limitrophe

/ˈlɪmɪˌtroʊf//ˈlɪmɪtrəʊf/

معنی: مجاور، واقع در مرز، مجاور مرزی
معانی دیگر: واقع در مرز، مجاور مرزی

مترادف ها

مجاور (صفت)
nigh, hand-to-hand, abutting, adjacent, adjoining, next, neighbor, contiguous, vicinal, conterminous, limitrophe

واقع در مرز (صفت)
limitrophe

مجاور مرزی (صفت)
limitrophe

انگلیسی به انگلیسی

• situated on a border; on or close to a country's border; adjacent

پیشنهاد کاربران

1 - ( جغرافیا و سیاست ) :
Limitrophe به معنای دارای مرز مشترک با یک کشور، منطقه یا قلمرو دیگر است. یعنی یک کشور، ایالت یا ناحیه ای که در کنار یا در مرز یک کشور یا قلمرو دیگر قرار دارد. معادل فارسی: هم مرز یا هم جوار.
...
[مشاهده متن کامل]

2 - ( معنای کلی ) :
می تواند به هر چیز یا هر منطقه ای اشاره کند که در حد یا انتهای قلمرو، محدوده یا مرز خاصی واقع شده باشد.
🔹 مثال ها:
The limitrophe countries of France include Belgium, Germany, and Italy.
کشورهای هم مرز با فرانسه شامل بلژیک، آلمان و ایتالیا هستند.
Limitrophe zones often have distinct cultural blends due to their border position.
مناطق هم مرز به دلیل موقعیت مرزی خود معمولاً ترکیب های فرهنگی متمایزی دارند.
A limitrophe state faces unique security challenges.
🔹 مترادف ها:
bordering – adjacent – neighboring – contiguous
یک ایالت هم مرز با چالش های امنیتی خاصی روبه رو است.

مجاور، واقع در مرز، مجاور مرزی