line of force


(نیروی مغناطیسی یا برق) راستای نیرو

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: the imaginary line in a field of electrical or magnetic force that indicates the direction taken by that force.

جمله های نمونه

1. A magnetic line of force is a subaloneytantial in depthd line- that is- it forms a loop without end.
[ترجمه گوگل]یک خط مغناطیسی نیروی یک خط عمقی فرعی است - یعنی یک حلقه بدون انتها را تشکیل می دهد
[ترجمه ترگمان]یک خط مغناطیسی از نیرو a در خط depthd است - یعنی یک حلقه را بدون انتها شکل می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. A magnetic line of force is a closed line, that is, it forms a loop without end.
[ترجمه گوگل]یک خط مغناطیسی نیرو یک خط بسته است، یعنی یک حلقه بدون انتها تشکیل می دهد
[ترجمه ترگمان]یک خط نیروی مغناطیسی یک خط بسته است، یعنی، یک حلقه را بدون انتها شکل می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. To solve several typical equations of electrical line of force by using line-of-force equation, one can draw the diagram of electrical line of force.
[ترجمه گوگل]برای حل چندین معادله معمولی خط نیروی الکتریکی با استفاده از معادله خط نیرو، می توان نمودار خط نیروی الکتریکی را رسم کرد
[ترجمه ترگمان]برای حل چندین معادله معمولی نیروی برق با استفاده از معادله نیرو، می توان نمودار خط الکتریکی زور را رسم کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. After the uninterrupted magnetic line of force treatment, the Masurium tower already continuously 6 months successes controlled the depression condition.
[ترجمه گوگل]پس از خط مغناطیسی بدون وقفه درمان نیرو، برج Masurium در حال حاضر به طور مداوم 6 ماه موفقیت کنترل وضعیت افسردگی
[ترجمه ترگمان]پس از خط مغناطیسی بدون وقفه عملیات نیروی مغناطیسی، برج Masurium به طور مداوم ۶ ماه است که شرایط افسردگی را کنترل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. An electric line of force is also a closed line; it too forms a loop and returns on itself.
[ترجمه گوگل]یک خط نیروی الکتریکی نیز یک خط بسته است آن نیز یک حلقه تشکیل می دهد و به خود باز می گردد
[ترجمه ترگمان]یک خط الکتریکی از نیرو هم یک خط بسته است؛ آن هم یک حلقه تشکیل می دهد و روی خودش باز می گردد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Hence only one line of force can pass through each point of the field.
[ترجمه گوگل]از این رو فقط یک خط نیرو می تواند از هر نقطه میدان عبور کند
[ترجمه ترگمان]بنابراین تنها یک خط از نیرو می تواند از هر نقطه از میدان عبور کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Appropriate soft tissue balance is the basis to obtain good prosthesis location and line of force.
[ترجمه گوگل]تعادل مناسب بافت نرم مبنایی برای به دست آوردن موقعیت مناسب پروتز و خط نیرو است
[ترجمه ترگمان]تعادل مناسب بافت نرم پایه به دست آوردن محل دست مصنوعی خوب و خط نیروی ویژه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Main uses: suspending bracket, hanging, communication cable, aerial electric line of force and fixing articles etc.
[ترجمه گوگل]کاربردهای اصلی: براکت تعلیق، آویز، کابل ارتباطی، خط نیروی هوایی و اقلام ثابت و غیره
[ترجمه ترگمان]کاربردهای اصلی: تعلیق، طناب دار، کابل ارتباطی، خط الکتریکی هوایی و مواد تعمیر و غیره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The ANSYS software is used to simulate the model of defect, then to calculate the distribution of magnetic line of force.
[ترجمه گوگل]از نرم افزار ANSYS برای شبیه سازی مدل نقص و سپس محاسبه توزیع خط مغناطیسی نیرو استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]نرم افزار ANSYS برای شبیه سازی مدل نقص و سپس محاسبه توزیع میدان مغناطیسی مورد استفاده قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. You have chosen the wrong direction of the magnetic line of force.
[ترجمه گوگل]شما جهت خط مغناطیسی نیرو را اشتباه انتخاب کرده اید
[ترجمه ترگمان]شما مسیر اشتباه میدان مغناطیسی را انتخاب کرده اید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[برق و الکترونیک] خط نیرو - خط نیرو خطی فرضی در میدان الکتریکی یا مغناطیسی که هر قطعه ی آن جهت میدان را در آن نقطه نشان می دهد .

پیشنهاد کاربران

بپرس