↩️ دوستان لطفاً به این توضیحات خوب دقت کنید:
📋 در زبان انگلیسی یک root word داریم به اسم lin
📌 این ریشه، معادل "line, " "string, " و "thread" می باشد؛ بنابراین کلماتی که این ریشه را در خود داشته باشند، به "line, " "string, " یا "thread" مربوط هستند.
... [مشاهده متن کامل]
📂 مثال:
🔘 delineate: If you delineate something, such as an idea or situation or border, you describe it in great detail
🔘 lineament: A lineament is the characteristic property or distinguishing feature of something; a person's lineaments are the outlines or contours of their face or body
🔘 airline: A hose that carries air under pressure
🔘 align: Place in a line or arrange so as to be parallel or straight
🔘 alignment: An organization of people ( or countries ) involved in a pact or treaty
🔘 eyeliner: Makeup applied to emphasize the shape of the eyes
🔘 headline: Publicize widely or highly, as if with a headline
🔘 interlinear: Written between lines of text
🔘 line: The principal activity in your life that you do to earn money
🔘 lineage: The descendants of one individual
🔘 linear: In a straight unbroken line of descent from parent to child
🔘 lineman: One of the players on the line of scrimmage
🔘 linen: A fabric woven with fibers from the flax plant
🔘 lineup: ( Baseball ) A list of batters in the order in which they will bat
🔘 misaligned: Aligned improperly; not correctly aligned
🔘 outline: A schematic or preliminary plan
🔘 shoreline: A boundary line between land and water
🔘 underline: Give extra weight to ( a communication )
🔘 waistline: The narrowing of the body between the ribs and hips
( افتخارات ) خاندان
If your deeds are slow, your lineage will not take you far
کسی که کردارش او را به جایی نرساند،
افتخارات خاندانش او را به جایی نخواهد رساند
حکمت 18 نهج البلاغه
مثال؛
I come from a long line of doctors. It’s in my lineage.
In a discussion about genealogy, a person might ask, “Do you know your lineage going back several generations?”
A person might proudly state, “I can trace my lineage back to the Mayflower. ”
تبار. دودمان. خاندان ۲. {کتاب و غیره} شماره سطرها. تعداد سطور
مثال:
O sister of Aaron[‘s lineage]!
ای خواهر ِ خاندان هارون
دودمان، اصل ونسب، اجداد، اعقاب، نیاکان . پیشینیان . نسب، روانشناسی: تبار، سویه، سطر بندی
نیایی ، نیاکانی ، تیره ای
ancestry, blood, descent, extraction, origin, pedigree, family, clan, folk, house, kin, kindred, race, stock, tribe
دودمان، اصل ونسب، اجداد، اعقاب، نسب، روانشناسی: تبار، سویه، سطر بندی
ancestry, blood, descent, extraction, origin, pedigree, family, clan, folk, house, kin, kindred, race, stock, tribe
سطربندی، سطر شماری، سویه، دودمان، اصل ونسب، اجداد، اعقاب، نسب، تبار
در لری با اضافه کردن �ی� به لون، صفت لونی هم به کار میرود. به کسی که صفت خوب یا بدی از اجداد خود به ارث برده گویند.
در زبان باستانی لری واژه کهن وآریایی�لونlon� به معنی خاندان، تبار، نسب ونیاکان است. این واژه وارد زبانهای اروپایی ( انگلیسی، . . . ) شده وبه صورت�لینیجlineage و الاینمنتalignment به معنی دودمان، اجداد،
... [مشاهده متن کامل] تبار، وحدت، اتحاد، یکپارپارچگی، همکاری وتعاون. . . � در زبان انگلیسی به کار میرود. این واژه در لری به صورت ترکیب لون و لکوت هم به کارمیرودویک معنی دارند وجالب اینجاست که خود واژه لکوت هم آریایی است و وارد زبان انگلیسی شده که سر جای خود توضیح خواهم داد. وممکن مشتقات دیگری در زبان انگلیسی داشته باشد که در حال بررسی هستیم. . .
خوی، مزاج، نسبت، خویشاوندی، دم، نسب، نژاد، تبار، اصل، ریشه، دودمان، تبار، خون
سلسله خاندان
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : line
✅️ اسم ( noun ) : line / lineage / linearity
✅️ صفت ( adjective ) : linear / lineal / lined
✅️ قید ( adverb ) : linearly / lineally
واژه های آقای محمد از سایت فرهنگستان علوم است. میتوانید در آدرس زیر این واژه ها را جستجو کنید:
https://wiki. apll. ir/word/index. php/صفحهٔ_اصلی
سلام ببخشید این اقای محمد، از چه منبعی لغات رو ترجمه میکنند؟ ممنون میشم بگن
lineage ( جامعه شناسی )
واژه مصوب: دودمان
تعریف: 1. گروهی از افراد با تباری یک سویه، خواه مادرسویی و خواه پدرسویی 2. گروهی از افراد با تباری از نیایی مشترک
رگ وریشه، اصل ونسب
تبار، خاندان، سلسله
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٩)