### 🔸 معادل فارسی:
نودل شل / آدم بی حال / شخصیت بی اراده و بی انرژی
در زبان محاوره ای:
مثل نودل شل، بی جون، بی عرضه، بی حال و وارفته
- - -
### 🔸 تعریف ها:
1. ** ( استعاری – شخصیتی ) :**
... [مشاهده متن کامل]
فردی که فاقد اراده، انرژی یا قدرت واکنش است؛ معمولاً در موقعیت هایی که انتظار می رود قوی یا قاطع باشد
مثال: He just stood there like a **limp noodle** while everyone argued.
فقط وایستاده بود مثل یک آدم بی حال و وارفته، وقتی همه داشتن بحث می کردن.
2. ** ( طنزآمیز – انتقادی ) :**
توصیف کسی که واکنشش ضعیف، بی اثر یا بی انرژی است؛ اغلب با لحن شوخی یا تحقیر
مثال: Don’t be such a **limp noodle**—speak up!
این قدر بی حال و وارفته نباش—یه چیزی بگو!
3. ** ( فیزیکی – استعاری ) :**
توصیف حالت بدن یا حرکت کسی که شل، بی رمق یا افتاده است
مثال: After the workout, I felt like a **limp noodle**.
بعد از تمرین حس می کردم مثل نودل شدم—شل و بی جون.
- - -
### 🔸 مترادف ها:
weakling – pushover – softie – dead weight – spineless person
نودل شل / آدم بی حال / شخصیت بی اراده و بی انرژی
در زبان محاوره ای:
مثل نودل شل، بی جون، بی عرضه، بی حال و وارفته
- - -
### 🔸 تعریف ها:
1. ** ( استعاری – شخصیتی ) :**
... [مشاهده متن کامل]
فردی که فاقد اراده، انرژی یا قدرت واکنش است؛ معمولاً در موقعیت هایی که انتظار می رود قوی یا قاطع باشد
مثال: He just stood there like a **limp noodle** while everyone argued.
فقط وایستاده بود مثل یک آدم بی حال و وارفته، وقتی همه داشتن بحث می کردن.
2. ** ( طنزآمیز – انتقادی ) :**
توصیف کسی که واکنشش ضعیف، بی اثر یا بی انرژی است؛ اغلب با لحن شوخی یا تحقیر
مثال: Don’t be such a **limp noodle**—speak up!
این قدر بی حال و وارفته نباش—یه چیزی بگو!
3. ** ( فیزیکی – استعاری ) :**
توصیف حالت بدن یا حرکت کسی که شل، بی رمق یا افتاده است
مثال: After the workout, I felt like a **limp noodle**.
بعد از تمرین حس می کردم مثل نودل شدم—شل و بی جون.
- - -
### 🔸 مترادف ها:
ضعیف/سست ( از لحاظ جسمی و یا ذهنی )
زانوهایم باز سست شد.