1. Her actions were marked with the lineaments of her character.
[ترجمه گوگل]اعمال او با خطوط شخصیت او مشخص شده بود
[ترجمه ترگمان]رفتارش با خطوط چهره اش مشخص بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. I recognized those haggard lineaments, those eroded temples.
[ترجمه گوگل]من آن دودمان های مضطر، آن معابد فرسوده را شناختم
[ترجمه ترگمان]خطوط چهره اش را شناختم و آن خطوط فرسوده را که ساییده شده بود شناختم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The invisible writing, the lineaments of me, which had been there beneath the surface all the time, became manifest.
[ترجمه گوگل]نوشته های نامرئی، خطوط من، که همیشه در زیر سطح وجود داشتند، آشکار شدند
[ترجمه ترگمان]خط نامریی، خطوط چهره من که همیشه در زیر سطح آن قرار داشت، آشکار شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. In tracing the lineaments of his own sensibility, he has the key to understanding everyone else.
[ترجمه گوگل]در ردیابی خطوارههای حساسیت خود، کلید درک دیگران را دارد
[ترجمه ترگمان]در ردیابی چهره حساسیت خود، او کلید درک هر کس دیگری را دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. On the basis of lineament interpretation of DEM, TM, NOAA and ground magnetics, this study suggests that lineaments spatially coupled with gold deposits distribution.
[ترجمه گوگل]بر اساس تفسیر خطی DEM، TM، NOAA و مغناطیسی زمین، این مطالعه نشان میدهد که خطوط به صورت فضایی با توزیع ذخایر طلا همراه میشوند
[ترجمه ترگمان]براساس تفسیر lineament از DEM، TM، NOAA و magnetics، این مطالعه نشان می دهد که خطوط چهره به صورت فضایی با توزیع رسوبات طلا جفت شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The young girl had regular and delicate lineament.
[ترجمه گوگل]دختر جوان خط و نسب منظم و ظریفی داشت
[ترجمه ترگمان]این دختر جوان دارای صورت مرتب و ظریف بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Objective To observe the effects of changing lineament with the milling-technique.
[ترجمه گوگل]هدف مشاهده اثرات تغییر خط خطی با تکنیک فرز
[ترجمه ترگمان]هدف مشاهده اثرات تغییر lineament با روش milling
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. She has a beautiful lineament and golden hair which is gently floating on her back.
[ترجمه گوگل]او دارای یک خط کش زیبا و موهای طلایی است که به آرامی روی پشت او شناور است
[ترجمه ترگمان]او یک چهره زیبا و موهای طلایی دارد که به آرامی بر پشتش شناور است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. On the basis of lineament interpretation of High-resolution SPOT image in complex terrain region.
[ترجمه گوگل]بر اساس تفسیر خطی تصویر SPOT با وضوح بالا در منطقه پیچیده زمین
[ترجمه ترگمان]براساس تفسیر lineament از تصویر بالا از وضوح رزولوشن بالا در منطقه منطقه پیچیده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The lineament of the criminal has been found.
[ترجمه گوگل]اصل و نسب جنایتکار پیدا شده است
[ترجمه ترگمان]خطوط چهره جنایتکار پیدا شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Lineament maps derived from the remote sensing image by geological interpretation are useful tools for basic geological study and mineral prognoses .
[ترجمه گوگل]نقشه های خطی به دست آمده از تصویر سنجش از دور با تفسیر زمین شناسی ابزار مفیدی برای مطالعات زمین شناسی پایه و پیش بینی های معدنی هستند
[ترجمه ترگمان]نقشه های lineament که از تصویر سنجش از راه دور بدست می آیند، ابزارهای مفیدی برای مطالعه زمین شناسی اولیه و prognoses معدنی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Imagery of the Lake District has been used to analyse the lineament pattern of the region.
[ترجمه گوگل]برای تحلیل الگوی خطی منطقه از تصاویر ناحیه دریاچه استفاده شده است
[ترجمه ترگمان]Imagery از ناحیه دریاچه برای تجزیه و تحلیل الگوی lineament منطقه مورد استفاده قرار گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. No longer is it ill defined: it is marked with the lineaments of his character.
[ترجمه گوگل]دیگر بد تعریف نشده است: با خطوط و خطوط شخصیت او مشخص شده است
[ترجمه ترگمان]دیگر آن را بد تعریف نمی کند: چهره او با خطوط چهره اش مشخص شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. But where else shall I find a face of which every lineament, every fine even, reawakens the greatest and sweetest memories of my life?
[ترجمه گوگل]اما دیگر کجا می توانم چهره ای را پیدا کنم که هر خط و نطفه ای، حتی زیباترین و زیباترین خاطرات زندگی ام را زنده کند؟
[ترجمه ترگمان]اما در کجا باید یک چهره از آن ها پیدا کنم که هر کدام از آن ها، حتی بهترین و شیرین ترین خاطرات زندگیم باشد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید