limn

/lɪm//lɪm/

معنی: رنگ امیزی کردن، تذهیب کردن، مصور کردن، اب رنگ زدن
معانی دیگر: (نقاشی یا عکس و غیره) کشیدن، رسم کردن، (با واژه) بیان یا تشریح کردن، شرح دادن، بازنمود کردن، تذهیب کردن کتاب وغیره

بررسی کلمه

فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: limns, limning, limned
مشتقات: limner (n.)
(1) تعریف: to paint or draw.
مشابه: depict, draw

- The tattoo artist uses a needle to limn designs on the body.
[ترجمه گوگل] این هنرمند خالکوبی از یک سوزن برای زیباسازی طرح های روی بدن استفاده می کند
[ترجمه ترگمان] این هنرمند تتو از یک سوزن به طرح های limn در بدن خود استفاده می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: to depict with words; describe.
مشابه: depict, portray

جمله های نمونه

1. The artist limned a good likeness of his wife.
[ترجمه گوگل]این هنرمند شباهت خوبی به همسرش داشت
[ترجمه ترگمان]هنرمند در مقابل همسرش نقش خوبی به بازی گرفته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The report minutely limned the trade situation.
[ترجمه گوگل]این گزارش به طور دقیق وضعیت تجارت را کاهش داد
[ترجمه ترگمان]این گزارش به خاطر موقعیت شغلی limned بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The report limned a desperate situation.
[ترجمه گوگل]این گزارش وضعیت ناامیدکننده ای را تضعیف کرد
[ترجمه ترگمان]گزارش در مقابل یک وضعیت بحرانی قرار گرفته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. In addition of that, an attempt to colt LiMn 2 O with LiCoO 2 in solution has been developed.
[ترجمه گوگل]علاوه بر آن، تلاشی برای کلت کردن LiMn 2 O با LiCoO 2 در محلول ایجاد شده است
[ترجمه ترگمان]علاوه بر آن، یک تلاش برای colt ۲ O با LiCoO ۲ در محلول توسعه یافته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. I always have the impulsiveness to limn the whole world.
[ترجمه گوگل]من همیشه این انگیزه را دارم که تمام دنیا را لکه دار کنم
[ترجمه ترگمان]من همیشه انگیزه رو دارم که کل دنیا رو نابود کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. To limn their portraits, stately, beautiful, and emulate at will.
[ترجمه گوگل]پرتره هایشان را زیباتر، باشکوه، زیبا، و به میل خود تقلید کنند
[ترجمه ترگمان]پرتره های خود را با شکوه، زیبا، زیبا، و در وصیتنامه خود تقلید کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. If you can't limn the character, don't say it's the character.
[ترجمه گوگل]اگر نمی توانید شخصیت را ضعیف کنید، نگویید که این شخصیت است
[ترجمه ترگمان]اگر نمی توانی شخصیتی را تشخیص بدهی، این شخصیت را به کسی نگو
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. We take a sol-gel-esterification process to get nanometric LiMn 2 O 4 powder which has good electronic and electronic and electrochemical performances with good crystality and surface characteristics.
[ترجمه گوگل]ما از یک فرآیند استریفیکاسیون سل-ژل برای بدست آوردن پودر نانومتری LiMn 2 O 4 استفاده می کنیم که عملکردهای الکترونیکی و الکترونیکی و الکتروشیمیایی خوبی با ویژگی های کریستالی و سطحی خوب دارد
[ترجمه ترگمان]ما فرآیند sol - gel - esterification را برای بدست آوردن پودر nanometric ۲ O (۴ O)که دارای عملکرد الکترونیکی و الکترونیکی و الکتروشیمیایی خوبی با ویژگی های سطح و ویژگی های سطح هستند، به دست می آوریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. A high wind frayed the sails of clouds until a crescent moon limned each shred with white gold.
[ترجمه گوگل]باد شدید بادبان های ابرها را می سایید تا اینکه هلال ماه هر تکه را با طلای سفید آغشته کرد
[ترجمه ترگمان]بادی بلند، بادبان ها را پوشانده بود، تا هلال ماه بر روی هر قطعه طلای سفید سایه انداخته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The effect of different doping elements on the electrochemical performance of spinel LiMn _ 2 O _ 4 was reviewed.
[ترجمه گوگل]اثر عناصر دوپینگ مختلف بر عملکرد الکتروشیمیایی اسپینل LiMn _ 2 O _ 4 بررسی شد
[ترجمه ترگمان]تاثیر عوامل دوپینگ متفاوت بر عملکرد الکتروشیمیایی نمونه های اسپینل [ ۲ ] O [ ۴ ] مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

رنگ امیزی کردن (فعل)
fret, lay in, limn

تذهیب کردن (فعل)
limn, gild

مصور کردن (فعل)
illustrate, limn

اب رنگ زدن (فعل)
limn

انگلیسی به انگلیسی

• describe; portray (by painting, drawing, etc.)

پیشنهاد کاربران

✨ از مجموعه لغات GRE ✨
✍ توضیح: To describe or portray something in detail; depict 🎨
🔍 مترادف: Illustrate
✅ مثال: The artist limned the landscape with vibrant colors.

بپرس