limited war

/ˈlɪmətədˈwɔːr//ˈlɪmɪtɪdwɔː/

جنگ محدود وموضعی

جمله های نمونه

1. Limited war need not always employ a counterforce strategy.
[ترجمه گوگل]جنگ محدود همیشه نیازی به استفاده از استراتژی نیروی متقابل ندارد
[ترجمه ترگمان]جنگ با مسئولیت محدود همیشه نیازمند استراتژی counterforce نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Threshold for calling in support to a limited war increased.
[ترجمه گوگل]آستانه فراخوان برای حمایت از یک جنگ محدود افزایش یافت
[ترجمه ترگمان]آستانه فراخوانی برای پشتیبانی از یک جنگ محدود افزایش یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Faith in the Kennedy-McNamara program of flexible response, counterinsurgency techniques, and the new theories of limited war remained high.
[ترجمه گوگل]ایمان به برنامه واکنش منعطف کندی-مک نامارا، تکنیک های ضد شورش و تئوری های جدید جنگ محدود همچنان بالا بود
[ترجمه ترگمان]ایمان به برنامه کندی - مک نامارا از واکنش های انعطاف پذیر، تکنیک های ضد شورش، و نظریه های جدید جنگ محدود همچنان بالا بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. AI will not call in allies during the early parts of a limited war.
[ترجمه گوگل]هوش مصنوعی در مراحل اولیه یک جنگ محدود متحدین را فرا نخواهد خواند
[ترجمه ترگمان]انصار الاسلام در دوران اولیه یک جنگ محدود با هم متحد نخواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. They cite India's force structure, defense spending priorities and its doctrine of "cold start" designed to enable rapid deployment for limited war against Pakistan.
[ترجمه گوگل]آنها به ساختار نیروی هند، اولویت‌های هزینه‌های دفاعی و دکترین «شروع سرد» هند اشاره می‌کنند که برای امکان استقرار سریع برای جنگ محدود علیه پاکستان طراحی شده است
[ترجمه ترگمان]آن ها به ساختار قدرت هند، اولویت های هزینه های دفاعی و دکترین خود درباره \"شروع سرد\" اشاره کردند تا استقرار سریع برای جنگ محدود علیه پاکستان را فعال سازند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. In diplomatic language this was an invitation to a limited war.
[ترجمه گوگل]به زبان دیپلماتیک، این دعوت به یک جنگ محدود بود
[ترجمه ترگمان]در زبان دیپلوماتیک، این دعوتی برای یک جنگ محدود بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. What do they tell us about how to conduct limited war?
[ترجمه گوگل]آنها در مورد چگونگی انجام جنگ محدود به ما چه می گویند؟
[ترجمه ترگمان]آن ها درباره نحوه انجام جنگ محدود به ما چه می گویند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• war in which a nation does not use all available weapons and military power

پیشنهاد کاربران

جنک محدود
limited war ( علوم نظامی )
واژه مصوب: جنگ محدود
تعریف: کشمکش مسلحانۀ محدودتر از جنگ عمومی|||متـ . جنگ مهارشده controlled war||| جنگ حاشیه ای peripheral war||| جنگ محلی local war

بپرس