🔸 معادل فارسی:
جا زدن در صف / بریدن صف / جلو زدن بی ملاحظه
________________________________________
🔸 تعریف ها:
1. ( رفتاری – اجتماعی ) :
توصیف کسی که بدون رعایت نوبت، خودش را جلوتر از دیگران در صف قرار می دهد.
... [مشاهده متن کامل]
مثال: Line cutting is unfair to everyone waiting.
جا زدن در صف برای همه ی منتظرها بی انصافیه
2. ( منفی – انتقادی ) :
به عنوان برچسبی برای رفتار بی ادبانه و خودخواهانه در موقعیت های عمومی.
مثال: He was caught line cutting at the grocery store.
او موقع خرید در فروشگاه موقع جا زدن گیر افتاد
3. ( طنزآمیز – اجتماعی ) :
گاهی در شوخی یا طنز برای اشاره به کسانی که قوانین اجتماعی را رعایت نمی کنند.
مثال: Don’t try line cutting at the movie theater!
تلاش نکن تو صف سینما جا بزنی
🔸 مترادف ها:
queue jumping – sneak in – unfair entry – cutting in line – butting in
جا زدن در صف / بریدن صف / جلو زدن بی ملاحظه
________________________________________
🔸 تعریف ها:
1. ( رفتاری – اجتماعی ) :
توصیف کسی که بدون رعایت نوبت، خودش را جلوتر از دیگران در صف قرار می دهد.
... [مشاهده متن کامل]
مثال: Line cutting is unfair to everyone waiting.
جا زدن در صف برای همه ی منتظرها بی انصافیه
2. ( منفی – انتقادی ) :
به عنوان برچسبی برای رفتار بی ادبانه و خودخواهانه در موقعیت های عمومی.
مثال: He was caught line cutting at the grocery store.
او موقع خرید در فروشگاه موقع جا زدن گیر افتاد
3. ( طنزآمیز – اجتماعی ) :
گاهی در شوخی یا طنز برای اشاره به کسانی که قوانین اجتماعی را رعایت نمی کنند.
مثال: Don’t try line cutting at the movie theater!
تلاش نکن تو صف سینما جا بزنی
🔸 مترادف ها: