی، نیاز به پاسخ پله دارد را اعمال می کند!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. This is a linear equation that word linear got the letters for line in it.
[ترجمه گوگل]این یک معادله خطی است که کلمه linear حروف خط را در آن دریافت می کند
[ترجمه ترگمان]این یک معادله خطی است که خطی کلمه برای خط در آن را بدست می آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The value of solution for the linear equation at the conic point is derived, and the necessary condition satisfied by the Cauchy's problem solution is given.
[ترجمه گوگل]مقدار حل معادله خطی در نقطه مخروطی به دست می آید و شرط لازم که توسط حل مسئله کوشی برآورده می شود، ارائه می شود
[ترجمه ترگمان]مقدار راه حل برای معادله خطی در نقطه مخروطی به دست می آید و شرط لازم برای حل مساله مساله به دست می آید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Then, linear equation is turned back into curvilinear equation.
[ترجمه گوگل]سپس معادله خطی دوباره به معادله منحنی تبدیل می شود
[ترجمه ترگمان]سپس، معادله خطی به معادله (منحنی)تبدیل می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Elaborate a basic theory of calculating group of linear equation by iteration method, reforming Jacobi iteration method, raising constringency rate.
[ترجمه گوگل]ارائه یک نظریه اساسی برای محاسبه گروه معادلات خطی با روش تکرار، اصلاح روش تکرار ژاکوبی، افزایش نرخ محدودیت
[ترجمه ترگمان]Elaborate یک نظریه پایه از محاسبه گروه از معادله خطی با روش تکرار، اصلاح روش تکرار ژاکوبی، بالا بردن نرخ constringency
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. According to Jiang Mingqian's homologous linear rule, the linear equation between the values of the migration parameter of homologues and homologous factor is derived.
[ترجمه گوگل]با توجه به قانون خطی همولوگ جیانگ مینگ کیان، معادله خطی بین مقادیر پارامتر مهاجرت همولوگ ها و عامل همولوگ به دست می آید
[ترجمه ترگمان]با توجه به قاعده خطی متشابه جیانگ Mingqian، معادله خطی بین مقادیر پارامتر مهاجرت of و factor homologous بدست می آید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. A probe into solving linear equation sets with the elementary transformation of matrix is introduced.
[ترجمه گوگل]یک کاوشگر برای حل مجموعه معادلات خطی با تبدیل اولیه ماتریس معرفی شده است
[ترجمه ترگمان]پروب برای حل معادلات خطی معادله با تبدیل ابتدایی ماتریس معرفی می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Laplace transformation, array, vector, determinate, linear equation set, Fourier series, partial differential equations.
[ترجمه گوگل]تبدیل لاپلاس، آرایه، بردار، معین، مجموعه معادلات خطی، سری فوریه، معادلات دیفرانسیل جزئی
[ترجمه ترگمان]تبدیل لاپلاس، آرایه، بردار، تعیین مدار خطی، سری فوریه، معادلات دیفرانسیل جزیی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. For the association-dissociation reactions, these relationships may be written as linear equations for the observed parameters or their powers.
[ترجمه گوگل]برای واکنش های تداعی- تفکیک، این روابط ممکن است به صورت معادلات خطی برای پارامترهای مشاهده شده یا توان آنها نوشته شود
[ترجمه ترگمان]برای واکنش های تجزیه و تحلیل، این روابط ممکن است به عنوان معادلات خطی برای پارامترهای مشاهده شده و یا توان آن ها نوشته شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The relationship of reading values and standard values for two types of sensors are the polynomial function and the linear equation.
[ترجمه گوگل]رابطه مقادیر خواندن و مقادیر استاندارد برای دو نوع حسگر عبارتند از تابع چند جمله ای و معادله خطی
[ترجمه ترگمان]رابطه مقادیر خواندن و مقادیر استاندارد برای دو نوع سنسور تابع چندجمله ای و معادله خطی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. After the free weights are preassigned, the new algorithm can find the target weights of the other layer by solving linear equation sets.
[ترجمه گوگل]پس از تعیین وزن‌های آزاد، الگوریتم جدید می‌تواند وزن‌های هدف لایه دیگر را با حل مجموعه‌های معادلات خطی پیدا کند
[ترجمه ترگمان]بعد از این که وزن های آزاد preassigned شدند، الگوریتم جدید می تواند مقادیر هدف لایه دیگر را با حل یک معادله خطی پیدا کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[ریاضیات] معادله ی خطی

پیشنهاد کاربران

بپرس